#آقـای_غـریبم_کجایـی
در نوزدهمین روز …
از ایڹ ماه الهـــی …
در حسرت دیدار …
تـــو هستیم …
#آقـای_غـریبم_کجایـی
#أللهم_ع جل_لولیک_الفرج
#هرروزیک_آیه
#هرروزیک_آیه
✨ووَهَبْنَا لِدَاوُودَ سُلَيْمَانَ
✨نعْمَ الْعَبْدُ إِنَّهُ أَوَّابٌ ﴿۳۰﴾
✨و سليمان را به داوود بخشيديم
✨چه نيكو بنده اى به راستى او
✨توبه كار و ستايشگر بود (۳۰)
? سوره مبارکه ص
✍️آیه 30
رنگِ خدا
?رنگِ خدا?
❤️ حکایتِ دل، حکایتِ یک دیوارِ خالی و سفیده!
? و بستگی به این داره که من بخوام دیوارِ دلم رو به دست کدوم نقّاشی بسپارم، تا بر روی اون نقش و نگار بزنه!
? بعضیها دلشون رو به دستِ هر کس و ناکسی میسپارند.
❌ هر کس میرسه روی دلشون یه نقشی میکشه و میره…?
به قول معروف دلشون دل نیست، دلستره..
برای همه کف میکنه.?
❤️ امّا بعضیها دلشون رو فقط دست #خدا میسپارند،
فقط #رنگ_خدا رو میگیرند… بهترین رنگِ عالم…?
? صبْغَةَ اللهِ وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللهِ صِبْغَةً (بقره/۱۳۸)
? رنگ خدایی بپذیرید، و چه رنگی از رنگ خدایی بهتر است؟!
? دلی که رنگِ #خدا بگیره، از هیچکس و هیچ چیز دیگهای رنگ نمیگیره.
⚠️☝️ مراقب دلهامون باشیم…
#رنگ_خدا… یعنی:
رنگ اهلبیت…
رنگ امام حسین…
رنگ امام زمان…
#معارف_قرآن، #اهلبیت، #رنگ_خ
مروری بر زندگــــی شهــــدا #شهید_عبدالصالح_زارع #به_روایت_همسر #قسمت_ششم
مروری بر زندگــــی شهــــدا
#شهید_عبدالصالح_زارع
#به_روایت_همسر
#قسمت_ششم
#استخاره_رهایی_از_تردید…
قبل از عقد به خاطر تردیدهای زیاد خانواده که حتی به من هم سرایت کرده بود، از آیت الله ناصری درخواست استخاره کردیم؛
«شرایط سختی دارد، اما عاقبتش خیلی خوب است.»
حتی پدر بهطور اختصاصی با آیت الله ناصری صحبت کرد. انگار سختی هایی که به ذهنش میرسید را برای ایشان شمرده بود.
بابا میگفت هرچه میگفتم، ایشان می فرمودند: «اما عاقبتش خوب است…»
شرایط سخت به عاقبت بخیریاش میارزید. تردیدها برطرف شد و آقا صالح شد داماد خانواده ما!
آن هم بعد از 5 ماه در اسفندماه سال 92. دایی آقا صالح که روحانی بود عقد ما را خواند.
#ادامه_دارد…
در شب نوزدهم،
در شب نوزدهم، مولا حال عجیب و غیر توصیفی داشت. برای دلجویی بیشتر از دختر کوچکش، آخرین افطار خود را (با توجه به اطلاع قبلی از شهادت خویش) در منزل دخترش ام کلثوم قرار می دهد. سر سفرة افطاری که غذای موجود در آن دو قرص نان جو و مقداری شیر و نمک است، می نشیند. رو می کند به دخترش و می فرماید: دخترم! تاکنون نشده که پدرت با دو خورشت افطار کند. دخترم! شیر را بردار! من با همان نان و نمک افطار می کنم.
بیش از سه لقمه میل نمی کند و وقتی با پرسش دخترش رو به رو می شود که پدر! مگر روزه دار نبودی! چرا غذا کم میل فرمودی؟ پاسخ می دهد که دوست دارم خدایم را با شکم گرسنه ملاقات کنم.
?منتهی الامال؛شیخ عباس قمی ج۱
اصبغ بن نباته از حضرت علىّ بن ابى طالب (ع) روايت نموده كه پيغمبر خدا (ص) ، به من فرمود :
اصبغ بن نباته از حضرت علىّ بن ابى طالب (ع) روايت نموده كه پيغمبر خدا (ص) ، به من فرمود :
يا علىّ آيا میدانى معنى شب قدر چيست؟
عرض كردم : نه يا رسول اللَّه! پيغمبر صلى اللَّه عليه و آله فرمود:
خداوند تبارك و تعالى در آن شب به تقدير و سرنوشتى كه در روز قيامت خواهد بود، قضا و حكم، و اندازه گيرى نموده، و در آنچه خداى عزّ و جلّ فرمان داد ولايت تو بود ، و نيز ولايت امامان از نژاد تو، تا روز قيامت.
? معانی الاخبار جلد 2 صفحه 250