#به_خودت_بیا
#به_خودت_بیا✨
گاهی تلنگر…
میتواند همین باشد
که حرفی از شهیدی ? گفته
شود و آن این باشد که:
ما از حلالش ?گذشتیم ? ♂….
شما از حرامش نمیتوانید بگذرید؟! ?
#از_ڪــربـلا_تــا_شـهادتـــღ
یک شب قبل از شهادت
یک شب قبل از شهادت? محسن به شوخی بهش گفتم از این به بعد به جای ابوزهرا بهت میگم ابوفانوس?! محسن جا خورد و گفت برای چی حاج آقا؟?به خاطر اینکه فامیلیم فانوسیه؟
گفتم نه!چون امشب خیلی نورانی شدی✨.گفت نه حاج آقا،همون ابوزهرا خوبه!گفتم نه خیر!از این به بعد اسمت ابوفانوسه به همه ی بچه ها هم گفتم که ابو فانوس صداش کنن?!پشت بی سیم هم بهش میگفتیم ابوفانوس،اونم هی به شوخی میگفت ای بابا!این چه اسمی بود برای ما گذاشتی حاجی…?
لقب تازه محسن فقط چند ساعت روش بود و بعدش شهید شد?
راوی:همرزم و فرمانده شهیدمدافعحرم
#محسن_فانوسی
#سالروز_شهادت?
#خاطرات_شهدا
#خاطرات_شهدا?
?ما در منطقه مذهبینشین #اهواز بزرگ شدیم. منطقهای که مساجد به واسطه حضور و فعالیت افراد? بسیار فعال هستند. مسجد #امام_حسین(ع) و حضرت زینب(س) هم دو مسجد فعال شهرمان هستند? که فعالیتهای #مذهبی زیادی دارند.
? #حمیدرضا هم در کنار فضای خانواده آشنایی و فعالیتهای مذهبیاش در مسجد امام حسین(ع)? بیشتر شد. آن زمان لشکری را به نام #لشکر قدس نوجوانان تشکیل داده بودند که عضوش شده بود.
?از همان دوران #نوجوانی با اینکه سن زیادی نداشت ولی فعالیتهای مذهبیاش قابل توجه بود. بعدها ایشان یکی از #بنیانگذاران هیئتهای مذهبی اهواز هم بود✅
?در فعالیتهای مساجد و پایگاههای #بسیجی حضوری فعال و نقشی پررنگ داشت. برای کودک و #نوجوانان اهواز و شهرهای دیگر گروه تواشیح? درست کرده بود و سعی میکرد آنها را جذب? مسجد کند.
?بسیار آدم فعالی بود و #روحیه عجیبی در کارهای دینی و مذهبی داشت. به نظرم تمام زندگی آقا حمیدرضا با #شهدا گذشت. زمان جنگ سنش? کفاف نمیداد که وارد جبهه شود. وقتی جنگ تمام شد تمام فکر و ذکرش شهدا? بود.
? #الگوی زندگیاش را شهدا? قرار داده بود و در همه زمینهها مثل برگزاری #یادواره و یادمانها در سطح استان خوزستان فعالیت میکرد. به نوعی اگر در سطح استان برای #شهدا یادواره و یادمان برگزار میکردند برادرم مسئولیتی بر عهده داشت.
?در برگزاری یادمانهای #شهیدان موسی اسکندری? علی هاشمی? حاج حمید رمضانی? یکی از فعالان بود و #نقش_اصلی را در برگزاری مراسمها داشت.
#شهید_حمیدرضا_فاطمی_اطهر
#سالروز_شهادت
" تک تیر انداز "
#طنز_جبهه
” تک تیر انداز “
یک قناسه چی ایرانی که به زبان عربی مسلط بود اشک عراقی ها رو در آورده بود. با سلاح دوربیندار مخصوصش چند ده متری خط عراقیها کمین کرده بود و شده بود عذاب عراقیها … چه می کرد.
بار اول بلند شد و فریاد زد: «ماجد کیه؟» یکی از عراقیها که اسمش ماجد بود سرش را از خاکریز آورد بالا و گفت: « منم!» ترق!!
ماجد کله پا شد و قل خورد آمد پای خاکریز و قبض جناب عزراییل را امضاء کرد!!! دفعه بعدی قناسه چی فریاد زد:«یاسر کجایی ؟» و یاسر هم به دست بوسی مالک دوزخ شتافت! ! ! … چند بار این کار را کرده بود تا اینکه به رگ غیرت یکی از عراقیها به نام جاسم برخورد. فکری کرد و بعد با خوشحالی بشکن زد و سلاح دوربین داری پیدا کرد و پرید رو مخاکریز و فریاد زد: « حسین اسم کیه؟» و نشانه رفت. اما چند لحظه ای صبر کرد و خبری نشد. با دلخوری از خاکریز سر خورد پایین. یک هو یک صدایی از قناسه چی ایرانی بلند شد: « کی با حسین کار داشت؟ » جاسم با خوشحالی، هول و ولاکنان رفت بالای خاکریز و گفت:« من !!» ترق!! جاسم با یک خال هندی بین دو ابرو خودش را در آن دنیا دید !!! ?
ﻣﺮﺗﺐ "ﺑﺴﻢ ﺍﻟﻠﻪ" ﺑﮕﻮﯾﯿﺪ
? #ﯾﺎﺩ_ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﻧﮑﻨﯿﺪ
?ﻣﺮﺗﺐ “ﺑﺴﻢ ﺍﻟﻠﻪ” ﺑﮕﻮﯾﯿﺪ
?ﺑﺎ ﯾﺎﺩ ﻭ ﺫﮐﺮ ﺧﺪﺍ✨
?ﻭ ﻋﻤﻞ ﺑﺮﺍﯼ #ﺭﺿﺎﯼ_ﺧﺪﺍ
ﺧﯿﻠﯽ ﺍﺯ ﻣﺴﺎﺋﻞ ﺣﻞ ﻣﯿﺸﻮﺩ✅
#ﺷﻬﯿﺪ_ﻣﺤﻤﺪﺍﺑﺮﺍﻫﯿﻢ_همت
#کلام_شهید
#شهید_سیدمحمد_عظیمی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#کلام_شهید
◽️اما شمایی که بعد از من چند صباحی بیش در این دنیا نخواهید ماند و دیر یا زود باید کوله سفر بربندید!
◽️《زندگی اندک خود را دریابید و همانند من بی توشه به سفر نروید!》
#یادش_با_ذکر_صلوات
#اللهم_صل_علي_محمدﷺو_آل_محمدﷺو_عجل_فرجهم