#تلنگر #داستانک
#تلنگر #داستانک
چوپانی عادت داشت تا در یک مکان معین زیر یک درخت بنشیند و گله گوسفندان را برای چرا در اطراف آنجا نگه دارد. زیر درخت سه قطعه سنگ بود که چوپان همیشه از آنها برای آتش درست کردن استفاده میکرد و برای خود چای آماده میکرد.
هر بار که او آتشی میان سنگها میافروخت متوجه میشد که …
#خدایا_کمک_کن_مؤمن_شویم
#خدایا_دوستت_دارم
فرم در حال بارگذاری ...
#حاجحسین_یکتا
?بچه ها …
⇜دو دوتا چهارتای #خدا
⇜با دو دوتا چهارتای #ما فرق داره‼️
?یه گناه? ترک میشه
↲#همه_چی به پات ریخته میشه
? یه جا حواست? پرت میشه
↲ #صد_سال راهت دور میشه?
#حاجحسین_یکتا
فرم در حال بارگذاری ...
#حاجحسین_یکتا
?بچه ها …
⇜دو دوتا چهارتای #خدا
⇜با دو دوتا چهارتای #ما فرق داره‼️
?یه گناه? ترک میشه
↲#همه_چی به پات ریخته میشه
? یه جا حواست? پرت میشه
↲ #صد_سال راهت دور میشه?
#حاجحسین_یکتا
فرم در حال بارگذاری ...
#راضی_به_رضای_تو ۲۸
#راضی_به_رضای_تو ۲۸
بعضیا ؛
وقتایِ امتحانِ خدا که میرسه ؛
عجیب شاکی میشن!
اگر اینجور وقتا تصور میکنی؛
خدا رهات کرده یا بهت توهین کرده …!
باید زود ترمزُ بکشی … ❌
فرم در حال بارگذاری ...
#راضی_به_رضای_تو ۲۸
#راضی_به_رضای_تو ۲۸
بعضیا ؛
وقتایِ امتحانِ خدا که میرسه ؛
عجیب شاکی میشن!
اگر اینجور وقتا تصور میکنی؛
خدا رهات کرده یا بهت توهین کرده …!
باید زود ترمزُ بکشی … ❌
فرم در حال بارگذاری ...