«مـوعظه شـیــــطان»
«مـوعظه شـیــ?ــطان»
?پس از آنکه حضرت نوح علیه السلام قوم گنه کار خود را نفرین کرد و طوفان همه آنها را از بین برد، ابلیس نزد او آمد و گفت : تو بر گردن من حقی داری که می خواهم آن را ادا کنم!
نوح گفت : چه حقی؟!خیلی بر من سخت و ناگوار است که من بر تو حقی داشته باشم!
▪️ابلیس گفت : همان که تو بر قومت نفرین کردی و همه آنها به هلاکت رسیدند و دیگر کسی نمانده که من او را گمراه سازم! بنابراین تا مدتی راحت هستم تا نسل دیگری بیاید! نوح فرمود : حالا می خواهی چه جبرانی کنی؟!
✍?ابلیس گفت :در سه جا مراقب حيله من باش!
➊هنگامی که خشمگین شدی!
➋هنگامی که بین دو نفر قضاوت می کنی!
➌هنگامی که با زن نامحرم خلوت می کنی و هیچ کس نزد شما دو نفر نیست!
در چنین مواقعی به یاد من باش که کار خود را خواهم کرد.
?بحارالانوار ج۱۱ ص۳۱۸
#هدایتها #162 #اعراف
#هدایتها #162 #اعراف ??
?قدم در راه قرآن? و تبلیغ دین که گذاشتیم، خود را مهیای هربلا و تهدیدی از جانب مفسدان و مستکبران می کنیم?«لَنُخْرِجَنَّکَ»
?مؤمن که باشی، باهیچ تهدید و تطمیعی، از ارزشها و عقایدت کوتاه نمی آیی، و ایمانت را وجه المصالحه ی منافع? و حفظ جانت قرار نمی دهی⛔️?«وَمَا یَکُونُ لَنَا أَنْ نَعُودَ فِیهَا»?تمام دنیا? هم که تحریمت کنند و تهدید نمایند جان و مالت را، باز به پشتیبانی خداوند، مقاومت میکنی روی اصول و ارزشهایت?«عَلَى اللَّهِ تَوَکَّلْنَا»
?به خیمه ی حسین که درآمدی و پا در رکاب قرآن که گذاشتی، شیاطین دائماً درگوشت میگویند:?ضرر میکنی ها، در جبهه حق که باشی، جیب و شکمت خالی است دائماً??«لَئِنِ اتَّبَعْتُمْ شُعَیْبًا إِنَّکُمْ إِذًا لَخَاسِرُونَ»↔️ولی حقیقتا زیانکار واقعی خود آنها هستند که عمرشان رفته⌛️ و آخرتشان برباد است?«الَّذِینَ کَذَّبُوا شُعَیْبًا کَانُوا هُمُ الْخَاسِرِینَ»
?گاهی سختیها و مشکلات، لطفی است که ما را به درگاه خداوند میکشاند?«أَخَذْنَا أَهْلَهَا بِالْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ لَعَلَّهُمْ یَضَّرَّعُونَ»?که اگر نباشند، یاغی میشویم به شدت?
?خیلی خاطرجمع نباشیم، قهر الهی ناگهانی است⏰وچشم به هم زدنی، درهم میپیچد طومارمان را، در اوج غفلت ورفاه! ?«فَأَخَذْنَاهُمْ بَغْتَةً»
حدیث خوبان
نقل کرد سید جلیل حاج آقا محمد مقدس از عالم محقق ملّا محمد کاشانی که فرموده بود
شبی در ایام تحصیل تاریخ مطالعه میکردم. جنگ جمل را میخواندم، به آنجا رسیدم که محمدبن حنفیه شتر عایشه را پی کرد. حضرت علی علیه السلام به محمد بن ابی بکر فرمودند خواهرت را دریاب و مگذار به او اذیتی شود.
پیش خود در دل گفتم (و یا به زبان راندم) یا علی چرا نگذاردید عایشه را بکشند و کار را تمام کنند.
خوابیدیم، در عالم رویا دیدم که حضرت امیر علیه السلام به من فرمودند: ملّا محمد تو هم به من ایراد میگیری (و یا تو هم مثل دیگران به من ایراد میگیری).
وحشت زده از خواب پریدم و استغفار کردم و اظهار داشتم یا علی من از روی عقیده قلبی چنین مطلبی اظهار نکرده ام،
بلکه شوخی بوده است و مرحوم آخوند ملّا محمد کاشانی هر وقت این حکایت را نقل میکرده است میفرموده است شوخی بود و استغفار مینموده است.
?حدیث خوبان
اُنس با مؤمنان
اُنس با مؤمنان
حجّة الاسلام والمسلمین حائری شیرازی گفتند: پیمودن راه بدون اُنس با مؤمنان ممکن نیست، «وما أنا بطارد المؤمنین» دوستی با خدا، ملازم با دوستی با دوستان خداست. و گفتند:
امدادهای الهی و هدایتهای او تابع پذیرش و قابلیت انسان است، اگر انسان امدادها را بپذیرد، روز به روز آنها بیشتر میشود، و برخی خوابها
و خطورات از امدادهای الهی است، باید در آنها تأمّل کرد.
و گفتند: بیمار شدن برای به دست آوردن حالت انقطاع و ذکر خداست.
#ترس_از_گناه
??
?
?#ترس_از_گناه
#حضرت_علی_علیه السلام مردی را دید که آثار ترس و خوف در سیمایش آشکار است. از او پرسید:
- چرا چنین حالی به تو دست داده است؟
مرد جواب داد:
- من از خدای می ترسم
?امام فرمود:
- ?بنده خدا! (نمی خواهد از خدا بترسی) از گناهانت بترس و نیز به خاطر ظلمهایی که درباره بندگان خدا انجام داده ای. از عدالت خدا بترس و آنچه را که به صلاح تو نهی کرده است در آن نافرمانی نکن، آن گاه از خدا نترس؛ زیرا او به کسی ظلم نمی کند و هیچ گاه بدون گناه کسی را کیفر نمی دهد.
?بحار: ج 70، ص 392.
در محضر شیخ اسماعیل #دولابی
در محضر شیخ اسماعیل #دولابی
⚪️غصه های دنیا را به کسی نگو. با بزرگان بنشین، غصه ات از بین میرود.?
?در مجلس عزای امام حسین علیه السلام بنشین، غصه ات زایل میشود.?
⚪️بشر بخاطر فراموش کردن خدا و ضعف ایمان آنقدر ترسو شده که می گویند: دو نفر که با هم راه میرفتند، صدای شلیک گلوله ای را شنیدند. یکی از آنها به دیگری گفت: تیر به تو خورد؟ او گفت: نه، اولی گفت: پس حتما به من خورد؛ افتاد و مُرد.?
?اگر رفیقش یک مومن قوی بود، میگفت: به من خورد؛ تو بنشین، چیزی نیست.
⚪️قیمت انسان به سکون اوست. به خودت کمک کن. چرا هِی به این در و آن در میزنی و به این و آن میگویی؟?
?یک «عیب ندارد» به خودت بگو. بگو اینکه چیزی نیست. با همین حرف همه آن غصه ها و ترس ها باطل میشود.?