با مردم باش!
برای الگو شدن باید در دسترس بود. در کوچه و بازار، در مسجد و مدرسه، در عزا و عروسی و در سختی ها و آسانی ها. مدیر تبلیغ باید در مقابل انظار مردم باشد.
شما که از نسل قدیم اندکی فاصله گرفته اید، شاید تاکنون نام حاجی عابدزاده مشهدی را نشنیده باشید.. روحانی خودساخته ای که با مردم زندگی می کرد. مردم فقط او را روی منبر نمی دیدند و از او تنها به شنیدن سخنی بسنده نمی کردند. او در میان مردم بود. وقتی کار می کردند، تشویقشان می کرد. وقتی غیبت می کردند، اخمشان می کرد. هنگام مرافعه آشتی شان می داد و در وقت سوگ غم از دل و جانشان می سترد. علم را با بردباری می آمیخت و به کامشان می ریخت و از جرعه تهذیب و خودسازی آنان را می نوشاند.
پس بدانید هنر این نیست که هنگام تبلیغ از خانه به مسجد و از مسجد به منبر بروید. هنر این است که با مردم زندگی کنید.
در ارتباط چهره به چهره، مخاطب همۀ حرف را به خود میگیرد و از این نظر واکنش نشان میدهد.
آقای قرائتی میگفت: در کاشان، دیوانهای گاهی به مسجد محل میآمد و به افراد توهین میکرد؛ اما کسی توجهی به او نداشت. دید با این روش کاری از پیش نمیبرد. روزی آمد مسجد و به امام جماعت گفت: آن حرفی که گفتم با تو بودم، بعد به نفر بعدی گفت و بعد به سومی… سرانجام او را گرفتند و از مسجد بیرون انداختند.
شما نیز در حوزۀتبلیغی خود از این ارتباط چهره به چهره با تک تک افراد غفلت نکنید. حرف را دقیق و روشن بزنید. با بعضی افراد به فراخور حال آنها کلاس خصوصی بگذارید. همواره دغدغۀ این را داشته باشید که یک نفر را بسازید. استعدادها را بشناسید و مثل پزشکی که برای هر بیمار نسخۀ جداگانه میدهد، با هر کسی در حد و اندازۀ خودش ارتباط برقرار کنید. اردوها، گردشهای در دل طبیعت، سفرها و مواردی از این دست فرصتهای مناسبی برای این امر مهم هستند.
هرجایی که شما برای تبلیغ می روید، مردم آداب و رسومی دارند و حساسیت ها و ملاحظه هایی. مُبلغ زیرک آن است که در وهله اول این حساسیت ها را بشناسد و نسبت به آنها آگاهی یابد آنگاه آنها را تجزیه و تحلیل کند. اگر با دین و تعالیم دینی مخالفت داشت با شکیبایی و روی خوش به نفی آنها بپردازد. نظیر کاری که امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) در هنگام ورود به شهر انبار کرد. حضرت وقتی دید عده ای در رکاب او می دوند، مرکب خویش را نگه داشت و سبب این کار را پرسید. گفتند ما برای احترام بزرگانمان چنین میکنیم. حضرت آنان را منع کرد و فرمود این کار، شما را به زحمت می اندازد و برای بزرگانتان سودی ندارد.(نهج البلاغه؛ حکمت ۳۷)
امروزه هم از این عقاید و آداب نادرست در همه جای دنیا هست. در بعضی از مناطق کشور خودمان، مردم معتقدند زن پس از زایمان تا چهل روز حق عبادت و نمازگزاردن ندارد. در برخی نقاط دیگر اعتقاد مردم آن است که زن پس از مرگ به محارم خویش جز دامادش نامحرم می شود… اینها با تعالیم دین سازگار نیست و نباید زیر بار آنها رفت.
پی نوشت:
شرط بلاغ، چهل کلید طلایی در مدیریت تبلیغ، حسین سرو قامت،ص ۲۷و۲۸.
اگر استغفار کنیم، خداوند به ما مال و فرزند میدهد.
«ذکر استغفار، آثار فراواني دارد. يکی از آثارش در بيان حضرت نوح(ع) به قومش آمده است که فرمود: «اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ إِنَّهُ كَانَ غَفَّارًا. يُرْسِلِ السَّمَاءَ عَلَيْكُم مِّدْرَارًا. وَ يُمْدِدْكُم بِأَمْوَالٍ وَ بَنِينَ وَ يَجْعَل لَّكُمْ جَنَّاتٍ وَ يَجْعَل لَّكُمْ أَنْهَارًا»؛
از پروردگار خودتان طلب مغفرت بکنيد که او غفار است. نتيجهاش چیست؟ آسمان بر شما بارش فراوان نازل ميکند؛ هم رحمت ظاهری است که همين باران است و هم برکات سمائي و معنوي است؛ «وَ يُمْدِدْكُم بِأَمْوَالٍ وَ بَنِينَ وَ يَجْعَل لَّكُمْ جَنَّاتٍ وَ يَجْعَل لَّكُمْ أَنْهَارًا»؛ اگر اهل استغفار بوديد خداي متعال شما را با مال و فرزند کمک ميکند… .
لذا یکی از دستورات در روایات به کسانی که خدا به آنها فرزندی نداده، این است که استغفار کنند. مثلاً يکسال سحرها استغفار کنند تا موانعش رفع شود؛ آنوقت خداي متعال ممکن است يک نسل پاکی به انسان بدهد».
استاد سیدمحمّدمهدی میرباقری، ۹۴/۲/۵
ostadmirbaqeri
چرا بالای گنبد امام علی(علیه السلام) پرچمی وجود ندارد؟
-برای بسیاری از مردم این سوال وجود دارد که چرا بر گنبد نورانی امیرالمومنین پرچمی وجود ندارد در حالیکه تمامی گنبدهای ائمه اطهار پرچم دارند؟
– پرچم نمادی ست به نشانه خونخواهی و طلب تقاص و تقاص خون امام علی (علیه السلام) توسط فرزندش امام حسن علیه السلام از ابن ملجم ملعون پس گرفته شد؛ در حالیکه سایر ائمه در انتظار قیام امام منتظر برای قصاص مجرمین هستند.
گنبد حضرت زینب نیز پرچمی نداشت تا اینکه بارگاه نورانی اش بدست شمر صفتان بمباران شد و مدافعان حرم حضرت زینب پرچم تقاص را بر گنبد ملکوتی اش بر افراشتند…
یا مظهر العجائب
ساعتی پیش ، گُلِ ذکرِ علی (علیه السلام) بر لب بود
مست شد هر که نفس های مرا بو کرده
مؤمنی که اهل شوخی نیست، به او مشکوک شوید
مهمترین ویژگی شهدا نشاط بود
- یکی از مظاهر نشاط؛ شوخ طبعی است. امام صادق(علیه السلام) میفرماید: «هیچ مؤمنی نیست مگر اینکه اهل شوخی است» مؤمنی که اهل شوخی نیست به او مشکوک شوید.
-یکی از عواملی که موجب میشود عده زیادی سراغ گناه میروند این است که فکر میکنند که بدون گناه و غفلت و هرزگی نمیشود بانشاط شد! زیاد تقصیری ندارند اگر اینگونه برداشت میکنند، چراکه در رفتار و منش و روحیات مذهبیها، زیاد نشاط نمیبینند.
-اگر دیدید مؤمنی اهل شوخی نیست به او مشکوک شوید؛ آیا تو مغروری؟ یا مغموم و مأیوسی؟ شاید ضعف ایمانداری که نشاط نداری؟ این چه ایمانی است؟!
-محاسبه کن چرا سرور نداری؟ کجا گیر کردی؟ آنوقت از آن استغفارکن! به خودت برگرد بگو که چت شده؟ خدا فوت کرده؟! ضعیف شده؟! مهربانیاش رفته؟! نمیبیند تو را؟ چرا نشاط نداری؟
- همهی ما درباره ارزش اشک ریختن و حال خوش معنوی که در اثر غم به وجود میآید؛ زیاد سخن شنیدهایم، اما از نشاط معنوی و معنویتی که در اثر نشاط به دست میآید، کمتر حرف شنیدهایم. «عن أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع: الْمُؤْمِنُ لَهُ قُوَّةٌ فِی دِینٍ … وَ نَشَاطٌ فِی هُدًى؛درحالیکه یکی از مهمترین شاخصهای برخورداری از ایمان این است که انسان به سرور و نشاط عمیق درونی برسد.»( کافی،ج2، ص231)
- یکی از عواملی که موجب میشود عده زیادی سراغ گناه بروند این است که تصور میکنند بدون گناه، غفلت و هرزگی نمیشود بانشاط شد! تقصیری ندارند اگر اینگونه برداشت میکنند چراکه در رفتار و منش و روحیات مذهبیها، زیاد نشاط نمیبینند.
-هرکسی به یک آدم مسجدی رسید، اولین دریافتی که باید از او پیدا میکند، نشاط مسجدی باشد! بعد از او بپرسد که چی شده که تو اینقدر نشاط داری؟ آیا هیچ مشکلی در زندگیت نداری؟ او دلایل نشاط خودش را ذکر کند
- اگر شما از رزمندگان و همرزمان شهدا بپرسید که مهمترین ویژگی شهدا چیست؛ به شما خواهند گفت: نشاط.
-بچهها در جبهه این نشاطشان را گاهی با لطیفههایی ابراز میکردند، لطیفههایی بدون یکذره اذیت و تمسخر و نیشی که برای خنداندن در جمعهای دوستانه مرسوم است.
- امام صادق (علیه السلام) میفرماید: ما مِن مؤمنٍ إلّا و فیهِ دُعابَةٌ؛«هیچ مؤمنی نیست مگر اینکه اهل شوخی است» (کافی، ج2، ص663) چرا اینهمه رزمندگان سرشار از مزاح و شوخی بودند؟ این به خاطر شدت نشاطشان است! متأسفانه این وجه دین زیاد جدی گرفته نشده.
- اگر دیدید یک مؤمنی اهل شوخی نیست به او مشکوک شوید، آیا تو مغروری؟ یا مغموم یا مأیوسی؟شاید ضعف ایمانداری که نشاط نداری؟ این چه ایمانی است؟! حتی اگر کسی غم معنوی داشته باشد این غم او را به نشاط درمیآورد! اگر کسی باخدا مناجات کرده، و رفته از خدا تقاضایی کرده دیگر بعدش چرا باید مغموم باشد؟
- کسی که نشاط داشته باشد، دیگر چه نیازی دارد سراغ گناه رود؟ اگر به جوان یک ماشین اسباببازی بدهند بگویند این ماشین را روی خاک راه ببر، به شوق نمیآید؛ میگوید آخر این مسخرهبازیها چیست؟ سنّ من از این حرفها گذشته! بزرگشدهام. آدمهایی که بزرگشده باشند، دیگر با گناه و غفلت به نشاط و شوق نمیآیند و از اینها احساس استغنا و بینیازی میکنند! حضرت فرمود: «مَنْ کَمُلَ عَقْلُهُ اسْتَهَانَ بِالشَّهَوَاتِ؛کسی عقلش کامل شود شهوات را خار و بیمقدار میشمارد »(غرر/ ص 604)
-بچه مذهبیای که بانشاط نبود، احتمالا اختلال روحی فکری دارد یا بد تربیتشده. بچه مذهبیها باید از لحظاتی که نشاط نداشتند استغفار کنند!
- محاسبه کن چرا سرور نداری؟ آنوقت از آن استغفارکن! به خودت برگرد بگو که چت شده؟ خدا فوت کرده؟ ضعیف شده؟ مهربانیاش رفته؟ نمیبیند تو را؟ چرا نشاط نداری؟ در روایت دارد :«مَنْ وَثِقَ بِاللَّهِ أَرَاهُ السُّرُور؛بهاندازۀ اعتمادت به خدا سرور به تو داده خواهد شد»!(کشف الغمه، ج2، ص346) اعتمادت کم شده؟ خدا نیست؟!
- بسیج باید محل سرور باشد، فرمانده بسیج یکی را بکشد کنار بگوید ببین تو انرژی نداری، حال نداری، نشاط نداری، بدرد بسیج نمیخوری.
- کسی که بانشاط باشد نیاز ندارد به بسیاری از سرگرمیها برای اینکه خودش را خوشحال کند! دو برابر درس میخواند، دو برابر کار میکند و بیش از دیگران مهربان است و سختیها را راحتتر تحمل میکند.
پی نوشت:
استادپناهیان -نشاط شاخص برجسته ایمان(ج2)-شلمچه نوروز ۹۶
نقاط قوت انسان که شیطان نمی تواند به او آسیب برساند:
۱-دید و بازدید از خویشاوندان و اقوام که متاسفانه در برخی خانواده ها کم شده.
۲-بسم الله گفتن اول غذا حداقل در لقمه آخر بگوید چرا که اگر نگوید شیطان هم از غذا میخورد و این بدین معنی ست که اولا قابل اندازه گیری ست دانشمندان بسم الله،
ثانیا از میزان غذا نیز کم میشود.
۳-سجده طولانی
۴-اذان گفتن در خانه
۵-اذان در گوش راست و اقامه در گوش چپ نوزاد گفتن
۶-استعاذه به خداوند
۷-گفتن لا حول و لا قوة الا بالله العلی العظیم، صلوات فرستادن
۸-قرائت قرآن از روی قرآن
۹-آویزان کردن تابلویی از آیات قرآن در خانه و کلا چیزی که قرآن رویش نوشته باشد و در خانه آویزان شود.این مورد بسیار مهم است که لازم است همه اجرا کنند.
۱۰-بسم الله گفتن هنگام ورود به منزل یا اتاق
۱۱-قرائت سوره مبارکه لقمان هرشب
۱۲-تسبیحات حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها
۱۳-گفتن بسم الله و بالله و توکان علی الله ماشاءالله لا حول و لا قوة الا بالله العلی العظیم هنگام خروج از خانه
۱۴-روزه گرفتن
۱۵-صدقه دادن
۱۶-شستن سر با سدر یا همون برگ درخت کنار
۱۷-خوردن غذای کهنه و نو باهم مثلا توت پارسال با امسال و…
۱۸-روغن مالی با روغن زیتون (خانمها هر شب ، آقایان هفته ای دوبار فواید زیادی دارد)
۱۹-انارخوردن
۲۰-انگشتر عقیق یمانی
۲۱-نگهداری حیوان در خانه که بهترینش کبوتر است .
۲۲-پوشاندن سر در دست شویی
۲۳-آب باران خوردن و شست و شو با آن .
دراسه فی طب الرسول المصطفی ج۱ آیت الله عباس تبریزیان
احکام آرامش
آرامش مُباح :
آرامش گرفتن از نگاه به طبیعت
آرامش گرفتن با خواب و استراحت و…
آرامش مستحبّ :
آرامش دادن و آرامش گرفتن با همسر
آرامش دادن به مصیبت زده و کسی که عزادار و داغدار شده
آرامش گرفتن با ذکر ، دعا، مناجات و . . .
آرامش واجب :
آرامش در حالت اذکار نمازهای واجب ( اعمّ از اذکار واجب و مستحب، به استثنای ذکر بحول الله و قوّتهٖ …)
آرامش حرام:
آرامش از راه ارتباط با نامحرم ( از راه لمس، نگاه، صحبت و… )
آرامش از طریق مصرف هر نوع مست کننده
آرامش از راه استماع آهنگ و آواز مُطرِب
آرامش مکروه:
آرامش از راه تقاصّ و انتقام از کسی که به ما ظلمی کرده
آرامش از راه مشغولیت به کارهای بیهوده و بی ثمر ( تا جایی که به حدّ گناه نرسد…)
الاٰ بِذکرِ اللهِ تَطمئِنُّ القلوُب