آمار عجیبی از دور ریز غذا در ایران
آمار عجیبی از دور ریز غذا در ایران
در ایران سالانه غذای 15
میلیون نفر دور ریخته میشود
فرهنگ سازی از خودمون شروع میشه
از خودمون …
#اخلاق_مومنانه# بدگویی و سخن چینی
? #اخلاق_مومنانه
? بدگویی و سخن چینی
?⇦حضرت موسی علیه السلام به خداوند گفت:
«من #آزار زیادی دیدم.»
خداوند به او فرمود:
«در میان #اصحاب تو، فردی وجود دارد که از دیگران بدگویی و سخن چینی می کند.»
?⇦حضرت موسی گفت:
«پروردگارا ! او را به من #معرفی کن!»
خداوند فرمود:
« من از بدگویی #نفرت دارم؛ چگونه خود #بدگویی کنم؟!»
? بحارالانوار، ج ۱۳، ص ۱۲
#ڪــلامشهـــید
?
? #ڪــلامشهـــید
?شهـید حمــید رضا مدنی:
شـــیمیایی بود برای درمـــــان به
انگلیس اعــزام شد خـــــون لازم
داشت گفت خون #غـیرمســلمان
نزنید تـــوجه نکردند!!
هـرچه زدند بدنش نپذیرفت خون
یک #مسلمان جواب داد پزشکش مسلمان شد گفت: #معـجزه ست!
ابلیس به ۵ علت #بدبخت شد:
⚠️ #تـــݪنگـــرامـــروز
?ابلیس به ۵ علت #بدبخت شد:
➊اقــــرار به گـــــناه نڪرد
➋از ڪرده پشـــــیمان نشد
➌خــــود را مـلامـت نڪرد
➍تصـمیم به تـــوبه نگرفت
➎از رحـمت خدا نامید شد.
?آدم به ۵ علت #سعادتمـند شد:
➊اقـــــرار به گـــــــناه ڪرد
➋از ڪرده پشـــــــیمان شد
➌خــــود را ســـرزنش ڪرد
➍تعـــجیل در تـــــوبه ڪرد
➎به رحمت حق امید داشت.
درنگ
?⇦یک گل، یک گیاه وقتی شاداب و با طراوت می ماند که لقمه های آن پاک باشد. یعنی هوا و آب پاک در اختیار آن قرار گیرد.
?⇦ما آدم ها هم همینطور هستیم. وقتی شاداب و سرزنده و سرحالیم که مواظب لقمه هایمان باشیم و لقمه هایمان پاک و طیب و طاهر باشد
?⇦این است که قرآن کریم می فرماید: مردم لقمه های حرام را مصرف نکنید.
⇩⇩⇩⇩
? و لا تَاکُلُوا اَموالَکُم بَینَکُم بِالباطِل
? و اموال يكديگر را به باطل و ناحقّ در ميان خودتان نخوريد
به کف دست شما بزنم؟ به چه دلیل؟
?⇦میگن در یزد، خانم معلمی پس از چند بار آموزش درس از شاگردانش پرسید: چه کسی متوجه نشده است؟
سه نفر از شاگردان دستشان را بالا بردند….معلم گفت: بیایید جلوی تخته و چوب تنبیه خود را از کیفش بیرون درآورد.
?⇦تمام دانش آموزان جا خوردند و متعجب و ترسان به خانم معلم نگاه می کردند. معلم به یکی از سه دانش آموز گفت: پسرم! این چوب را بگیر و محکم به کف دست من بزن!
دانش آموز متعجب پرسید :
به کف دست شما بزنم؟ به چه دلیل؟
?⇦معلم گفت: پسرم مطمئنا” من در تدریسم موفق نبودم که شما متوجه درس نشدید! به همین دلیل باید تنبیه شوم!
دانش آموز اول چند بار به دست معلم زد و معلم از درد سوزش دستش،آهی کشید و چهره اش برافروخته شد.
?⇦نوبت نفر دوم شد. دانش آموز دوم که گریه اش گرفته بود، به معلم گفت: خانم معلم! به خدا من خودم دقت نکردم و یاد نگرفتم. من دوست ندارم با چوب به دست شما بزنم. از معلم اصرار و از دانش آموز انکار!
?⇦دیگر ،تمامی دانش آموزان کلاس به گریه افتاده و از بازیگوشی های گاه و بیگاه داخل کلاس، هنگام درس دادن معلم شرمسار بودند! از آن روز دانش آموزان کلاس از ترس تنبیه شدن معلمشان جرأت درسنخواندن نداشتند.
?⇦و اما نتیجه ……
این داستان واقعی در یزد مصداقی برای مسئولان مملکت است که در حوزه ای اگر خطایی از مخاطبان حوزه آن ها سر زد، خود را باید تنبیه نموده تا الگویی برای رسیدن به جامعه سالم باشیم!
اگر هر کدام از مدیران در حوزه فعالیت خود این گونه عمل کنند….
مملکت و جامعه ای انسانی خواهیم داشت.