حضرت زهرا (س):
✍️حضرت زهرا (س):
بارالٰها! به علم غيب و قدرت فراگيرت سوگند، مرا زنده بدار تا روزى كه آن، براى من سودمند است و بميران هنگامى كه مرگ،به سود من باشد.
?بحار،ج۹۴،ص۲۲۵
چگونگی تقسیم کارها میان امیرالمومنین (ع) و حضرت زهرا (س)
✅چگونگی تقسیم کارها میان امیرالمومنین (ع) و حضرت زهرا (س)
✍️علی(ع) و زهرای مرضیه (س) پس از آنکه با هم ازدواج کردند و زندگی مشترک تشکیل دادند، ترتیب و تقسیم کارهای خانه را به نظر و مشورت رسول اکرم(ص) واگذاشتند، به آن حضرت گفتند: «یا رسول الله ما دوست داریم ترتیب و تقسیم کارهای خانه با نظر شما باشد».
پیامبر (ص) کارهای بیرون خانه را به عهده علی (ع) و کارهای داخلی را به عهده زهرای مرضیه (س) گذاشت. علی (ع) و زهرا (س) از اینکه نظر رسول خدا (ص) را در زندگی خصوصی خود دخالت دادند و رسول خدا(ص) با مهربانی و محبت خاص از پیشنهاد آنها استقبال کرد و نظر داد، راضی و خرسند بودند.
?مخصوصا زهرای مرضیه (س) از اینکه رسول خدا (ص) او را از کار بیرون معاف کرد خیلی اظهار خرسندی میکرد، میگفت: «یک دنیا خوشحال شدم که رسول خدا (ص) مرا از سروکار پیدا کردن با مردان معاف کرده است».
?داستان راستان، ج۲، ص۲۷۱
حضرت فاطمه زهرا (س)
✍️حضرت فاطمه زهرا (س)
هرکه عـبادت خالصانه خود را
به درگاه خدا فـرا برد خداوند عزّ و
جلّ بهترين کارى را که به صلاح
اوست بــرايش فرو فرستد
?ميزان الحکمه ج۴ص۴۹
علامه امینی و شب عروسی دخترش
✍️علامه امینی و شب عروسی دخترش
دختر علامه از توصیههای پدرانه پیش از شب ازدواجش میگوید: «عصر شبی که قرار بود مرا به خانه داماد ببرند، به مادر پیغام داده بودند که این دختر را یک ساعتی بیاور بالا به اتاق من. رفتم اتاق ایشان و نشستم و مرحوم پدرم با من حرف زدند. خوب خاطرم هست که به من گفتند باباجان! داری از خانه من با چادر سفید میروی و آنقدر آنجا میمانی که شوهرت چادر سفید را بکشد رویت و از خانهاش بیرون بیایی. اگر روزی از او یک جفت جوراب خواستی و آمد خانه و دیدی برایت نخریده، نگو چرا نخریدی و نیاوردی. تو دلت بگو انشالله یادش رفته که این جوراب را برای من نخریده. تا مبادا باعث کینه و اختلافی شود. به من گفت هر روز نگو این را میخواهم آن را میخواهم. مگر تا گفتی جوراب میخواهم، او باید برای تو بخرد و بیاورد؟ من هم گفتم چشم»
?مراعات همسر ?
روزى حضرت اميرالمومنين عليه السلام وارد منزل شدند و فرمودند: «یا فاطمه! در منزل چه داريم؟» حضرت زهرا سلام اللّه عليها پاسخ دادند: «قسم به حقيقت تو! سه روز است كه هيچ نداريم.» امام عليه السلام فرمودند: «چرا در این سه روز چیزی به من نگفتى؟» حضرت زهرا سلام الله علیها فرمودند: «من از خداى خود، شرم دارم كه از تو چيزى را درخواست نمايم در حالی که تو توانایی تهيه آن را نداشته باشى.»
?بحارالانوار ، جلد ۴۳ ، صفحه ۳۱
أمالی شیخ طوسی ، جلد ۲ ، صفحه ۲۲۸
سالـروز شهـادت حضـرت فـاطمه الزهرا سلام الله علیـها بر شمـا تسلیـت بـاد
دیگر آن خندۀ زیبا به لب مولا نیست
همه هستند ولی هیچ كسی زهرا نیست
قطرۀ اشك علی تا به ته چاه رسید
چاه فهمید كه كسی همچو علی تنها نیست
✍️امام حسین علیه السلام: وقتى زمان ارتحال فاطمه فرا رسيد، به اميرالمؤمنين عليه السلام وصيت كرد كه او خود كارش را عهده دار شود، و شبانه دفنش كند، و قبرش را صاف و بى نشان سازد. اميرالمؤمنين عليه السلام آن را خود به عهده گرفت، و او را دفن كرد و قبر فاطمه را صاف و بى نشان ساخت.
? الأمالی للمفيد، ص ۲۸۱
◼️ سالـروز شهـادت حضـرت فـاطمه الزهرا
سلام الله علیـها بر شمـا تسلیـت بـاد ◼️
#بخشش
✨﷽✨
#بخشش
✍️روزى سلمان فارسى براى اجراى فرمان رسول خدا(ص) در تهيه غذا براى يك اعرابى تازه مسلمان شده، به درب خانه حضرت فاطمه عليهاالسلام رفت. پس از درخواست سلمان، حضرت فاطمه عليهاالسلام فرمود: «سوگند بخدا كه حسن و حسين از شدت گرسنگى مضطربند و با شكم گرسنه خوابيدهاند و لكن خيرى را ردّ نمىكنم، بخصوص اينكه به خانه من آمده باشد».
سپس فرمودند: «اى سلمان! اينك اين پيراهن مرا به نزد شمعون يهودى ببر و يك صاع خرما و يك صاع جو بگير و بياور».سلمان با پيراهن به نزد شمعون رفت و ماجرا را گفت. شمعون اشك از چشمانش جارى شد و گفت: اين است زهد در دنيا و اين است آنچه كه موسى عليهالسلام در تورات خبر داده بود. پس من هم مىگويم: اشهد ان لا اله الا الله و انّ محمدا رسول الله . سپس به سلمان صاعى از خرما و جو داد و سلمان آنها را به نزد فاطمه عليهاالسلام آورد. آن حضرت با دست خود آرد كرد و نان پخت و به سلمان داد. سلمان عرض كرد:اى دختر پيامبر! مقدارى هم براى حسن و حسين عليهمالسلام بردار. حضرت فاطمه عليهاالسلام در پاسخ فرمود: «چيزى را كه براى خدا دادهام، در آن تصرف نمىكنم».
?رياحين الشريعة ج1، ص130 تا 134 به نقل از زندگانى صديقه كبرى حضرت فاطمه زهرا عليهاالسلام، ص67 و 68