آیا نباید پیش از بلا و گرفتاری، به خدا ملتجی شویم؟
✅آیا نباید پیش از بلا و گرفتاری، به خدا ملتجی شویم؟
فلولا اذ جاءهم بأسنا تضرعوا
پس ای کاش زمانی که گرفتاری ما رسید، تضرع می کردند!
در شداید و سختی ها و گرفتاری ها همه می گویند: یاالله! معروف است؟
در مواقع طوفان، در کشتی از همه مرد و زن و بر و فاجر ضجه بلند می شود. آری، در حال بلا و گرفتاری و شداید، حتی از غیر نمازگزارها، بلکه غیر مسلمان ها التجا ظاهر می شود.
آیا با این همه بلاها که بر سر مسلمان ها می آید، نباید حال التجا برای ما پیش بیاید؟! و یا این که باز هم منتظر باشیم که حالت شدت و بلا از این هم بیشتر و بدتر شود؟
بله، ما باید در حال رخاء، حالت ابتهال و تضرع و توسل داشته و ملتجی و شاکر و باشیم، تا در حال شدت و گرفتاری به فریاد ما برسند؛ وگرنه همان بلا و گرفتاری به سراغ ما می آید؛
زیرا کفار و دشمنان ما آرام و قرار ندارند، بلکه همین الان نفشه پنجاه سال بعد ما را می کشند.
آیا نباید در حال رخاء ملتجی باشیم و یا این که مانند کافرها باشیم؟ فقط در حال شدت ملتجی می شوند، و فقط در حال جنگ و شداید به کلیسا می روند؟
آیا نباید در فکر باشیم و یا تضرع و زاری برای ظهور فرج مسلمان ها و مصلح حقیقی، حضرت حجت (عجل الله تعالی فرجه الشریف) دعا کنیم؟!
?درمحضربهجت ج ۲:نکته۶۴۰
در کتاب «الگوی زعامت؛
در کتاب «الگوی زعامت؛ سرگذشتهای ویژه حضرت آیت الله العظمی بروجردی» از قول آیت الله عبدالصاحب مرتضوى لنگرودى آمده است:
یکى از آقایان محترم و خیلى مورد اطمینان (که چون احتمال مىدهم ایشان راضى نباشد که اسمشان را ببرم، از بردن اسم ایشان خودارى مىکنم، صددرصد مورد وثوق و اعتماد است و به قدرى متدین است که مىتوانم پشت سر ایشان نماز بخوانم) مىگفت:
من از مقلدین حضرت آیتالله العظمى آقاى بروجردى بودم. وقتى که خبر فوت و ضایعه عظیمه آقا به من رسید، مثل اینکه پدرى را از دست داده باشم خیلى ناراحت شدم، تصمیم گرفتم غسل و تکفین آقا را خودم به عهده بگیرم، لذا وقتى براى مراسم به بیت آقا رسیدم به اشخاص مربوط مراجعه کردم و گفتم: من مى خواهم آقا را غسل بدهم و آقا را تکفین کنم و این توفیق نصیب من شود. آنها نیز قبول کردند.
ایشان گفت: من و یکى از دوستانم وارد حمام خانه آقا شدیم، آقا را خواستیم غسل بدهیم و هنوز آبى نریخته بودم و غسل را شروع نکرده بودیم، دیدم چشم آقا این طرف و آن طرف را نگاه مىکند و چشمهایش حرکت مىکنند.
به خودم گفتم: آیا چشمهاى من اشتباه مىبیند؟! یا اینکه آقا زنده است؟ و در ضمن گاهى مىدیدم که تبسم مىکردند و لبخند مىزدند، همین طور مات و مبهوت بودم.
خلاصه! پیش خود گفتم حتما من اشتباه مىبینم و حتما به چشم من اینچنین مىآید به هر حال به رفیقم گفتم: آب بریز! او آب مىریخت و من غسل مىدادم . بعد از اینکه غسل آقا تمام شد، آقا را حرکت دادیم و جایى دیگر براى تکفین بردیم باز همین طور مىدیدم که چشمهاى آقا اطراف حمام را نگاه مىکند و گاهى تبسم مىفرمایند. در حالت بهت و حیرت بودم که رفیقم به من گفت: چه شده است؟
گفتم: من چیز عجیبى را مىبینم، نمىدانم درست است یا نه؟
گفت: چشمهاى ایشان و تبسم ایشان را مى گویید؟ گفتم: بله! پس من اشتباه نمى بینم و شما هم همین را مىبینید.
ایشان وقتى جریان را براى بنده تعریف مىکردند، گفتند: چطور مىشود شخصى که روح در بدن ندارد، چشمهایش حرکت کند و تبسم نماید؟!
گفتم : آقا! خدا مىخواسته به شما نشان بدهد که این عالم ربانى چقدر بزرگوار است و چشم برزخى شما را باز کرده است و آن عالم برزخ ایشان بوده است، نه عالم ظاهر ایشان و شما چشم و لبخند زدن برزخى ایشان را مىدیدهاید، زیرا انسان به مجرد اینکه روح از بدنش خارج مىشود…در واقع زنده است.
در کتاب «الگوی زعامت؛
در کتاب «الگوی زعامت؛ سرگذشتهای ویژه حضرت آیت الله العظمی بروجردی» از قول آیت الله عبدالصاحب مرتضوى لنگرودى آمده است:
یکى از آقایان محترم و خیلى مورد اطمینان (که چون احتمال مىدهم ایشان راضى نباشد که اسمشان را ببرم، از بردن اسم ایشان خودارى مىکنم، صددرصد مورد وثوق و اعتماد است و به قدرى متدین است که مىتوانم پشت سر ایشان نماز بخوانم) مىگفت:
من از مقلدین حضرت آیتالله العظمى آقاى بروجردى بودم. وقتى که خبر فوت و ضایعه عظیمه آقا به من رسید، مثل اینکه پدرى را از دست داده باشم خیلى ناراحت شدم، تصمیم گرفتم غسل و تکفین آقا را خودم به عهده بگیرم، لذا وقتى براى مراسم به بیت آقا رسیدم به اشخاص مربوط مراجعه کردم و گفتم: من مى خواهم آقا را غسل بدهم و آقا را تکفین کنم و این توفیق نصیب من شود. آنها نیز قبول کردند.
ایشان گفت: من و یکى از دوستانم وارد حمام خانه آقا شدیم، آقا را خواستیم غسل بدهیم و هنوز آبى نریخته بودم و غسل را شروع نکرده بودیم، دیدم چشم آقا این طرف و آن طرف را نگاه مىکند و چشمهایش حرکت مىکنند.
به خودم گفتم: آیا چشمهاى من اشتباه مىبیند؟! یا اینکه آقا زنده است؟ و در ضمن گاهى مىدیدم که تبسم مىکردند و لبخند مىزدند، همین طور مات و مبهوت بودم.
خلاصه! پیش خود گفتم حتما من اشتباه مىبینم و حتما به چشم من اینچنین مىآید به هر حال به رفیقم گفتم: آب بریز! او آب مىریخت و من غسل مىدادم . بعد از اینکه غسل آقا تمام شد، آقا را حرکت دادیم و جایى دیگر براى تکفین بردیم باز همین طور مىدیدم که چشمهاى آقا اطراف حمام را نگاه مىکند و گاهى تبسم مىفرمایند. در حالت بهت و حیرت بودم که رفیقم به من گفت: چه شده است؟
گفتم: من چیز عجیبى را مىبینم، نمىدانم درست است یا نه؟
گفت: چشمهاى ایشان و تبسم ایشان را مى گویید؟ گفتم: بله! پس من اشتباه نمى بینم و شما هم همین را مىبینید.
ایشان وقتى جریان را براى بنده تعریف مىکردند، گفتند: چطور مىشود شخصى که روح در بدن ندارد، چشمهایش حرکت کند و تبسم نماید؟!
گفتم : آقا! خدا مىخواسته به شما نشان بدهد که این عالم ربانى چقدر بزرگوار است و چشم برزخى شما را باز کرده است و آن عالم برزخ ایشان بوده است، نه عالم ظاهر ایشان و شما چشم و لبخند زدن برزخى ایشان را مىدیدهاید، زیرا انسان به مجرد اینکه روح از بدنش خارج مىشود…در واقع زنده است.
آیا نباید پیش از بلا و گرفتاری، به خدا ملتجی شویم؟
✅آیا نباید پیش از بلا و گرفتاری، به خدا ملتجی شویم؟
فلولا اذ جاءهم بأسنا تضرعوا
پس ای کاش زمانی که گرفتاری ما رسید، تضرع می کردند!
در شداید و سختی ها و گرفتاری ها همه می گویند: یاالله! معروف است؟
در مواقع طوفان، در کشتی از همه مرد و زن و بر و فاجر ضجه بلند می شود. آری، در حال بلا و گرفتاری و شداید، حتی از غیر نمازگزارها، بلکه غیر مسلمان ها التجا ظاهر می شود.
آیا با این همه بلاها که بر سر مسلمان ها می آید، نباید حال التجا برای ما پیش بیاید؟! و یا این که باز هم منتظر باشیم که حالت شدت و بلا از این هم بیشتر و بدتر شود؟
بله، ما باید در حال رخاء، حالت ابتهال و تضرع و توسل داشته و ملتجی و شاکر و باشیم، تا در حال شدت و گرفتاری به فریاد ما برسند؛ وگرنه همان بلا و گرفتاری به سراغ ما می آید؛
زیرا کفار و دشمنان ما آرام و قرار ندارند، بلکه همین الان نفشه پنجاه سال بعد ما را می کشند.
آیا نباید در حال رخاء ملتجی باشیم و یا این که مانند کافرها باشیم؟ فقط در حال شدت ملتجی می شوند، و فقط در حال جنگ و شداید به کلیسا می روند؟
آیا نباید در فکر باشیم و یا تضرع و زاری برای ظهور فرج مسلمان ها و مصلح حقیقی، حضرت حجت (عجل الله تعالی فرجه الشریف) دعا کنیم؟!
?درمحضربهجت ج ۲:نکته۶۴۰
پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: به اعمال و عبادات و کارهای نیکو بپردازید در حالتی که چهار نعمت از نعم الهی در اختیار شماست پیش از آنکه در چهار چیز که ضد آنهاست واقع گردید:
✅پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: به اعمال و عبادات و کارهای نیکو بپردازید در حالتی که چهار نعمت از نعم الهی در اختیار شماست پیش از آنکه در چهار چیز که ضد آنهاست واقع گردید:
⬅️اول صحت بدن قبل از مریض شدن.
⬅️دوم جوانی قبل از پیر شدن.
⬅️سوم فارغ بودن از کارها پیش از گرفته شدن به شغلهای دنیوی.
⬅️چهارم زندگی پیش مرگ.
?و به تحقیق جبرئیل امین بر من نازل شد و برای من گفت: یا محمد صلی الله علیه و آله هر ساعتی از زندگی خود که به یاد و ذکر من باشی آن برای تو در نزد من ذخیره و محفوظ است.
?و در هر ساعتی که به یاد من نباشی و ذکر مرا نگویی آن ساعت از تو ضایع و باطل شده است.
✅و اوحی الله الی داود یا داود کل ساعة لا تذکرنی فیها عدمتها من ساعة.
?ارشادالقلوب دیلمی
پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: به اعمال و عبادات و کارهای نیکو بپردازید در حالتی که چهار نعمت از نعم الهی در اختیار شماست پیش از آنکه در چهار چیز که ضد آنهاست واقع گردید:
✅پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: به اعمال و عبادات و کارهای نیکو بپردازید در حالتی که چهار نعمت از نعم الهی در اختیار شماست پیش از آنکه در چهار چیز که ضد آنهاست واقع گردید:
⬅️اول صحت بدن قبل از مریض شدن.
⬅️دوم جوانی قبل از پیر شدن.
⬅️سوم فارغ بودن از کارها پیش از گرفته شدن به شغلهای دنیوی.
⬅️چهارم زندگی پیش مرگ.
?و به تحقیق جبرئیل امین بر من نازل شد و برای من گفت: یا محمد صلی الله علیه و آله هر ساعتی از زندگی خود که به یاد و ذکر من باشی آن برای تو در نزد من ذخیره و محفوظ است.
?و در هر ساعتی که به یاد من نباشی و ذکر مرا نگویی آن ساعت از تو ضایع و باطل شده است.
✅و اوحی الله الی داود یا داود کل ساعة لا تذکرنی فیها عدمتها من ساعة.
?ارشادالقلوب دیلمی