آیاسیزده بدرنحس است؟
جهل ونادانی
آدمها همیشه اسیر جهل و نادانی خود هستند و جالب هم آن است که نمی خواهند این مسأله را بپذیرند و زیر بار آن بروند! خرافات و باورهای نادرست همواره راه بشر را در رسیدن به سعادت می بندد حتی اگر آن خرافه، اعتقاد به نحوست روز سیزدهم فروردین باشد! باور کنید نحسی 13 و سیزده بدر خرافه ای بیش نیست که با همه ی نادرستی اش هر ساله هم تکرار می شود و آدمهای زیادی را سر کار می گذارد!
نحسی 13!
در میان آنچه بشر برایش نحوست قائل است، اعداد، سهم بیشتری دارند و در میان اعداد عدد 13 است!
نحوست از نظر معارف اسلامی
اگر بخواهیم سری به معارف و آموزه های اسلامی بزنیم تا ببینیم بالاخره آیا چیزی نحس هست یا نه، بهترین منبع خود قرآن است. جالب است که در قرآن کریم دو بار کلمه ی «نحس» نازل شده و هر دو هم در مورد قوم عاد بوده است و درباره عذاب آنها «فی یوم نحسٍ مستمر» (قمر/19) و «فی ایام نحسات» (فصلت/16) بکار برده شده است.
درباره معنای کلمه «نحس» در میان مفسران اختلاف نظر است. برخی گفته اند مقصود روز پر باد و غباری بوده است گروهی نیز معنای کلمه نحس را ترسناک و سخت و شدت آور بیان کرده اند. نکته مهم در این آیات آن است که قرآن تصریح دارد که عذاب این قوم به خاطر گناهان خود آنها بوده است و از این رو در هر روزی که مردم به کیفر اعمال زشت خود برسند، آن روز برایشان نحس و شوم و ترسناک است و بنابراین اگر ملتی به عقوبت اعمالشان گرفتار شوند بدانند که در روز نحسی قرار دارند. بر این مبنا با توجه به آیات قرآنی معلوم می شود که منشأ و علت نحوست و شومی اعمال زشت و ناپسند خود بشر است نه آنکه شومی و نحوستی در ایام و روزها وجود داشته باشد!
امیرالمومنین علی(علیه السلام) می فرمایند: داءُکَ منک و دوائک فیک؛ منشاء بدبختی و شومی تو در خودت است و راه درمان آن هم در خودت است.
از ماست که بر ماست!
بر این اساس آنچه باید بشر آن را نحس بداند و از آن احراز نماید همان اعمال زشت و ناپسندی است که بالاخره هم روزی گریبان او را می گیرد وگرنه ایام و اعداد هرگز به خودی خود و در ذاتشان نحوستی ندارند. شاید بتوان ادّعا کرد که بزرگترین مسأله ای که بشر با ایمان آوردن به آن می تواند سعادت ابدی خود را تضمین نماید همین است که بداند منشاء بدبختی ها و شومی و نحوست در خود او و اعمال زشت اوست. اگر انسان ها واقعاً باور کنند که همه مشکلات و مسائلشان در زندگی نتیجه اعمال و رفتار خود آنهاست دیگر در صدد برنمی آیند تا در مشکلات بدنبال مقصّر بگردند و تقصیر کار را به گردن این و آن و حتی 13 بیچاره بیندازند!
ایام و روزها مخلوق خدایند!
از یکی از اصحاب امام هادی (علیه السلام) منقول است که او قصد زیارت امام (علیه السلام) را کرد. در راه انگشتش زخم شد و سواری هم به او تنه زد و کتفش مجروح گردید. در هنگام ورود به منزل امام (علیه السلام) نیز در اثر ازدحام جمعیت، لباسش پاره شد. هنگامی که به محضر امام هادی (علیه السلام) رسید به امام عرضه داشت: این روز چه روز بدی بود، خداوند مرا از شرّ آن حفظ فرماید. حضرت فرمود: تو از یک طرف به دیدار ما می آیی و از طرف دیگر چنین حرفی می زنی که گویی امام و خدا و پیغمبر را انکار نموده ای. سپس حضرت در ادامه فرمودند: ترمی بذنبک من لاذنب له؛ چرا گناه خودت را بر عهده روز می گذاری که هیچ گناهی ندارد. «فما ذنب الایّام حتی تتشئَّمون بها إذا جوزیتم بأعمالکم و الله ماینفعکم و لکن الله یعاقبکم بذمتّها علی ما لاذنب علیها فیه؛ آنچه به بشر می رسد نتیجه اعمال خود اوست گناه ایام چیست که ایام را متهم می کنید؟ به خدا قسم این حرفها برایتان فایده ندارد بلکه خداوند بخاطر این که شما مخلوق بی گناهش را مجرم دانستید، شما را مؤاخذه می کند.
اعتقادات خرافی بیش از پیش دست و پای آدم را می بندند. از پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) نقل شده است که وقتی می خواستند به مسافرت بروند می فرمودند: اللهم لاطیر إلا طیرک و لاخیر الا خیرک و لااله غیرک؛ خدایا هیچ نحوستی نیست مگر نحوستی که تو بخواهی و هیچ خیری نیست مگر خیری که تو بخواهی و هیچ خدایی جز تو نیست.
هر آنچه به بشر می رسد از جهل و نادانی اوست و هر خرافه و اعتقاد باطلی که دارد یک همت عالی می خواهد تا آن را از صحنه زندگی اش به دور بریزد.