توصیه علامه حسن زاده آملی به نسل جوان
توصیه علامه حسن زاده آملی :
همان پیامى که خدا، قرآن و همه انبیا دارند، دو کلمه است ، یکى این که پاک باشید و دیگر آن که در پى تحصیل کمال و معارف بروید. مهم ترین کارى که هر کس مى تواند بکند این که خودش را درست بسازد و صنع الهى را آلوده نکند.
جوانان ما باید در صنع وجودشان تامل کنند. هیچ نبودند و هیچ نداشتند، ولى الان این همه سرمایه هاى علمى دارند، این همه قوا دارند، این همه معارف دارند.
جوانان بدانند که حقیقت هستی، کلمات وجودی، منطق وحی، قرآن و تمام آیات و روایات، کتابخانه های علمی ما، رجال علمی ما و هر چه هست، علم است و آنها دنبال علم و عالم باشند. امیدواریم که جوانان ما بیدار باشند و دنبال کمالات علمى خود و اعمال شایسته و صالح باشند.
***
سوال: اگر با همین تجربه ی فعلی به سنین جوانی برگردید، چه میکنید؟
جواب: سعی می کنم خودم را پاک کنم و باز به دنبال تحصیل معارف بروم. میروم به دنبال علم، تحصیل علم می کنم و دنبال تحصیلات بالاتر می روم. بهترین لذت بهشت همان تحصیل معارف است.
منبع: کتاب گفت و گو با علامه حسن زاده آملی، صفحه 294.
خورشید یازدهم در آسمان جرجان
سوم ربیع الثانی روزی است که امام یازدهم حضرت حسن بن علی عسکری (علیه السلام) برای وفای به وعده ای که فرموده بودند و آشکار شدن معجزاتی از آن بزرگوار، به طی الارض از سامرا به جرجان تشریف فرما شدند.
جعفر بن شریف می گوید: سالی قصد حج کردم و قبل از حج به زیارت امام حسن عسکری (علیه السلام) در سامرا رفتم. اموالی از شیعیان همراهم بود که باید به آن حضرت میرساندم. خواستم از آن حضرت بپرسم اموال را به چه کسی بدهم ولی پیش از آنکه من صحبت کنم حضرت فرمودند: «به مبارک خادم بده». عرض کردم: همین کار را کرده ام؛ و سپس بیرون آمدم و گفتم: شیعیان شما در جرجان به شما سلام می رسانند . امام علیه السلام فرمود: «مگر بعد از مراسم حج به جرجان برنمی گردی؟» عرض کردم: برمی گردم.
حضرت فرمود: « 170روز دیگر، اول روز جمعه سوم ربیع الثانی به جرجان وارد میشوی. آن وقت به مردم اعلام کن که من در آخر همان روز به جرجان می آیم. برو به سلامت . خداوند متعال تو را و آنچه با توست به سلامت به عهد و اولادت خواهد رسانید. پسری برای پسرت متولد شده است. نام او را «صلت» بگذار که خداوند به زودی او را به حد کمال می رساند و از اولیاء ما خواهد بود».
من عرض کردم: یابن رسول الله! ابراهیم بن اسماعیل جرجانی از شیعیان شماست و به دوستان شما هر سال بیش از صد هزار درهم احسان می کند و در جرجان از اشخاصی است که متنعم به نعمتهای الهی است.
امام (علیه السلام) فرمودند: «خداوند به ابواسحاق ابراهیم بن اسماعیل در مقابل احسانی که به شیعیان ما می کند جزای خیر بدهد و گناهان او را بیامرزد و او را پسری صحیح الاعضا روزی فرماید که قائل (و گوینده) به حق باشد. به ابراهیم بگو: حسن بن علی می گوید: نام پسر خود را احمد بگذار».
راوی می گوید: از خدمت حضرت مرخص شدم و حج رفتم و بازگشتم و در روزی که حضرت معین فرموده بودند به سلامت وارد جرجان شدم. هنگامیکه اصحاب ما برای تهنیت آمدند، به ایشان گفتم: امام علیه السلام مرا وعده داده که در آخر این روز به اینجا تشریف می آورند. پس مهیا شوید و مسائل و حوایج خود را آماده کنید.
حضرت فرمودند: «من به جعفر بن شریف وعده کرده بودم که در آخر این روز نزد شما بیایم. من نماز ظهر و عصر را در سامرا به جا آوردم و نزد شما آمدم تا با شما تجدید عهد نمایم. اکنون شما حوایج و مسایل خود را بیاورید
شیعیان چون نماز ظهر و عصر را به جا آوردند، در خانه من جمع شدند. ناگاه امام عسکری(علیه السلام)در همان ساعتی که فرموده بودند وارد شدند. هنگام ورود بر ما سلام کردند و ما به استقبال شتافتیم و دست آن حضرت را بوسیدیم. آنگاه حضرت فرمودند: «من به جعفر بن شریف وعده کرده بودم که در آخر این روز نزد شما بیایم. من نماز ظهر و عصر را در سامرا به جا آوردم و نزد شما آمدم تا با شما تجدید عهد نمایم. اکنون شما حوایج و مسایل خود را بیاورید».
اول کسی که شروع به سوال کرد «نضر بن جابر» بود. او گفت: یابن رسول الله! پسر من از هر دو چشم نابیناست، دعا فرمایید تا خداوند دیده هایش را به او برگرداند. حضرت فرمودند: « او را حاضر کن». او را حاضر کرد و حضرت دست مبارک بر چشمان او کشید و چشمانش روشن شد.
پس از او دیگران نیز یک یک آمدند و حاجت خود را بیان کردند و حضرت حاجت های آنان را برآورده می نمودند، تا اینکه حوایج همه را برآوردند و مسایل آنها را جواب فرمودند و همان روز به سامراء مراجعت نمودند.
منبع :بخش تاریخ و سیره معصومین تبیان
این الامام یا حسن عسگری دخیل
کی میشود به سامره در «سرّ من رای»
گویم به هادی و تو سلامٌ علیکما
تا روز مرگ جان بدهم در ولایتان
حبّ شما طلب بکنم روزی از خدا
در فضل «ابومحمّد»ی ای چشمه کرم
«ابن الرضا»ست شهرتت ای معدن سخا!
صاحب لوای عسگر دین است باب تو
ای مادر عفیفه تو «سوسنِ» حیا
ای همچو بومسیلمه کذاب، خصم تو
تو از کجا و مدّعی جاهل از کجا؟
ای آفتاب یازدهم، سرّ احمدی
ای نورِ از سلاله خورشیدِ انّما
ای وارث ودیعه زهرا، امام نور
ای امتداد چشمه تطهیر تا شما
مسموم زهر خصم ولایت چنان حسن
مظلوم روزگار تویی مثل مرتضی
امروز چشم شیعه به صحن و سرای توست
فرزند نور، ای پسرت حجت خدا!
در پشت ابر، ماه تمام تو تا به کی؟
با پای خسته گرم طلب شیعه تا کجا؟
أین الامام؟ یا حسن عسگری، دخیل
در انتظار سامره توست، کربلا …
محمد سعید میرزایی
قلم زندگی
پسرک پدربزرگش را که نامه ای می نوشت تماشا می کرد. بالاخره پرسید : ماجرای کارهای خودمان را می نویسید؟
یا درباره من می نویسید؟
پدربزرگش از نوشتن دست کشید و لبخند زنان به نوه اش گفت: درسته درباره تو می نویسم اما مهم تر از نوشته هایم مدادی است که با آن می نویسم. می خواهــم وقتی بزرگ شدی مانند این مداد شوی.
پسرک با تعجــب به مداد نــگاه کرد و چیز خاصی در آن ندید . اما این هم مثل بقیه مدادهایی اسـت که دیـده ام.
پــدر بزرگ گفت: بستگی داره چطور به آن نگاه کنی. در این مداد 5 خاصیــت است که اگر به دستشان بیــاوری ، تا آخــر عمرت با آرامش زندگی می کنی.
صفت اول : می توانی کارهای بزرگ کنی اما نباید هرگز فراموش کنی که دستی وجود دارد که حرکت تو را هدایت می کند .اسم این دست خداست . او همیشه باید تو را در مسیر ارده اش حرکت دهد .
صفت دوم :گاهی باید از آنچه می نویسی دست بکشی و از مداد تراش استفاده کنی. این باعث میشود مداد کمی رنج بکشد اما آخر کار، نوکش تیزتر می شود. پس بدان که باید رنج هایی را تحمل کنی چرا که این رنج باعث می شود انسان بهتریشوی .
صفت سوم : مداد همیشه اجازه می دهد برای پاک کردن یک اشتباه از پاک کن استفاده کنیم. بدان که تصحیح یک کار خطا ، کار بدی نیست. در واقع برای اینکه خودت را در مسیر درست نگهداری مهم است.
صفت چهارم : چوب یا شکل خارجی مداد مهم نیست، زغالی اهمیت دارد که داخل چوب است. پس همیشه مراقبت درونت باش چه خبر است.
صفت پنجم : همیشه اثری از خود به جا می گذارد. بدان هر کار در زندگی ات می کنی ردی به جا می گذارد و سعی کن نسبت
به هر کاریمی کنی هوشیار باشی و بدانی چه می کنی[1]
پی نوشت :
1. نرم افزار نيش ها و نوش ها، مركز ملي پاسخگويي به سؤالات ديني( براي دانلود اين نرم افزار به سايت اسك دين رجوع كنيد)
کودکان و خطر اینترنت
نشانه های مهم در معرض خطر قرار گرفتن کودکان در استفاده کودکان از اینترنت گرچه زیر نظر داشتن کودکان به طور کامل امری دشوار به نظر میرسد امّا والدین با رعایت چند نکته که در زیر اشاره خواهد شد میتوانند رفتار فرزندان خود را به منظور محافظت آنها در برابر شکارچیان اینترنتی کنترل نمایند.
نشانه های خطر:
1. فرزندان زمان زیادی را به صورت آنلاین سپری میکنند.
2. یافتن تصاویر و فیلمهای غیرمجاز بر روی سیستم کامپیوتر فرزندان.
3. دریافت تماسهای تلفنی، ایمیل و هدیه از طرف کسانی که شما آنها را نمی شناسید.
4. خارج شدن فعالیت فرزندان از حالت طبیعی.
5. سوییچ کردن صفحه در حال مشاهده کودکان زمانی که شما بر روی سیستم حضور پیدا میکنید.
6. استفاده از حساب های کاربری متعدّد (ایمیل های جانبی) توسط فرزندان شما.
رایج ترین ابزارهایی که توسط شکارچیان آنلاین جهت اغفال کودکان بر روی اینترنت استفاده میشوند، شامل:
اتاق های گفتگو، پیامهای فوری و ایمیل میباشند. در واقع 89 درصد سوءاستفاده جنسی آنلاین از طریق اتاق های چت و یا پیام از طریق مسنجر صورت یافته است.[1]
پی نوشت :
1. سایت پلیس فتا،
معرفي سايت :
http://www.cyberpolice.ir/ بخش آموزش
ریشه اصلی سرد شدن روابط زناشویی
دلایل مختلفی می تواند موجب سرد شدن رابطه بین زن و شوهر شود اما…
شرایط نامساعدی چون عدم اعتماد به نفس کافی ،اضطراب، استرس و حتی رفتارهای کودکانهای که هنوز در خلق و خوی زن و مرد بالغ وجود دارد، ایجاب میکند که گاهی در مقابل مشکلاتی که ناچیزند و با اندکی تامل قابل رفع و رجوع هستند، ذره بینی در دست گیرند که بیش از حد بزرگنمایی کنند و مسلم است این شرایط نامساعد دلیلی می شود تا این بزرگنماییها به مشاجره و بگومگوهایی تبدیل شود که آرامش را از خانه و خانواده سلب کند.
در چنین مواقعی بهتر است به دنبال راه حلی باشیم تا این درگیریها و برخوردهای تند تبدیل به دعواهای خانوادگی نشود.مهم نیست چه کسی مقصر است، مهم این است که چطور و چگونه جلوی جرقههای ریز را بگیریم تا تبدیل به یک آتش سوزی مهیب نشوند.
*حرفهایی که باید شنیده شود
گاهی به دنبال گوشی میگردیم تا سفره دلمان را برایش باز کنیم. زن و مرد در زندگی زناشویی، هیچ همدمی را بهتر از شریک زندگی خود ، محرم ناگفتههایشان نمیدانند.
دکتر غفار تبریزی، روانشناس بالینی در این باره میگوید: گلایههای طرفین نسبت به هم از دلایل مختلفی نشأت میگیرد. همسران در وهله اول وظیفه دارند، در مورد مشکلاتشان با هم صحبت کنند و در تلاش باشند با گفتوگو برسر اختلاف نظرهایشان کنار بیایند و سپس با عمل کردن به یک سری نکات مهم به این بحث و جدلهای پی درپی خاتمه دهند.
* شکوه هایش را به رو نیاورید
زندگی همیشه بالا و پایینهایی دارد که روح و روان ما را تحت الشعاع قرار میدهد. گاهی دوست داریم آن لحظههای ناگوار و آشفتگیهایمان را باور نکنیم و به دنبال فردی هستیم که مانع از القای حس پریشانی شود و بگوید روزهای خوش در راهند و ناخوشیها ،ناپایدار و گذرا هستند.
غفارتبریزی در این خصوص میگوید: یکی دیگر از دلایل جر و بحثهای زناشویی میتواند ناشی از اضطراب و افسردگی یکی از طرفین باشد. کسی که گله مند است، در شرایط روحی نامساعدی به سر میبرد.اگر حرف حق هم بزند ، زبانش تلخ است و آزردگی خاطر اطرافیان را به بار میآورد. در چنین شرایطی هریک از همسران باید سعی کنند در عین این که حالت عصبی طرف مقابل را به رو نمیآورند، استرس و اضطراب او را نیز کم کند.
* معجزه محبت را دست کم نگیرید
ظرافت و حساسیت زنان ایجاب میکند همیشه و در همه حال نیاز به یک حامی داشته باشند. در واقع احساس شوهر همانند یک پشتیبان ، با ابراز محبت و دوستی میتواند تکیه گاهی برای همسرش باشد.
همچنین یک مرد نیز با تمام غرور و جذبه مردانگی، گاهی نیازمند مهر و محبت همسری است که در شرایط خاص، مرهمی برای او شود و تسکینی برای دردهایش باشد.
مریم،۲۴ساله ،متاهل و خانهدار میگوید: وقتهایی هست که به دلایل گوناگون حالت روحی مساعدی ندارم و ممکن است در برابر هر پرسش یا حرفی از جانب همسرم، بازخورد منفی و پرخاشگرانهای نشان دهم. در چنین مواقعی او سعی دارد مرا به آرامش دعوت کند، گاهی فقط نیازمند آن هستم که تنها باشم ، همین که آنقدر درک و صبر دارد مرا به حال خود رها کند برایم کافی است.
*نه جبهه بگیرید نه بی تفاوت باشید
فردی که عصبی است و موضوعی او را رنجانده به طور حتم از نظر روحی وضعیت خوبی ندارد و رفتارهای متناقضی از خود نشان میدهد.رفتارهایی که گاهی نسبت به آن ها سردرگم میشویم که چگونه با آن ها مقابله کنیم.
اکبر، ۳۵ساله، کارمند، پس از ۲سال زندگی مشترک هنور نتوانسته با گلایههای پی در پی همسرش به خوبی مقابله کند. هر وقت از همسرش در مورد موضوعی شکوه میکند ، او بی تفاوت عبور میکند و باعث اوج گرفتن عصبانیتش میشود.
گاهی در مواقع این چنینی، بی تفاوت رد شدن نسبت به فرد مقابل و یا گارد گرفتنهای بی مورد ، مشکلات را دو چندان میکند.
غفار تبریزی همچنین میگوید: در اینجا مبحث مقابله هیجانی مطرح میشود. اگر همسرتان هنگام بیان مشکلاتش شما را مورد حمله قرار داد ، با آرامش هرچه تمام از او بپرسید که چه موردی آزارت داده است و چه کاری برای آرامشت میتوانم انجام دهم؟. اگر استرس و اضطراب عامل شرایط روحی نامساعد او بود، سعی بر عوض کردن فضا را داشته باشید تا اندکی آرام گیرد.
* تبدیل رابطه زناشویی به رابطه دوستی
چقدر خوب است زن و مرد در زندگی زناشویی خود، رابطه دوستی را جایگزین هر رابطه دیگری کنند ؛ دو دوستی که یکدیگر را در یک سطح میبینند و هیچ برتری ای نسبت به هم قائل نیستند. به راحتی بر سر مسائل مختلف گفتوگو می کنند و از تفاوتهایشان می گویند. تفاوتهایی که روزی میتواند سرچشمه درگیریهای شدید شود. همه سعیشان بر این باشد با حرف زدن و صحبت کردن پیرامون مشکلاتشان بخشی از آنها را حل کنند. اگر چه شاید به نظر برخی ،رفع بخشی از مشکلات کافی نباشد، اما نمی توانیم همه معضلات پیش رو را از میان بر داریم؛ چرا که ما نمی توانیم همه روحیات و خلقیات خود را تغییر دهیم و به طور حتم همسرمان نیز حاضر نمیشود این تحول عظیم را بپذیرد.