رسالت پیامبر در واقعـه_غدیـر
?رسالت پیامبر در واقعـه_غدیـر
▫️آیت الله مجتهدی تهرانی(ره):
?دیدیم در غدیر که دنیا بجز علی
آیینه ای برای پیمبر نداشته است
سوگند مےخورم که نبی شهر علم بود
شهری که جزعلی درِ دیگر نداشته است
طوری ز چهارچوب در قلعه کنده است
انگار قلعه هیچ زمـان در نداشتـه است
?﴿يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ ۖ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ ۚ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ ۗ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ﴾(سورهٔ مائده-آیهٔ ۶۷)
?ای پیامبر! آنچه را از جانب پروردگارت به سوی تو نازل شد، ابلاغ کن و اگر چنین نکنی، پیامش را نرساندهای و خدا تو را از گزند مردم نگاه میدارد. خداوند کافران را هدایت نمیکند
?ما این عقیده رو داریم که همانطور پیامبر رو خدا تعیین می کند و پیامبر توسط مردم تعین نمی شود. مردم اهل تسّنّ در مورد امام کمی بی انصافی می کنند. بنده یک مسافرت می خواهم بروم همین طوری یک دفعه ای بلند نمی شوم برم، بلکه از یک ماه قبل خودم رو آماده می کنم و کارهایی مثل منبر رفتن، نماز خواندن، درس دادن رو به کسی واگذار می کردم بعد راهی سفر می شدم. اینو خواستم بگم که: اون پیغمبری که بعد خودش امامی رو تعین نمی کند. ما اصلا قبولش نداریم ؛
?اهل تسّنّ می گویند پیامبر مردم را در غدیر چند ساعت در هوای داغ معطل کردند ؛که بگوید : هرکسی که من را دوست دارد از این پس علی را نیزدوست بدارد. و این مثل این می ماند که ؛ رهبر انقلاب اعلام کند در روز جمعه همه در حسن آباد قم جمع شوند با مردم کار دارم بعد چیزی شبیه منبر هم درست کنند و رهبر بر روی منبر برود و بگویید: هرکس من را دوست دارد؛ پسرم را نیز دوست بدارد.
?حال منظور سنی ها همین است ، ولی باید کسی باشد تا سنی ها را هدایت کند و آنها را از این اشتباه بیرون آورد. در صورتی که ؛ در غدیر آیه نازل شد بر پیامبر که این مطلب رو اعلام کنددرغیر این صورت به رسالت خود عمل نکرده است. یعنی مثل این است که: به مردم نگفته ؛نماز بخوانید روزه بگیرید حج بروید و… بنا براین این مطلب این اندازه مهم است.
پیامبر از معرفی کردن حضرت علی می ترسیدند. چون مردم با حضرت علی مخالف بودند واز شجاعت حضرت علی در غزوات ترسیده بودند.
به همین دلیل ؛ خداوند فرمود : ای پیامبر من تو را حفظ می کنم.
?علامه ی امینی بعضی وقتا درمورد غدیر که صحبت می کرد گریه می کردند و می گفتند: من حرفم با اهل سنت هستش ؛ سنی ها خود نیز این حدیث رو نقل کرده بودند، ولی بی انصافی به خرج داده بودند. آنها می گفتند: منظور پیامبر اینه که هرکس من رو دوست دارد: پس از من علی را دوست بدارد. درحالی که؛ منظور پیامبر این بود: هر کس که من ولی و صاحب اختیار او هستم از این پس علی؛ صاحب اختیار و ولی اوست.
?در زمان بیعت ، عمرهم حتی برای بیعت آمد و اول کسی که با پیامبر بیعت کرد؛حضرت علی بود . پیامبر حتی با زنان ؛ نیز بیعت می کردند، به این صورت که: یک سطل پر از آب می کردند حضرت دست خود را در این طرف آب قرار می دادند و زنان در ان طرف آب دست خود را قرار میدادند.
〰️
فرم در حال بارگذاری ...
پرهيز از کارهاى گوناگون
?? حکمت 403 نهج البلاغه
?پرهيز از کارهاى گوناگون?
مَنْ أَوْمَأَإِلَى مُتَفَاوِتٍخَذَلَتْهُ الْحِيَل
کسى که به کارهاى گوناگون پردازد، خوار شده، پيروز نمىگردد.
فرم در حال بارگذاری ...
#جلوه_های_پنهانی_امام_عصر #قسمت1⃣
❣️﷽❣️
#جلوه_های_پنهانی_امام_عصر
#قسمت1⃣
ꙮꙮ༴༅༴༅༴༴༴༴༴༴༴༅༴༅༴༴༴༴༴༴༴༅༴༅༴༴༴༴༴༴༅༴༅ꙮ
آشنایی با ابعاد مختلف شخصیت و معارف حضرت بقیه اللَّه (علیه السلام) نه تنها به لحاظ اجتماعی و فرهنگی یک امر ضروری محسوب می شود، بلکه از جهت اعتقادی نیز یکی از تکالیف مهم تک تک افراد است. هر فردی با توجه به توان فکری و علمی خود، وظیفه دارد که در راه شناخت امام خویش بکوشد و در انجام وظایفی که نسبت به آن حضرت دارد، کوتاهی نکند. زیرا در روایتی از رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) وارد شده است که هر کس بدون شناخت امام زمان خود از دنیا برود، به مرگ جاهلیت از دنیا رفته است.
↩️بنابر این می توان گفت اگر کسی امام #زمان خود را نشناسد از دین و احکام الهی بهره ای ندارد. شناخت کافی و صحیح حجت خدا از اموری است که می تواند راه را برای #ظهور آن بزرگوار هموار کرده و زمینه حکومت جهانی اسلام را به رهبری یگانه منجی عالم، حضرت حجه بن الحسن العسکری (علیه السلام) فراهم سازد، تا به واسطه هدایت و ارشاد آن حضرت بلاد خدا، آباد و بندگان خدا، احیا گردند.
??از این روی تفسیر معارف مهدوی با محوریت کتاب «
#جلوه_های_پنهانی_امام_عصر ( عجل الله تعالی فرجه الشریف)»
فرم در حال بارگذاری ...
#درجات_دهگانه_ایمان
#درجات_دهگانه_ایمان
عبدالعزیز قراطیسی می گوید:
امام صادق علیه السلام به من فرمود:
ای عبدالعزیز! ایمان ده درجه دارد،
مانند نردبان که ده پله دارد و همانند نردبان باید پله پله از آن بالا رفت.
کسی که در درجه دوم است، نباید از کسی که در درجه اول می باشد، انتقاد کند و بگوید: تو ایمان نداری.
و آدمی که در درجه اول ایمان است، باید به روش خود ادامه دهد تا برسد به آن کس که در درجه دهم است.
ای عبدالعزیز! کسی که ایمانش در مرتبه پایین تر از توست او را بی ایمان ندان! تا کسی که ایمانش بالاتر از توست، تو را بی ایمان نداند.
وقتی که دیدی کسی پایین تر از توست او را با مهر و محبت به درجه خود برسان و چیزی را که تاب و تحمل آن را ندارد، بر او تحمیل مکن! تا او را بشکنی و این کار خوب نیست.
زیرا هر کس دل مؤمنی را بشکند بر او واجب است شکستگی دل او را جبران کند.
آنگاه فرمود:
مقداد در درجه هشتم
و ابوذر در درجه نهم
و سلمان در درجه دهم ایمان
(که بالاترین درجات ایمان است) قرار داشت.
?داستانهای بحارالانوار ج۳
فرم در حال بارگذاری ...
#درجات_دهگانه_ایمان
#درجات_دهگانه_ایمان
عبدالعزیز قراطیسی می گوید:
امام صادق علیه السلام به من فرمود:
ای عبدالعزیز! ایمان ده درجه دارد،
مانند نردبان که ده پله دارد و همانند نردبان باید پله پله از آن بالا رفت.
کسی که در درجه دوم است، نباید از کسی که در درجه اول می باشد، انتقاد کند و بگوید: تو ایمان نداری.
و آدمی که در درجه اول ایمان است، باید به روش خود ادامه دهد تا برسد به آن کس که در درجه دهم است.
ای عبدالعزیز! کسی که ایمانش در مرتبه پایین تر از توست او را بی ایمان ندان! تا کسی که ایمانش بالاتر از توست، تو را بی ایمان نداند.
وقتی که دیدی کسی پایین تر از توست او را با مهر و محبت به درجه خود برسان و چیزی را که تاب و تحمل آن را ندارد، بر او تحمیل مکن! تا او را بشکنی و این کار خوب نیست.
زیرا هر کس دل مؤمنی را بشکند بر او واجب است شکستگی دل او را جبران کند.
آنگاه فرمود:
مقداد در درجه هشتم
و ابوذر در درجه نهم
و سلمان در درجه دهم ایمان
(که بالاترین درجات ایمان است) قرار داشت.
?داستانهای بحارالانوار ج۳
فرم در حال بارگذاری ...
#درجات_دهگانه_ایمان
#درجات_دهگانه_ایمان
عبدالعزیز قراطیسی می گوید:
امام صادق علیه السلام به من فرمود:
ای عبدالعزیز! ایمان ده درجه دارد،
مانند نردبان که ده پله دارد و همانند نردبان باید پله پله از آن بالا رفت.
کسی که در درجه دوم است، نباید از کسی که در درجه اول می باشد، انتقاد کند و بگوید: تو ایمان نداری.
و آدمی که در درجه اول ایمان است، باید به روش خود ادامه دهد تا برسد به آن کس که در درجه دهم است.
ای عبدالعزیز! کسی که ایمانش در مرتبه پایین تر از توست او را بی ایمان ندان! تا کسی که ایمانش بالاتر از توست، تو را بی ایمان نداند.
وقتی که دیدی کسی پایین تر از توست او را با مهر و محبت به درجه خود برسان و چیزی را که تاب و تحمل آن را ندارد، بر او تحمیل مکن! تا او را بشکنی و این کار خوب نیست.
زیرا هر کس دل مؤمنی را بشکند بر او واجب است شکستگی دل او را جبران کند.
آنگاه فرمود:
مقداد در درجه هشتم
و ابوذر در درجه نهم
و سلمان در درجه دهم ایمان
(که بالاترین درجات ایمان است) قرار داشت.
?داستانهای بحارالانوار ج۳
فرم در حال بارگذاری ...