آثارنیکی به پدرومادرچیست؟
اهميت احترام به پدرومادر
قرآن كريم بعد از اصل توحيد، يكي از مهمترين تعليمات انساني را نيكي به پدر و مادر معرفي فرموده است: پروردگارت مقرر داشت كه جز او را نپرستيد و به پدر و مادر نيكي كنيد. اگر يكي از آن دو يا هر دو در كنار تو به سالخوردگي رسيدند به آنها [حتي]اف نگو و به آنان پرخاش مكن و با آنها سخني شايسته بگو و از روي مهرباني و لطف، بالِ تواضع خويش را براي آنان فرودآور و بگو: پروردگارا!بر آن دو رحمت آور، همان گونه كه مرا در كودكي تربيت كردند.(اسراء/23-24) .»
آثار نيكي و احترام به والدين
نيكي و احترام به پدر و مادر و راضي و خشنود نمودن آنان، آثار و فوايد بسيار مهم و ارزنده و سعادت دنيوي و اخروي را در پي خواهد داشت . در اينجا به برخي از آنها اشاره مي كنيم:
1 - خشنودي خداوند و غفران الهي
امام صادق (علیه السلام) مي فرمايد: «حسن سلوك و نيكي به والدين از حسن شناخت و معرفت عبد به خداوند تعالي است، زيرا هيچ عبادتي انسان را به سرعت نيكي به پدر و مادر به خشنودي خداوند تعالي نمي رساند آن هم احساني كه محض تحصيل رضاي پروردگار باشد.»
بدين جهت خداوند در سوره اسراء بعد از آنكه انسان را به نيكي كردن و احترام به پدر و مادر دستور مي دهد، مي فرمايد: «پروردگارتان به آنچه در درون شماست، آگاه تر [از خودتان]است. اگر صالح باشيد، قطعاً او آمرزنده توبه كنندگان است.»(اسراء/25)
2 - طول عمر
پيامبر(صلی الله علیه وآله وسلم)در اين باره مي فرمايد: « اي فرزند آدم! به پدر و مادرت نيكي كن و صله رحم داشته باش تا خداوند، كارت را آسان و عمرت را طولاني بگرداند. پروردگارت را فرمان ببر تا خردمند به شمار آيي و از او نافرماني نكن كه نادان شمرده مي شوي))..»
امام باقر (علیه السلام) نيز با تحسين كساني كه والدين خود را مورد احترام و نيكي قرار مي دهند مي فرمايد: «خوشا به حال كسي كه به پدر و مادر خود نيكي كند، زيرا خداوند بر عمر او مي افزايد».
3 - فراواني روزي
خداوند متعال «رزاق» است؛ تمامي موجودات بر سفره لطف و احسان او حضور دارند و از نعمت هاي او چه مادي و چه معنوي بهره مند مي شوند. وظيفه ما در قبال اين همه نعمتي كه خداوند به ما عطا كرده اين است كه هميشه و در همه حال سپاسگزار او باشيم. در حقيقت شكر نعمت عامل بسيار مؤثري در افزايش نعمت ها و الطاف الهي است كه خداوند با صراحت بدان اشاره فرموده است: « و پروردگارتان اعلام كرد كه اگر مرا سپاس گوييد، بر نعمت شما مي افزايم و اگر كفران كنيد، بدانيد كه عذاب من سخت است.»
پدر و مادر نيز از جمله بزرگترين نعمت هايي هستند كه خداوند به بندگانش ارزاني داشته است و بايد خدا را به خاطر وجود اين نعمت هاي گرانقدر شاكر بود .
در آيه 14 سوره لقمان، شكر والدين هم رديف شكر خدا آمده است:«أَنِ اشْكُرْ لِي وَ لِوالِدَيْكَ؛ [به انسان توصيه كرديم]كه شكرگزار من و پدر و مادرت باش!»
امام رضا(علیه السلام) در اين باره مي فرمايد:«خدا امر فرموده به شكرگذاري از خودش و براي والدين، پس اگر كسي والدين را شكر نكند، خدا را هم شكر نمي كند.
4- آسان شدن مرگ
مرگ يك رخداد طبيعي در زندگي انسان است و در روايتي از امام رضا(علیه السلام) به عنوان يكي از وحشتناك ترين مراحل زندگي انسان معرفي شده است. در حالي كه مرگ براي انسان مؤمن و صالح آسان و بنا به سخن امام علي(علیه السلام) ارزشمندترين هديه براي او مي باشد آن جا كه فرمود: «أفضل تحفة المومن الموت»
خداوند در قرآن كريم در وصف مرگ پرهيزگاران مي فرمايد: «همانها كه فرشتگان [مرگ]روحشان را مي گيرند در حالي كه پاك و پاكيزه اند به آنها مي گويند: «سلام بر شما! وارد بهشت شويد به خاطر اعمالي كه انجام مي داديد!»(نحل/32)
امام صادق(ع) راحتي در هنگام مرگ و آسان شدن سكرات موت را از ديگر آثار احترام و نيكي به والدين برشمرده و مي فرمايد: «كسي كه دوست دارد خداي متعال سختي هاي مرگ را بر او آسان سازد، نسبت به خويشان و نزديكان و پدر و مادرش نيكوكار باشد و اگر چنين كند خداي متعال سختي هاي مرگ را بر او آسان مي كند»
5 - ورود به بهشت و برخورداري از درجات بالاي بهشتي
احترام به پدر و مادر در نزد خدا در مرتبه اي بسيار بالا قرار دارد، پس چه پاداشي بهتر و ارزشمندتر از بهره مندي از بهشت و درجات بالاي آن براي انسان مي تواند وجود داشته باشد؟
امام باقر(علیه السلام) در مورد مؤمنان برخوردار از جايگاه والاي بهشتي مي فرمايد: «اگر مؤمني چهار ويژگي در خود داشته باشد خداوند او را در بالاترين و شريف ترين جايگاه قرار خواهد داد: كسي كه يتيمي را پناه داده و بر او پدرانه نظر افكند، كسي كه ضعيفي را مورد ترحم قرار دهد و در حد كفايت به او كمك كند، كسي كه به والدين خود انفاق و با آنان مدارا كند، و[آن كه]به ايشان نيكي كرده واز نگران ساختن آنها اجتناب نمايد.»
6 - همنشيني با نيكان
بزرگترين آرزو و خواسته اهل ايمان، همنشيني با «ابرار» چه در دنيا و چه در آخرت است . آنان از خدا مي خواهند كه با نيكان بميرند و با ايشان محشور شوند: «پروردگارا! گناهان ما را بيامرز و زشتي هاي ما را بپوشان و ما را با نيكان بميران.»
كسي كه به خدا ايمان داشته باشد، براي جلب رضايت خداي متعال و برخورداري از فضل و رحمت الهي تمام سعي و تلاش خود را به كار مي گيرد و با اعمال شايسته ،راه رسيدن به رستگاري را مي پيمايد . يكي از آن اعمال نيك، احترام به پدر و مادر است كه سعادت آخرت و همنشيني با نيكان را به دنبال خواهد داشت .
پيامبر اكرم(صلی الله علیه واله وسلم) در بيان نيكي به پدر و مادر و نتيجه آن در آخرت و روز قيامت مي فرمايد: «كسي كه براي پدر و مادرش حج انجام دهد و يا بدهكاري آنها را بپردازد، خداوند او را در روز قيامت با نيكان بر مي انگيزد.»
7 - اجابت دعاي والدين در حق فرزندان
انسان موجودي است كه هميشه به خداوند محتاج است و همواره در تمام كارها بايد به او متوسل شود و از او كمك بخواهد . دعا بهترين وسيله ارتباط بين خدا و انسان است . خداوند بزرگ بندگان خود را به دعا كردن سفارش نموده و وعده استجابت به آنان داده است. چنانكه درسوره بقره مي فرمايد: «دعاي دعا كننده را، به هنگامي كه مرا مي خواند، پاسخ مي گويم.»
پدر و مادر از جمله كساني هستند كه دعايشان در حق فرزندان خوش رفتار مستجاب مي شود .
در اهميت دعا براي فرزندان همين بس كه حضرت امام سجاد(علیه السلام) در صحيفه سجاديه، دعاي 25 را به فرزندان خود اختصاص مي دهد و از خداوند نيك بختي آ نها را مي خواهد.
امام صادق(علیه السلام) در اهميت دعاي والدين در حق فرزندان مي فرمايد: «خداوند دعاي سه كس را رد نخواهد كرد: دعاي پدر در حق فرزند در هنگام نيكي به او، دعاي پدر بر ضد فرزند(نفرين) هنگامي كه مورد عاق او واقع شود و دعاي مظلوم بر ظالم.»
8 - موجب نيكي فرزندان
پدر و مادر اولين كساني هستند كه فرزندان در تمام مراحل زندگي،آنها را به عنوان الگوي خود قرار مي دهند.
بنا بر اين كسي كه انتظار ادب و معرفت و حق شناسي از فرزندانش دارد، بايد همين حالت را نسبت به پدر و مادر خودش و بزرگترها نشان دهد، تا كوچكترها هم از او بياموزند.اگر كسي پدر و مادرش را احترام كرد نتيجه آن را در احترام فرزندانش به خود خواهد ديد.
امام صادق(علیه السلام) مي فرمايد: «به پدرانتان نيكي كنيد تا فرزندانتان به شما نيكي كنند.» (بحارالانوار/ج71/ص65)
دلت پاک باشه...
در زمان معاویه گروهی تشکیل شدند و مذهبی ایجاد کردند به نام مذهب مرجئه.
به زبان ساده آنها جماعتی بودند که احکام را ساده میگرفتند و میگفتند لازمه مسلمانی فقط ایمان است و بس، اگر کسی گناهی انجام داد هر چند کبیره باشد به ایمان او ضرری نمیرسد…به زبان امروزی
فقط دلت پاک باشه، هرکاری دوست داری بکن…
از ابو مسروق نقل شده که:
حضرت صادق «علیه السلام» از من درباره اهل بصره پرسید که (بر) چه (مذهبى ) هستند؟ عرض کردم: مرجئه و قدریه و حروریه، فرمودند: خدا لعنت کند این ملتهای کافر مشرک را به هیچ وجه خدا پرست نیستند… با آنها همنشین نشوید- یعنى با مرجئه- خدا آنها را لعنت كند و لعنت كند ملّتهاى مشركى كه خدا را در هیچ موضوعى از موضوعها نمىپرستند.[1]
امروز هم خیلی دیدم از آدمهایی که میگفتند…بیخیال…دلت پاک باشه…بعد راحت خیلی کارایی که دوست داشتند رو انجام میدادند…………مواظب باشین لعنت امام دامن شما را نگیرد…مواظب باشید مرجئه زمان خود نشوید…
پی نوشت:
1- اصول کافی
علت نامگذاری ماه ربیع الاول چیست؟
علت نامگذارى ماه ربیع الاول:
ربیع به معنى بهار از ماده رَبع است. علت اینکه به این ماه ربیع گفته مى شود این است که در فصل بهار گیاهان تر و تازه اند و نامگذارى این ماه در فصل بهار رخ داده است.
اعمال مشترک اول هر ماه
1ـ دعا
در زمان دیدن هلال خواندن دعاى هلال وارد شده است و أقلش آن است که سه مرتبه بگوید اللّهُ اَکْبَر و سه مرتبه لا إلهَ الَّا الْلّه و سپس بگوید: اَلْحَمْدُ لِلّهِ الَّذى أذْهَبَ شَهْرَ کَذا وَ جاءَ بِشَهْرِ کَذا.
بهترین دعاى زمان رؤیت هلال دعاى 43 «صحیفه سجادیه» است.
2ـ قرآن
خواندن هفت مرتبه سوره «حمد».
3ـ روزه
از امورى که بر آن تأکید شده، سه روز روزه گرفتن در هر ماه است. مرحوم «علامه مجلسى در «زادالمعاد» مى گوید: مطابق مشهور، این سه روز، پنجشنبه اول ماه و پنجشنبه آخر ماه و چهارشنبه اول از دهه وسط ماه است.
4ـ نماز
شب اول ماه:
دو رکعت نماز بجا آورد، به این نحو که: در هر رکعت پس از سوره «حمد» سوره «انعام» را بخواند سپس از خداوند متعال بخواهد که او را از هر ترسى و هر دردى ایمن گرداند.
روز اول ماه:
خواندن نماز اول ماه که آن دو رکعت است، در رکعت اول بعد از «حمد» سى مرتبه سوره «توحید» و در رکعت دوم بعد از «حمد» سى مرتبه سوره «قدر» بخواند و بعد از نماز صدقه اى در راه خدا بدهد، هر کس چنین کند سلامت خود را در آن ماه از خداوند متعال گرفته است.
ربیع
ــــــــ
١۵ توصیه حاج میرزا اسماعیل دولابی را برای زندگی مومنانه
1. هر وقت در زندگیات گیری پیش آمد و راه بندان شد، بدان خدا کرده است؛ زود برو با او خلوت کن و بگو با من چه کار داشتی که راهم را بستی؟ هر کس گرفتار است، در واقع گرفته ی یار است.
٢. زیارتت، نمازت، ذکرت و عبادتت را تا زیارت بعد، نماز بعد، ذکر بعد و عبادت بعد حفظ کن؛ کار بد، حرف بد، دعوا و جدال و… نکن و آن را سالم به بعدی برسان. اگر این کار را بکنی، دائمی می شود؛ دائم در زیارت و نماز و ذکر و عبادت خواهی بود.
٣. اگر غلام خانهزادی پس از سال ها بر سر سفره صاحب خود نشستن و خوردن، روزی غصه دار شود و بگوید فردا من چه بخورم؟ این توهین به صاحبش است و با این غصه خوردن صاحبش را اذیت می کند. بعد از عمری روزی خدا را خوردن، جا ندارد برای روزی فردایمان غصه دار و نگران باشیم.
۴. گذشته که گذشت و نیست، آینده هم که نیامده و نیست. غصه ها مال گذشته و آینده است. حالا که گذشته و آینده نیست، پس چه غصه ای؟ تنها حال موجود است که آن هم نه غصه دارد و نه قصه.
۵. موت را که بپذیری، همه ی غم و غصه ها می رود و بی اثر می شود. وقتی با حضرت عزرائیل رفیق شوی، غصه هایت کم می شود. آمادگی موت خوب است، نه زود مردن. بعد از این آمادگی، عمر دنیا بسیار پرارزش خواهد بود. ذکر موت، دنیا را در نظر کوچک می کند و آخرت را بزرگ. آمادگی باید داشت، نه عجله برای مردن.
۶. اگر دقّت کنید، فشار قبر و امثال آن در همین دنیاقابل مشاهده است؛ مثل بداخلاق که خود و دیگران را در فشار می گذارد.
٧. تربت، دفع بلا میکند و همه ی تب ها و طوفان ها و زلزله ها با یک سر سوزن از آن آرام می شود. مؤمن سرانجام تربت میشود. اگر یک مؤمن در شهری بخوابد، خداوند بلا را از آن شهر دور میکند.
٨. هر وقت غصه دار شدید، برای خودتان و برای همه مؤمنین و مؤمنات از زنده ها و مرده ها و آنهایی که بعدا خواهند آمد، استغفار کنید. غصهدار که میشوید، گویا بدنتان چین میخورد و استغفار که میکنید، این چین ها باز می شود.
٩. تا می گویم شما آدم خوبی هستید، شما می گویید خوبی از خودتان است و خودتان خوبید. خدا هم همین طور است. تا به خدا می گویید خدایا تو غفّاری، تو ستّاری، تو رحمانی و…خدا می فرماید خودت غفّاری، خودت ستّاری، خودت رحمانی و… . کار محبت همین است.
١٠. با تکرار کردن کارهای خوب، عادت حاصل می شود. بعد عادت به عبادت منجر می شود. عبادت هم معرفت ایجاد می کند. بعد ملکات فاضله در فرد به وجود می آید و نهایتا به ولایت منجر می شود.
١١. خدا عبادت وعده ی بعد را نخواسته است؛ ولی ما روزی سال های بعد را هم می خواهیم، در حالی که معلوم نیست تا یک وعده ی بعد زنده باشیم.
١٢. لبت را کنترل کن. ولو به تو سخت می گذرد، گله و شکوه نکن و از خدا خوبی بگو. حتّی به دروغ از خدا تعریف کن و این کار را ادامه بده تا کم کم بر تو معلوم شود که به راست ی خدا خوب خدایی است و آن وقت هم که به خیال خودت به دروغ از خدا تعریف می کردی، فی الواقع راست می گفتی و خدا خوب خدایی بود.
١٣. ازهر چیز تعریف کردند، بگو مال خداست و کار خداست. نکند خدا را بپوشانی و آنرا به خودت یا به دیگران نسبت بدهی که ظلمی بزرگ تر از این نیست. اگر این نکته را رعایت کنی، از وادی امن سر در می آوری. هر وقت خواستی از کسی یا چیزی تعریف کنی، از ربت تعریف کن. بیا و از این تاریخ تصمیم بگیر حرفی نزنی مگر از او. هر زیبایی و خوبی که دیدی رب و پروردگارت را یاد کن، همانطور که امیرالمؤمنین علیه السلام در دعای دههی اول ذیحجه می فرماید: به عدد همه چیزهای عالم لا اله الا الله
١۴. دل های مؤمنین که به هم وصل میشود، آب کُر است. وقتی به علــی علیه السّلام متّصل شد، به دریا وصل اااا است…شخصِ تنها ، آب قلیل است و در تماس با نجاست نجس می شود ، ولی آب کُر نه تنها نجس نمی شود ، بلکه متنجس را هم پاک می کند.”
١۵. هر چه غیر خداست را از دل بیرون کن. در “الا”، تشدید را محکم ادا کن، تا اگر چیزی باقی مانده، از ریشه کنده شود و وجودت پاک شود. آن گاه “الله"را بگو همه ی دلت را تصرف کند.
تابلوهای مسیر زندگی
سطح رشد و تقویت درهمه سطح ها زیاد شده و یکی از ابعاد آن حوزه های علمیه است زوجیت ضلع خداست و کاری به انسان ندارد طبیعی است که بار و برکات زندگی و رشد تقسیم شده باشد ، گاهی اینقدر هویت را از زن مسلمان می گیرند که فکر می کنند ارزشی برای او تامل نشده است اینطور نیست ماباید هویت پیدا کنیم که ائمه اطهار خصوصا حضرت زهرا سلام الله علیها و پیامبر در راس هویت و قله کمال هستند.
مقامات تقسیم شده است برحسب گذشت و عقل و ..ما باید بیشتر هویت های خود را پیدا کنیم و وای بر ما که شخصیت و دین خود را نشناسیم در فرهنگ دین ما عموما ملاحظات بانوان آثار طولانی دارد موفقیت یک نسل در مادرانی است که اهل فهم، رشد ، کمال و صبوری هستند که همه انسان ها به خصوص زنان باید هویت خود را پیدا کنند و فرزندان خود را رشد دهند باید مطمئن بود که خدایی هست که اگر انسان مستحق شود نعمت های خود را به او می رساند «وَمَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا وَيَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ وَمَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَيْءٍ قَدْرًا »
به طور مثال حضرت شعیب چند دختر داشتند که ارتباط عاطفی خوبی با پدر داشتند شبها به حدی گریه می کردند که جبرئیل نازل شدند و فرمودند یا شعیب اگر از جهنم می ترسی؟نترس. اگر از خدا می ترسی؟نترس. شعیب فرمودند :نه من خدا را دوست دارم راه دست خداست چون او احاطه به زندگی و راهکارهای ما دارد
تمام مبادی و مبانی دین وحیانی و از ناحیه حق تعالی است شخصیت یکسان است برداشت های غلط از نوع جنسیت باعث اشتباه شده و نگاه به دین را سست می کند در هستی نظام فکری مانند اسلام و نگرش توحیدی برای زن ارزش قائل نشده است که «زن دارای هویت » است.
امرء فرعون زنی بودکه همه به ربوبیت او قسم می خوردند ولی ایشان می فرمودند:
«رَبِّ ابْنِِ لِي عِندَكَ بَيتاً فِي الجَنّةِ و نَجِّني مِن فِرعَونَ و عَمَلِهِ و نَجِّني مِنَ القَومِ الظالِمِين» (تحريم، 11)؛ براى كسانى كه ايمان آوردند خداوند همسر فرعون را مَثل آورده آنگاه كه گفت: پروردگارا پيش خود در بهشت براى من خانه اى بساز و مرا از فرعون و كردارش نجات بخش و مرا از دست مردم ستمگر برهان»
اینقدر یک زن باید هویت داشته باشد اینطور نمی شود که با یک الگوی نادرست شبیه بشوی در قران و اسلام در لایه های مختلف نسبت به بانوان اشاره شده است.یک نفر مثل مریم زمانی که می گوید درحال رسیدن به عیسی به خداوند می فرمود «يَا لَيْتَنِي مِتُّ قَبْلَ هَذَا وَكُنْتُ نَسْيًا مَنْسِيًّا» کاش اسم مریم به اذهان نبود این همه سختی را تحمل کردند ولی پایان خوبی داشت صاحب روح شد مدیریت و هویت می خواهد.
در قران الگوها متعدد است و حقیقت در زندگی حضرت زهرا (سلام الله علیها) کافی است حضرت در قله کمال قرار دارند و به عنوان الگو هم برای زنان و هم برای مردان هستند همین که انسان این الگو را داشته باشد کم کم آرام خواهد گرفت.
مدیریت کربلا و جریان بعد از آن توسط حضرت زینب (سلام الله علیها) هوشیاری را به زن مسلمان القا می کند و فقط یک کار برای ما می ماند و آن هم ایمان و عمل صالح و امیدواری به آینده است
دریافت هویت آسان شده است خواهران حوزه با علوم دین آشنا شده اند راه بن بست نیست یکی از آنها داشتن الگو کامل است که دو پایه حرکت می ماند 1- نیت خالص 2- عملکرد صحیح که لحظه به لحظه باید به آن ملتزم بود که در آن صورت است که اگر خیری قرار است به انسان برسد با انجام این اعمال می رسد انسان میوه رسیده و برای آنچه خلق شده اند بهره مند خواهند شد خداوند هم جبران می کند و انسان هم علی حد قدره بشری رشد می کند ما باید عقب ماندگی های خود را اصلاح کنیم که خیرات خداوند نصیبمان بشود در این هنگام است که رشد تصاعدی خواهیم داشت..
سخنرانی حجه الاسلام و المسلمین شیخ جعفر ناصری ،95/8/15
فرمول یک زندگی خوب
امروزه وضعیت خانواده ها به سامان نیست چون آمارها نشان می دهد که در سال 94 بیشترین طلاق را داشته ایم. که طلاق ها هم دو دسته اند
1) طلاق ظاهری 2) طلاق خاموش یا عاطفی
طلاق خاموش (عاطفی ) که در مناطق سنتی بیشتر است مثلا در استان یزد به زن ها آزار می رسانند ولی به خاطر بافت سنتی که با لباس عروس می روی و باید با کفن بیرون بیایی طلاق نمی گیرند با اینکه مشکلات حاد در خانواده ها کم است ولی آمار طلاق بسیار بالا است.
جاده زندگی مانند جاده چالوس است که دارای 2 ویژگی زیبا بودن و پر پیچ و خم بودن است که هرکس طریق زندگی کردن را بلد نباشد مشکلات عمده ای گریبانگیرش می شود
بهترین راهکار برای حل شدن مشکلات زندگی سیره ی عملی و سیره اهل بیت (علیه اسلام) است زندگی حضرت زهرا (سلام الله علیها)و حضرت علی (علیه السلام) بهترین نمونه است که متاسفانه ما سنتی زندگی می کنیم نه دینی..
اصل در زندگی مشترک وجود مشکل است.چرا؟؟
1- تفاوت در تربیت و تفاوت در دیدگاه
2- تفاوت در نیازها
3- تفاوت در ویژگی ها: (زن ها در دیدن جزئی نگر اند و مردان کلی نگر)
فرمول یک زندگی خوب:شناخت ویژگی ها+ شناخت نیازها+ تنظیم رفتاربر اساس ویژگی ها و نیازها
ارتباط کلامی
بیش از 70 درصد ارتباطات بین مردمی باکلام است پر آسیب ترین عضو زبان است (بیشترین گناه از طریق زبان است)
موثرترین عضو زبان است که با شیرین زبانی می توان بسیار جذاب بود تاثیر کلام از شمشیربرنده تراست. ولی از طرفی هنگام ازدواج و بله گفتن نباید جذب خوب حرف زدن طرف مقابل شد و تنها ملاکمان خوب حرف زدن باشد
متاسفانه در کشور ما ارتباط کلامی زوجها کم است چرا ؟؟
1- تفاوتها را نمی دانیم 2- با مهارتها آشنا نیستیم
تفاوت ها :1- زن ها پر حرف هستند.2- مردها کم حرف هستند
- فرمول کلام :زن ها درکلام = فرا پیام + پیام (مقدمه چینی)
مردها : تنها پیام .پاسخ های کوتاه درحین مکالمه
3- زن ها با گفتن آرام می شوند(مانند سوپاپ اطمینان روی دیگ بخارند)
گفتگو با همسر دارای آدابی می باشد از جمله:
1- خلوت گفتگو با همسر داشته باشید
2- اخلاق گفتگو را رعایت کنیم یعنی غیبت نکنیم و ..
3- با مادرها کار نداشته باشید باید روح بلند داشته باشیم به همسرتان توهین نکنید.
منبع:
استاد تراشیون ،حوزه علمیه نرجس خاتون سلام الله علیها .8/8/95