#امربه_معروف_زیرکانه
#امربه_معروف_زیرکانه
?باز هم انگشترش را بخشيده بود.
?ازش پرسيدم: اين يكی را به كی دادی؟!
?گفت: انگشتر طلا دستش بود، نميدونست حرامه.
از دستش درآوردم، انگشتر خودم رو دستش كردم.??
? #میخواهم_شبیه_تو_باشم
? #شهید_عبدالله_میثمی
? #یاد_شهدا_باصلوات
۶۰ گلوله؛ برای حذف عمار!
⭕️۶۰ گلوله؛ برای حذف عمار!
?زودتر از بقیه فهمید بنیصدر در خط امام نیست و روزی در برابر امام خواهد ایستاد.
?وقتی نماینده مجلس شد، با اینکه چند روز بیمار بود، اما آن روز تمام اسنادش را جمع کرد تا به مجلس برود و علیه میرحسین موسوی اعلام موضع کند، اما پایش به مجلس نرسید! دکتر حسن آیت صبح ۱۴ مرداد ۱۳۶۰ جلوی درب منزلش به ضرب ۶۰ گلوله به شهادت رسید…
#میخواهم_شبیه_تو_باشم
? شهید خلبان عباس بابایی ?
?شوهر خواهرش میگفت:
تازه وارد دانشکده ی نیروی هوایی شده بود.
که یه روز با من تماس گرفت و گفت: فلانی لطفاً بیا تهران، کار واجبی دارم.
نگران شدم مرخصی گرفتم و رفتم تهران، به دانشکده که رسیدم، رفتم آسایشگاه پیش عباس.
?بعد از احوالپرسی گفت: شما مسؤل آسایشگاه مارو میشناسی، بی زحمت برو راضیش کن تا منو از طبقه دوم بیاره طبقه اول.
?گفتم :قضیه چیه عباس؟ تو که یه سال بیشتر اینجا نیستی!
گفت میدونی چیه؟ راستش آسایشگامون به آسایشگاه خانوما دید داره، نمیخوام به #گناه بیفتم!
?وقتی قضیه رو به مسؤل آسایشگاه گفتم، خندش گرفت و گفت: طبقه دوم کلی طرفدار داره! باشه به خاطر شما میارمش پایین.
?✈️?✈️?
? #میخواهم_شبیه_تو_باشم
? #شهید_عباس_بابایی
? #سالروز_شهادت
? #یاد_شهدا_باصلوات
استاد علی فروغی:
?استاد علی فروغی:
▫️بارها از استاد مرحوم پهلوانی شنیدم که می فرمودند:
?اگر می بینید در روز گناه نمی کنید ، چشمتان حرام نمی بیند ، بخاطر خواندن نماز شب است.
استاد علی فروغی:
?استاد علی فروغی:
▫️بارها از استاد مرحوم پهلوانی شنیدم که می فرمودند:
?اگر می بینید در روز گناه نمی کنید ، چشمتان حرام نمی بیند ، بخاطر خواندن نماز شب است.
شهادت سردار خلبان شهید #عباس_بابایی به روایت اطرافیان:
?شهادت سردار خلبان شهید #عباس_بابایی به روایت اطرافیان:
وقتی برای خاکسپاریِ شهید [عباس بابایی] رفتیم، امیر نادری [کابین عقب شهید بابایی] برایم تعریف کرد: «ما رفتیم خاک عراق. بمبها را رها کرده بودیم و داشتیم برمیگشتیم داخل خاک خودمان. به منطقه #سردشت رسیدیم. بابایی با لهجه قزوینی به من گفت: «نادری! پایین را نگاه کن، مثل بهشت است! الله اکبر، الله اکبر.» ناگهان یک چیزی گفت «تق» [و] ایشان ساکت شد. حس کردم یک چیزی به هواپیما خورد. احتمال دادم گلوله خورده.» گلوله سمت چپ گردنش خورده بود. درست روز #عید_قربان بود.
[بعد] امیر دادپی تعریف کرد که «وقتی به ما گفتند بابایی شهید شده، فکر کردیم در عربستان درگیری شده و شهید شده، چون من ایشان را روز عرفه ضمن دعای عرفه دیدم.» گفتم چه طور؟ گفت «به جان سه تا بچه هام، در عرفه دیدم ایشان چند صف جلوتر از من با لباس احرام اشک می ریزد و دعا می خواند. من فکر کردم دیر آمده، نشسته دعا می خواند.»
? کتاب «شهروند آسمان»
خاطرات امیر سرتیپ خلبان «محمود انصاری»