#ادامه
سؤال
با توجه به اینکه مردم میدانستند پیامبر اکرم ص امام علی علیهالسلام را برای جانشینی انتخاب کردند و یار و یاور دیگر خلفاء شدند؟
ادامه قسمت چهارم ?
4. جهالت و نفهمی
در رأس این گروه، خوارج بودند. شهید مطهری رحمه الله می نویسد:
«خوارج از فرق اسلامی هستند. گو اینکه طبق عقیده ما آنها کافرند، امّا آنها خود را مسلمان می دانستند، بلکه فقط خودشان را مسلمان می دانستند … هیچ کس ادعا نکرده که خوارج به اسلام عقیده نداشته اند، بلکه همه اعتراف دارند که آنها شدیداً و با تعصب زیادی به اسلام معتقد بودند. خصلت بارز اینها دوری شان از فکر و تعقّل است. خود علی علیه السلام که از آنها نام می برد، آنها را مردمی معتقد، ولی جاهل و قشری معرفی می کند. مردمی بودند متعبد، شب زنده دار و قاری قرآن، اما جاهل و سبک مغز و کم تعقل و بلکه مخالف فکر و تعقل در کار دین … در مورد خلافت معتقد بودند لزومی ندارد یک نفر خلیفه باشد، قرآن هست، مردم به قرآن عمل کنند.
ابن ابی الحدید می گوید: بعد که دیدند نمی توانند بدون زعیم و رئیس باشند، از این عقیده عدول کردند و با عبدالله بن وهب راسبی که از خودشان بود، بیعت کردند. همان طوری که مقتضای کم عقلی و سبک مغزی است، بسیار در عقائد خودشان تنگ نظر بودند. اکثر خوارج همه فرق مسلمین را کافر می دانستند، با آنها نماز نمی خواندند… به آنها زن نمی دادند و از آنها زن نمی گرفتند… .»[9]
#ادامـہ.دارد…
?منابع و پاورقی
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
[1]. به به بر تو ای فرزند ابوطالب که از این پس در هر صبح و شام مولای من و مولای هر مرد و زن مؤمن هستی.
[2]. زندگانی امیر المؤمنین، سید هاشم محلاتی، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ ششم، ص 76.
[3]. سر العالمین و کشف ما فی الدارین، ابو حامد الغزالی، مکتبة الثقافة الدینیة فی النجف الاشرف، ج 4، ص 2.
[4]. احتجاج طبرسی، ج 1، ص 210؛ مناظرات امامت و رهبری، موسی خسروی، چ اول، مطبوعاتی اسلامی، ج 3، ص 118.
[5]. بیست گفتار، شهید مطهری رحمه الله، انتشارات صدرا، چاپ پنجم، ص 17.
[6]. شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، مصر، دار احیاء الکتب العربیه، 1387 ق، ج 8، ص 18؛ حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، رسول جعفریان، انتشارات انصاریان، صص 55 ـ 56.
[7]. شرح نهج البلاغه، ج 13، صص 299 ـ 300.
[8]. همان، ج17، ص62.
[9]. بیست گفتار، شهید مطهری، ص 40.
[10]. همان، ص 46.
[11]. همان، ص 47.
[12]. ربیع الابرار و نصوص الاخبار، ابوالقاسم محمود بن عمر الزمخشری، قم، افست رضی، 1369 ق، ج 1، ص 499.