از "قدرت کلام" غافل نباشید
? از “قدرت کلام” غافل نباشید
?بسیاری از مردم به هنگام گفتگو،
کلماتی مخرب را ادا میکنند،مثل:
مریضم، ورشکست شدم، جانم به لبم رسید، بد شانسم و….
✔️به یاد داشته باشید،از سخنان تو، بر تو حکم خواهد شد.
کلامتان بی اثر باز نخواهد گشت، و آنچه را بر زبان رانده اید بجاخواهد آورد.
پس کلامتان را عوض کنید،تا جهان شما دگرگون شود.
#عملیات_ثامن_الائمه
#عملیات_ثامن_الائمه
#شکست_حصر_آبادان
پس از برکناری بنی صدر از فرماندهی کل قوا، امکان همکاری مشترک سپاه و ارتش میسر شد.
با صدور پیام #امام_خمینی_ره در جهت شکسته شدن #حصر_آبادان ، نیروی زمینی ارتش با طراح این عملیات و محول کردن آن به لشکر ۷۷ خراسان در ساعت یک بامداد ۵ مهر ۱۳۶۰ با نام عملیات #ثامن_الائمه و با رمز #نصر_من_الله_و_فتح_القریب در سه محور #دارخوین، #فیاضیه و جاده #آبادان به #ماهشهر به اجرا درآمد.
در این عملیات چند گردان از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، لشکر ۷۷ خراسان و تیپ ۳۷ زرهی شیراز از ارتش جمهوری اسلامی ایران و یک گردان تانک از تیپ ۲ لشکر ۱۶ زرهی قزوین و یک گردان از ژاندارمری به مصاف حدود ۳۰ گردان دشمن رفتند که تا ساعت ۱۴ ضمن شکستن #محاصره_آبادان، دو جاده مهم #آبادان_اهواز و #آبادان_ماهشهر را آزاد کردند. محوریت اصلی عملیات با لشکر ۷۷ خراسان بوده و پس از آن با نام لشکر ۷۷ پیروز خراسان شناخته می شود.
#چهل_سالگی
#دفاع_مقدس
#مقام_معظم_رهبری
#مقام_معظم_رهبری
امام خمینی (ره) فرمودند: #حصر_آبادان باید شکسته بشود. به دنبال این فرمان، برای شکستن #حصر_آبادان تلاش شد. #حصر_آبادان، در خلال یک فداکاری بزرگ شکسته شد و حرف #امام_ره تحقق پیدا کرد.
کسانی در دنیا بودند که از دور فکر میکردند که قضیهی جنگ با از دست رفتن #آبادان حل خواهد شد و قضیهی جمهوری اسلامی هم حل خواهد گردید! جمهوری اسلامی که نتواند #آبادان خود ، یعنی شهر صنعتی و چشم و چراغ آن منطقه از کشور را نگه بدارد، دیگر چهطور حکومت و دولتی است!؟
معلوم بود که اگر #آبادان میرفت، #روحیهها هم با این شهر میرفت و دیگر #اهواز هم قابل دفاع نبود.
آن روز دشمن در ده، دوازده کیلومتری #اهواز بود و خمپارههای ۶۰ او در این شهر به زمین میخورد. یعنی دشمن جلو میآمد، تا حدی که #اهواز در بُرد خمپارههای ۶۰ او قرار میگرفت و میزد و هیچچیز باقی نمیماند.
#امام_ره آن نقطهی اصلی را پیدا کردند و گفتند که #حصر_آبادان باید شکسته بشود، و شکسته شد .
#چهل_سالگی
#دفاع_مقدس
#سیره_عملےورفتارےﺷﻬﺪا
#سیره_عملےورفتارےﺷﻬﺪا
?با همه فرق داشت. هرشب درست ساعت مناجات و اشک و آه و نماز شب بچه ها، یک قطره آب می شد، می رفت توی زمین و و دیگه کسی نمی دیدش.
همیشه برای من سوال بود. یک شب حول و حوش ساعت 2 نصف شب – که اکثر بچه ها برای خوندن نماز شب یک جا سنگر می گرفتند!او را با شلواری که پاچه هاشو بالا زده بود مشغول شستن توالت های گردان دیدم!
با خودم گفتم: “آخه نصف شب، شستن دستشویی های گردان کجاش بندگیه؟ کجاش عاشقیه؟??♂️
ولی وقتی شنیدم به آرزوی عجیبش رسیده، باز هم توی دلم گفتم: بابا تو دیگه کی هستی؟
وصیت کرده بود: دلم می خواد مثل اربابم بی سر، مثل امیر علقمه بی دست و مثل مادر سادات بی نام و نشان شهید بشم
آخر سرهم، یه غروب غم انگیز، بعد از سال های سال، چند تا از رفقاش استخوون های متلاشی شده پیکرش رو، تو ردیف اول قطعه جنوبی گلزار شهدای «آباده» دفن کردند. ?️
#شهید_سعید_کابلی
#شهید_قاسم_سلیمانی
?سردار سلیمانی: ما قطعاً همان طوری که در بیت المقدس و در صحنه ی هشت سال دفاع مقدس پیروز شدیم، امروز هم پیروز خواهیم شد.
?جان من و جان همه ی شهیدان ما ارزش دادن و فدا شدن در راه این ملت را دارد.
#شهید_قاسم_سلیمانی
عکسی از مادر یک شهید که جهانی شد
?عکسی از مادر یک شهید که جهانی شد
?مادر شهید شاهین باقری:
?در عملیات خیبر در جزیره مجنون مفقود شد، ۱۱ سال از فرزندم خبری نداشتم و هر لحظه منتظر بازگشتش بودم تا جایی که هرگاه کسی درب خانه را میزد به گمان بازگشت شاهین به سمت درب میدویدم و هر بار بیش از قبل ناامید میشدم.?
?هرگاه کاروانی از شهدا به تهران میآمد به امید اینکه خبری از فرزندم بگیرم به استقبال شهدا میرفتم. یک روز زمستانی هنگامی که برف هم شدید میبارید متوجه شدم کاروانی از شهدا به تهران آمده فوراً به سمت آن کاروان رفتم. در همین حال عکسی از من در کنار ماشین حمل شهدا گرفته شد که این عکس در رسانههای داخلی و خارجی بازتاب زیادی داشت.
?شاهین ۱۲ اسفند ۶۲ در جزیره مجنون به شهادت رسید و پیکرش هم در باتلاقهای این جزیره ماند، اما بلاخره پس از ۱۱ سال به من خبر دادند که پیکر فرزندت بازگشته؛ وقتی برای دریافت پیکر شاهین رفتم تنها چند کیلو استخوان تحویلم دادند و آن روز به یاد روز تولدش افتادم که تنها ۳ کیلو داشت و آن روز هم ۳ کیلو از استخوانهایش را تحویلم دادند.?
#دفاع_مقدس