دستورالعمل رفع گرفتاری از علامه سيدعلي قاضی(رحمةالله علیه)
✅دستورالعمل رفع گرفتاری از علامه سيدعلي قاضی(رحمةالله علیه)
?علامه لاهیجانی انصاری روزی از آقای قاضی پرسیدند که در مواقع اضطرار و گرفتاری چه در امور دنیوی و یا در امور اخروی و بن بست کارها به چه ذکری مشغول شویم تا گشایش یابد؟
? در جواب فرمودند: « پس از 5 بار صلوات و قرائت آیة الکرسی در دل خود بدون آوردن به زبان بسیار بگو:
? اللهم اجعلنی فی درعک الحصینة التی تجعل فیها من تشاء
? خداوندا مرا در حصن و پناهگاه خود و در جوشن و زره محکمت قرار بده که در آن هر کس را که بخواهی قرار می دهی تا گشایش یابد.
برا کسي که صبح ها نمازش #قضا ميشه بايد چکار کنه نمازش قضا نشه؟ آيا دعايي ،پيشنهادي داريد؟
برا کسي که صبح ها نمازش #قضا ميشه بايد چکار کنه نمازش قضا نشه؟ آيا دعايي ،پيشنهادي داريد؟
#پاسخ:
برای اینکه نماز صبحتان را به موقع بخوانید، اولا باید برنامه ریزی داشته باشید و شب به موقع بخوابید تا از نظر جسمی مشکلی برای بیدار شدن نداشته باشید.
و ثانیا خواندن آیه آخر سوره کهف برای بیدار شدن سفارش شده و مجرب است. این آیه را قبل از خواب بخوانید و از خدا بخواهید که برای نماز صبح بیدار شوید:
«قُلْ إِنَّما أَنَا بَشَر مِثْلُکُمْ یوحی إلَی أَنَّما إلهُکُمْ إِله واحِد فَمَن کانَ یرْجُوا لِقاءَ رَبِّهِ فَلْیعْمَلْ عَمَلاً صالِحاً وَ لا یشْرِکْ بِعِبادةِ رَبِّهِ أَحَدا؛
بگو: همانا من بشری همچون شمایم (جز اینکه) به من وحی می شود که خدای شما خدای یگانه است. پس هر که به دیدار پروردگارش (در قیامت و به دریافت الطاف او) امید وایمان دارد، پس کار شایسته انجام دهد. و هیچ کس را در عبادت پروردگارش شریک نسازد.
?سوره کهف، آیه 110
#داستان_ظهور
☀️?? #داستان_ظهور ??☀️
#قسمت1⃣2⃣
خوب است سؤال ديگرى را مطرح كنم: آيا مى دانى وقتى يكى از پيامبران بنى اسرائيل از دنيا مى رفت چه كسى جانشين او مى شد؟
هر كس كه اين صندوق نزد او يافت مى شد، پيامبر بعدى بود و يهوديان در مقابل او تسليم مى شدند.156
اكنون برنامه امام اين است كه آن صندوق را به يهوديان نشان بدهد.
وقتى يهوديان صندوق گمشده خود را نزد امام مى بينند خيلى تعجّب مى كنند. عدّه زيادى از آنها به امام ايمان مى آورند; زيرا آنان بر اين اعتقاد هستند كه صندوق مقدّس را نزد هر كس يافتند بايد تسليم او شوند.157
عدّه كمى از آنان با اينكه حق را مى بينند از قبول آن خوددارى مى كنند و امام با آنها وارد جنگ مى شود و آنها را شكست مى دهد.
خبر مى رسد كه كشورها يكى پس از ديگرى توسط ياران امام زمان فتح شده اند.
و جالب آنكه بسيارى از كشورها بدون هيچ گونه مقاومتى تسليم شده اند و از جان و دل حكومت عدل مهدوى را پذيرفته اند و ياران امام فقط با سيزده شهر و گروه جنگ كرده اند.158
آرى در سرتاسر جهان، حكومت واحدى تشكيل شده است.159
و در جاى جاى دنيا صداى توحيد و يكتاپرستى طنين انداز است و همه شهرهاى دنيا پر از انسان هايى است كه محبّت اهل بيت(عليهم السلام) را در سينه دارند.160
تنها دين جهان، دين اسلام است و اين همان وعده اى بود كه خدا به پيامبرش داده بود.161
از روزى كه امام زمان در مكّه ظهور كرد تا امروز كه حكومت واحد جهانى تشكيل شده است، فقط هشت ماه گذشته است.162
اكنون ديگر امام، اسلحه خود را بر زمين مى گذارد; زيرا در سرتاسر زمين امنيّت برقرار شده است.
امام كوفه را به عنوان محل سكونت و زندگى خود انتخاب مى كند و اين شهر پايتخت حكومت جهانى مى شود.
مسجد كوفه ديگر گنجايش مردم را ندارد به همين دليل، امام اقدام به ساختن چند مسجد جديد در شهر كوفه مى كند.163
امام، مسجد سهله را به عنوان منزل خود اختيار مى كند. اين مسجد خانه ادريس (ع) و خانه ابراهيم(ع) بوده است.164
درست است كه همه دنيا در اختيار امام زمان است و همه ثروت هاى جهان در دست اوست; امّا روش زندگى او بسيار ساده و بى آلايش است.165
آرى، امام به روش جدّ خود حضرت على(ع) عمل مى كند كه در زمان حكومت، غذاى او همواره نان جو بود.
امام هر كجا كه مى رود ابرى بالاى سر او سايه انداخته است، اين يك ابر سخنگو است و با صدايى زيبا ندا مى دهد: “اين مهدى است".166
#ادامه_دارد….
? #نویسنده : دکتر مهدی خدامیان
✨?الَّلهُمـّ؏جِّللِوَلیِڪَالفَرَج?✨
#حاضر_جوابی_های_شهید_مدرس
#حاضر_جوابی_های_شهید_مدرس
زمانی که نصرتالدوله وزیـر دارایـی بود ، لایحه ای تقدیــم مجلس کرد که به موجــب آن ، دولت ایران یکصد سگ از #انگلستان خریداری و وارد کند
او شرحـی درباره خصوصیــات این سگ ها بیان کرد و گفت این سگ ها شناسنامه دارند ، پــدر و مادر آنها معلوم است ، نژادشان مشخص است و از جمله #خصوصیات دیگر آنها ایـن است که به محض دیدن دزد ، او را می گیرند
شهید مدرس طبق معمول ، دست روی میـز زد و گفـت مخالفم . وزیـر دارایی گفت آقا! مـا هر چه لایحه می آوریم ، شما مخالفید ،دلیل #مخالفت شما چیست؟
#شهید_مـدرس جـواب داد مخالفــت من به نفع شماست ، مگر شما نگفتید ، این سگها به محـض دیدن دزد ، او را می گیرند؟
خوب آقای وزیر! به محض ورودشان ، اول شمـا را می گیرنـد پــس مخالفت من به نفع شمـاست #نمایندگان با صـدای بلنــد خندیدنــد و لایحــه مسکوت ماند
منبع : سایت مرکز اسناد انقلاب اسلامی
#گنجی_که_خیلی_ازش_غافلیم!
#گنجی_که_خیلی_ازش_غافلیم!
راوی نقــل میکنــد روزی به آیت الله بهجـت"ره” عرض کردم میشود ذکری به ما بدیــد که دائمـی باشــد ، خیلی بزرگ باشد؟ فرمودند در قبال این ذکری که من دارم به شما میدهم اگـر تمام #گنج های عالم را جمع کنید بیاورید و
بروید داخل #کوه ها هر چه جواهــر وجود دارد جمع کنیــد ، برویــد در دریاهــا هر چه مرواریــد وجود دارد جمع کنید با این ذکری که به شما می دهم برابری نمی کند
گفتم آقاجان بفرمایید چه ذکری هســت که همـه #جواهرات دنیــا با آن برابــری نمیکنـد؟ ایشــان فرمودند استغفار ، استغفار ، استغفار اگر بدانـید چه هســت این استغفار! چه گنــج هایی در ایـن ذکر استغفار نهفته هست…
زبانتـان وقتی بـه ذکر استغفــار باز میشــود ، در حقیقت موانع همه بر طرف می شود و #حوائج تان هم برآورده می شود . اصلاً استغفــار صیقل دهنده روح است
#ݕانۅے_ݘشمہ
? #ݕانۅے_ݘشمہ ?
#قسمت_0⃣2⃣
چند سال مى گذرد. على(ع) به شش سالگى مى رسد. در مكّه قحطى مى شود. ابوطالب كه فرزندان زيادى دارد در شرايط سختى قرار مى گيرد. پيامبر تصميم مى گيرد كه على(ع) را به خانه خود بياورد تا اين گونه به عموى خود، ابوطالب كمكى كرده باشد.
ابوطالب با اين پيشنهاد محمّد(ص) موافقت مى كند، او مى داند كه در تمام دنيا، هيچ كس براى تربيت على(ع) بهتر از محمّد(ص) نيست.
اين گونه است كه على(ع) به خانه محمّد(ص) مى آيد. روزها و شب ها او همراه محمّد(ص) است.
خديجه كه فرزندش، قاسم را از دست داده است، اكنون براى على(ع) مادرى مى كند. آيا مادرى مهربان تر از خديجه سراغ دارى؟68
محمّد(ص) در آستانه چهل سالگى است و او با فرارسيدن ماه رجب، مثل هر سال به غار حِرا مى رود.
او در كتاب طبيعت، چيزهايى را مى خواند كه هيچ كس به آن توجّه ندارد: ستارگان كه همچون چراغ هايى بر آسمان شب مى درخشند، سپيده صبح از دل شب طلوع مى كند، مهتاب كه همه جا را با نور خود روشن مى كند و…
اين ها نشانه هايى از خدا است كه با زبان بى زبانى با محمّد(ص) سخن مى گويند.69
امسال هم مثل سال هاى قبل، خديجه براى محمّد(ص) آب و غذا مى برد، از مكّه تا غار حِرا حدود ده كيلومتر است. خديجه به عشق ديدن همسرش اين راه را طى مى كند. تازه وقتى او به پاى كوه مى رسد بايد تا قلّه كوه بالا برود.
على هم همراه خديجه مى آيد، او هم مى خواهد محمّد(ص) را ببيند. كوزه آب در دست على(ع) است و غذا در دست خديجه.70
ــ اين همه راه را براى چه آمدى؟
ــ آقاى من! چرا چنين مى گويى؟
ــ در اين آفتاب سوزان اذيّت مى شوى. كاش كسى را پيدا مى كردى كه اين آب و غذا را اينجا بياورد.
ــ آيا مى خواهى مرا از ديدارت محروم كنى؟
ــ تو كه مى دانى من از ديدار تو چقدر خوشحال مى شوم.
ــ پس اجازه بده خودِ من، آب و غذا برايت بياورم.
محمّد(ص) لبخندى مى زند، قلب خديجه شاد مى شود، گويى كه بهشت را به خديجه داده اند.
شب بيست و هفتم ماه رجب است، محمّد(ص) در غار حِرا مشغول عبادت است و با خداى خود راز و نياز مى كند.71
محمّد(ص) از شكاف غار به بيرون نگاه مى كند، امشب از ماه خبرى نيست. همه جا غرق تاريكى است. نسيمى میوزد، هوا قدرى خنك مى شود.
فقط سكوت است و سكوت!
ناگهان در آسمان نورى آشكار مى شود، گويى اتّفاق بزرگى در راه است…
آن نور نزديك و نزديك تر مى شود، از ميان آن نور، مردى كه از جنس نور است، ظاهر مى شود و مى گويد:
ــ اى محمّد بخوان!
ــ چه بخوانم؟
ــ نام خداى خود را بخوان!
ــ نام او را چگونه بخوانم؟
ــ ( اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذِى خَلَقَ. . . ) ; بخوان به نام آن خدايى كه همه هستى را آفريد، انسان را آفريد، بخوان كه خداى تو از همه بهتر است.
و اكنون محمّد(ص) مى خواند…72
? #نویسنده:دکتر مهدی خدامیان
#ادامه_دارد…
?الَّلهُمـّ؏جِّللِوَلیِڪَالفَرَج?