#گناه_و_توبه (ج۱۲) - ۱
? قدم سوم برای داشتن شخصیتِ دیندار، این است که «اهل مسابقه باشی»
? کسی که دنبال حداکثر منافعش نیست، نمیتواند شخصیت دینی داشته باشد
? #گناه_و_توبه (ج۱۲) - ۱
? کسی که میخواهد دینداری کند باید یک مقدماتی را در شخصیت خودش ایجاد کند تا بتواند با دین و خصوصاً «ترک گناه» رابطۀ خوبی برقرار کند. در جلسات قبل بیان شد که قدم اول و دوم، این است که «اهل برنامه» و «منفعتطلب» باشیم.
? قدم سوم برای اینکه یک «شخصیت دیندار» پیدا کنیم و نسبت به گناه حساس باشیم، این است که «اهل مسابقه» باشیم؛ اهل تأمین منافع حداقلی نباشیم! یعنی هم منفعت را بخواهیم، هم بیشترین منافع را بخواهیم، هم سریع بخواهیم، هم بهتر از همه بخواهیم.
? کسی که زیاد منفعت نمیخواهد، و فقط دنبال یکذره شعور اخلاقی است، دین را برای چه میخواهد؟! برود پای سریالهایی بنشیند که پیامهای اخلاقی دارند!
? دین، مال آنهایی است که حداکثر منافع را میخواهند. کسی که دنبال حداکثر منافع نیست، دین به چه دردش میخورد؟! مثلاً به او میگویید: «موسیقیِ بد گوش نده؛ چون نمیگذارد تو به حد بالا برسی» میگوید: «من نمیخواهم به حد بالا برسم!» خُب دیگر حرفی باقی نمیماند که به او بگوییم!
? کسی که اهل رسیدن به حداکثر منافع و بالاترین درجات نیست، اصلاً شخصیت دینی نمیتواند داشته باشد. چنین کسی برای گناه خودش هم گریه نمیکند، چون نمیفهمد که گناه چقدر به او ضربه زده و از رسیدن به چه درجاتی او را بازداشته است!
? اهل مسابقه باش؛ و اِلا چطور میخواهی گناه را درک کنی؟! میدانی گناه یعنی چه؟ یعنی یک خطایی کردهای و این مرحله از مسابقه را از دست دادهای. البته اگر توبه کنی، خدا میتواند برایت جبران کند!
?علیرضا پناهیان
بروید و مادرتان را خشنود کنید!
? بروید و مادرتان را خشنود کنید!
یکی از طلّاب اصفهانی میگوید:
▫️ زمانی برای خودسازی و تزکیه نفس چند ماهی به مشهد مقدّس مسافرت نمودم. روزی خدمت آیت الله العظمی بهجت رسیدم. ایشان بدون اینکه سؤال کنم، فرمود:
⭕️ آقا خودسازی به این شکل فایدهای ندارد. بروید به اصفهان و مادرتان را خشنود کنید.
▫️ گفتم: نمی شود. و کمی با ایشان بحث کردم.
▫️ وقتی که از خدمتشان مرخص شدم در این فکر فرو رفتم که بنده در این مورد با ایشان اصلاً سخنی نگفته بودم، پس ایشان از کجا دانست؟ سپس برگشتم و معذرت خواهی کردم.
? فریادگر توحید، ص٢١٠
❌گاهی ترس، ترس اقتصادی است.
❌گاهی ترس، ترس اقتصادی است.
مثل آنهایی که در روز عاشورا ترسیدند پول و ثروت یا موقعیتشان را از دست بدهند، امام حسین علیهالسلام را یاری نکردند؛
?یا کسانی که از خمس دادن فرار میکنند. علت این که زندگی بسیاری از مردم از نظر اقتصادی به هم میریزد، این است که خمس نمیدهند.
امام زمان علیهالسلام فرمود: «کسی که ذره ای خمس در دستش باقی بماند
از رحمت و برکت الهی دور میشود.
کسی که خمس و زکات نمیدهد، سیستم زندگیاش را نکبت میگیرد.
. برای همین است که پولش برای درمان بیماریها، تصادف ماشین، آتشسوزی، دزدی، و سایر هزینههای اضافه در زندگیاش میشود.
❌گاهی ترس، ترس «از دست دادن جان» است. ما آدمهایی داریم که اگر به آنها بگویید وظیفهات رفتن به جنگ است، به جبهه نمیروند.
چون ترسهای موهومشان مانع از رفتن آنها میشود. شیطان با این وسوسه شرکآمیز که با کشته شدن تو، آینده زن و بچهات به خطر میافتد، مانع از رفتن او میشود.
او فکر میکند عامل حفظ و سلامت خانواده خودش است. در حالی که خیلی از مرگها در خانه و در خواب و حتی در سن جوانی اتفاق میافتد.پس مرگ دست خداوند است ما فقط نحوه آن را انتخاب میکنیم شهادت یا….
ترس باعث میشود که انسان از وظایف و تکالیف الهی و انسانیاش سر باز بزند.
? نتیجه چنین عملی، بدبختی و محروم ماندن انسان از تولد سالم و از دست دادن زندگی بهشتی و حیات طیبه و انسانی است.
✅چگونه مهربانی خدا را باور کنیم؟
✅چگونه مهربانی خدا را باور کنیم؟
✍️استاد پناهیان
یکی از جاهایی که میشود مهربانی خدا را کرور کرور جذب کرد موقع «مهربانیکردن به دیگران» است؛ اگر میخواهید رحمت خدا بر شما نازل شود، خودتان به دیگران رحم کنید.
فرهنگ مهربانی را باید در جامعه خودمان بیشتر کنیم، بهحدی که مردم وقتی ما را به عنوان یک آدم مذهبی و هیئتی دیدند، بگویند: «اینها مهربانند، اینها راحت میبخشند و تا بتواند کوتاه میآیند…» اگر این حس را به دیگران منتقل کنیم، آنوقت خودمان مورد رحمت خاص خدا قرار میگیریم.
?کسی که دیگران را ببخشد «خدای بخشنده» را درک میکند؛ کسی که به دیگران مهربانی کند «خدای مهربان» را درک میکند؛ انگار خودش از جنسِ مهربانی میشود و یکذره شبیه خدا میشود.
امام على عليه السلام: هر چه را شنيدى براى مردم بازگو مكن، كه همين براى دروغگويى (تو) كافى است.
امام على عليه السلام: هر چه را شنيدى براى مردم بازگو مكن، كه همين براى دروغگويى (تو) كافى است.
#سبک_زندگی
#حکایت
شیخ رجبعلی خیاط در گرفتن اجرت براي کار خیاطی، بسیار با انصاف بود. به اندازه اي که سوزن می زد و به اندازه کاري که می کرد مزد می گرفت.به هیچ وجه حاضر نبود بیش از کار خود از مشتري چیزي دریافت کند. یکی از روحانیون نقل می کند که : عبا و قبا و لباده اي را بردم و به جناب شیخ دادم بدوزد، گفتم چقدر بدهم؟ گفت : دو روز کار میبرد ،چهل تومان.
روزي که رفتم لباسها را بگیرم گفت: اجرتش
بیست تومان می شود. گفتم: فرموده بودید چهل
تومان؟ گفت فکر کردم دو روز کار می برد ولی
یک روز کار برد
?روایت است که امام علی (ع) فرمود :
الانصاف افضل الفضائل
انصاف برترین فضیلتها است
?:کتاب کیمیای سعادت
#سبک_زندگی