نکاتی پیرامون اهمیت پیاده روی کربلا
3- ما باید متوجه روحی باشیم که به ارادهی الهی در زمانهی ما در حال جاریشدن است و حرکات و سکنات مردم از آن خبر میدهد، تا بتوانیم تأثیرگذار باشیم. همهچیز خبر از آن میدهد دورهی بیدینی گذشته است و دینداران، تاریخ آینده را شکل میدهند ولی نه با قرائت روشنفکری غربی، بلکه با قرائت انبیاء که نظر به مردم دارند.
4- حضور در تاریخی که در حال شکلگیری است، حضور در ذیل ارادهی خاص الهی است و موجب میشود تا از بیهویتی که فرهنگ غربی بر ما تحمیل کرده آزاد شویم و این موجب میشود که زودتر از زمان خود در تاریخ حضور داشته باشیم، مثل ناامیدشدن حضرت امام خمینی«رضواناللّهتعالیعلیه» به نهادهای بینالمللی و امیدواری به مردم برای حضور اسلام در آیندهی تاریخ. این یک نوع حضور فعّال در تاریخی است که شروع شده است.
5- اگر خواستیم دُن کیشوت زمانهی خود نباشیم، باید بفهمیم دست و دل مردم در اربعینها به چه تاریخی اشاره دارد تا گرفتار بیتاریخی نباشیم. آنچه میتوان گفت آن است که شیعه با رجوع میلیونی مردم به اربعین، زودتر از بقیهی ملل، گذشتهی چند صدسالهی سرگردانیِ خود را بازخوانی میکند تا سالهای غفلت خود از حقیقت را جبران کند.
6- دشمن گمان میکرد حسین«علیهالسلام»را در روز عاشورا به قتل میرساند و در کربلا دفن میکند ولی خود حضرت خوب میدانند چه کاری را در تاریخ انجام دادند، لذا حضرت در آن روز خطاب به لشکر عمر سعد میفرمایند:
«ثُمَّ ايْمُ اللَّهِ لَا تَلْبَثُونَ بَعْدَهَا إِلَّا كَرَيْثِ مَا يُرْكَبُ الْفَرَسُ حَتَّى تَدُورَ بِكُمْ دَوْرَ الرَّحَى وَ تَقْلَقُ بِكُمْ قَلَقَ الْمِحْوَرِ»؛ ( اللهوف على قتلى الطفوف، سيدبن طاوس، ص 99 ) به خدا سوگند كه به شما مهلتى بيش از زمان سوار و پيادهشدن يك سواركار ندهند، تا آن كه آسياب زمان شما را در زير چرخش خُرد كند. و به حضرت زينبi خبر مىدهند كه شما با عزت به شهر خود برمىگرديد. حادثه ى كربلا در ظاهر چيز ديگرى را نشان مىداد ولى حقيقت موضوع در عالم غيب با خط سبزى كه داشت چيز ديگرى بود.
هلال بن نافع مىگويد: «إِنِّي كُنْتُ وَاقِفاً مَعَ أَصْحَابِ عُمَرَ بْنِ سَعْدٍ لَعَنَهُ اللَّهُ إِذْ صَرَخَ صَارِخٌ أَبْشِرْ أَيُّهَا الْأَمِيرُ فَهَذَا شِمْرٌ قَتَلَ الْحُسَيْنَ«علیهالسلام» قَالَ فَخَرَجْتُ بَيْنَ الصَّفَّيْنِ فَوَقَفْتُ عَلَيْهِ وَ إِنَّهُ«علیهالسلام»لَيَجُودُ بِنَفْسِهِ فَوَ اللَّهِ مَا رَأَيْتُ قَطُّ قَتِيلًا مُضَمَّخاً بِدَمِهِ أَحْسَنَ مِنْهُ وَ لَا أَنْوَرَ وَجْهاً وَ لَقَدْ شَغَلَنِي نُورُ وَجْهِهِ وَ جَمَالُ هَيْئَتِهِ عَنِ الْفِكْرَةِ فِي قَتْلِه» (اللهوف على قتلى الطفوف، سيدبن طاوس، ص 128.)
با سربازان عمر بن سعد ملعون ايستاده بودم كه يكى فرياد برآورد: امير، مژده، اين شمر است كه حسين«علیهالسلام» را كشته، گويد از ميان لشكر بيرون شدم و در ميان دو صف، بر بالين حسين ايستادم و او در حال جان كندن بود و به خدا قسم هرگز كشته ى آغشته به خونى را زيباتر و نورانىتر از او نديدم و من آنچنان مات نور آن صورت و محو جمال آن قيافه شده بودم كه متوجّه نشدم چگونه او را مىكشند.
حضرت سيدالشهداء«علیهالسلام» آنچنان خود را موفق و پيروز احساس مىكنند كه نه تنها آن همه زخم و شمشير در مقابل آن پيروزى چيزى به حساب نمىآيد، بلكه شمشيرى كه دارد سر مباركشان را جدا مىكند چيزى به حساب نمىآورند.
از جمله كسانى كه موضوع شادى حضرت سيدالشهداء«علیهالسلام»را ذكر كرده، خوارزمى در مقتل الحسين«علیهالسلام» است كه مىگويد: چون شمر بر سينه ى مبارك حضرت امام حسين«علیهالسلام»نشست و محاسنش را گرفت و آهنگ كشتن وى كرد، حسين«علیهالسلام» خنديد و گفت: آيا مرا مىخواهى بكشى؟ آيا مرا مىشناسى؟»
اینها همه حکایت از آن دارد که برای امام حسین«علیهالسلام»افق روشن است و حضرت میدانند چه راهی را به سوی بشریت گشودهاند.
7- در حماسهی اربعین حسینی و حضور بیست میلیون انسانهای وفادار به آرمانهای قدسیِ امام حسین«علیهالسلام» و مصمم در پشتکردن به فرهنگ یزید، خبر از آن میدهد که هویتی از شیعه در حال شکوفائی است و به بهترین شکل میخواهد از حیطهی جهان استکباری با فرهنگ حضور مردم در صحنهها عبور نماید و این نوع حضور آثار بسیار عمیقی در وجود تکتک انسانهای حاضر در این اقیانوس انسانی خواهد گذاشت و هرکس خود را یک اقیانوس انسانِ تمدنساز احساس میکند.
8- در حماسهی اربعین حسینی رفتارهایی از تمدنسازی شیعه ظهور میکند که هرگز به چشم فرهنگ غربی نمیآید، از مردان و زنان محترمی که با پای پیاده خود را به سادهترین شکل در انبوه جمعیت غرق کردهاند تا از اَنانیّت خود هیچچیز باقی نگذارند تا خادمان زوّار که با اندک بضاعت خود در خدمت زوّار قرار میگیرند همه در حال نشاندادن اهدافی برای زندگی دینی هستند و زوّار و خدمه میخواهند در راستای اهداف بزرگ خود صورت ایثار حسین«علیهالسلام» را در این صحنهها به ظهور برسانند و با از خودگذشتگی خود به امام حسین«علیهالسلام» نزدیک شوند و نقش حسینی خود را در این تاریخ به فعلیت آورند.
9- شهدای کربلا به حاکمیت جهانیِ اسلام فکر میکردند و به نجات بشریت از جهالت و حیرت ضلالت، و امروز در حماسهی اربعین حسینی همان نگاه به صحنه آمده است تا در همایش بیست میلیونی مردمی معلوم شود شیعه تا چه اندازه قدرت تمدنسازی جهت به صحنهآوردن قدسیترین تمدن را دارد.
10- پیادهروی اربعین حسینی با وجود خطراتی که یزیدیان ایجاد میکنند، عظمت عزم شیعه را در ادامهی راه حسین«علیهالسلام» بیشتر نشان میدهد و شیعه میداند که با هر قدمی که برمیدارد یک حسنه برای او ثبت میشود و یک سیئه از او زدوده میشود «وَ رَفَعَ لَهُ درجَةً» و درجهای بر شخصیت معنوی او افزون میگردد. زیرا وارد عالَمی شده که عشق حسین«علیهالسلام» برای او ایجاد کرده.