اللهم العن قتلة امیرالمؤمنین علیه السلام..
?عبدالرّحمن بن ملجم مرادى(لعنت الله علیه) ترور اميرالمؤمنين ، امام على عليه السلام را در كوفه به عهده گرفته بود.
☑️روزى در يكى از كوچه هاى كوفه زنى را به نام قُطّام كه پدرش در جنگ نهروان كشته شده بود ملاقات كرد.
?چون قطّام زنى بسيار زيباروى و خوش اندام بود؛ و عبدالرّحمن نيز از قبل مذاكراتى با او براى خواستگارى كرده بود، پس شيفته جمال او گرديد و نسبت به آن اظهار عشق و علاقه نمود؛ و سپس پيشنهاد ازدواج به قطّام داد.
♨️ قطّام در پاسخ گفت : در صورتى با پيشنهاد تو موافقت مى كنم كه سه هزار درهم و يك غلام مهريه ام قرار دهى ، مشروط بر آن كه علىّ ابن ابى طالب را نيز به قتل برسانى .
گفت :من به كوفه نيامده ام ، مگر به همين منظور.
⚡️چون آتش عشق و شهوت عبدالرّحمن شعله ور گشته و فزونى يافت ؛ و نيز زمان موعود با هم پيمانانش فرا رسيد، آن ملعون شمشيرى مسموم همراه خود برداشت ؛ و سحرگاه به مسجد كوفه وارد گشت .
?و هنگامى كه نماز صبح به امامت حضرت علىّ عليه السلام شروع شد، عبدالرحمن(لعنت الله علیه) پشت سر امام ايستاد؛ و هنگامى كه سر از سجده برمى داشت ناگهان فريادى كشيد و با شمشير بر فرق مقدّس آن امام مظلوم فرود آورد و گريخت …
? در همين لحظه امام عليه السلام اظهار داشت : ((فُزْتُ وَرَبِّ الْكَعْبَةِ)) يعنى ؛ قَسَم به پروردگار كعبه ، رستگار و سعادتمند شدم ..
? بعد از آن ، حضرت را با فرق شكافته و بدن خونين به منزل آوردند؛ پزشكى بود به نام اثير بن عمرو سكونى ، كه بر بالين حضرت وارد شد و شروع به مداوا گرديد.
? اطرافيان و اعضاء خانواده حضرت ، اطراف بستر آن بزرگوار حلقه زده بودند و با حالتى نگران چشم به پزشك دوخته كه آيا چه مى گويد؛ و نتيجه چه خواهد شد.
?پس از آن كه پزشك نگاهى به جراحت آن حضرت كرد، گفت : گوسفندى را ذبح نمائيد و سفيدى جگر ريه آن را تا سرد نشده ، سريع بياوريد.
? وقتى آن را آوردند، پزشك رگ ميان سفيدى را بيرون آورد و ميان شكاف سر آن حضرت قرار داد؛ و لحظه اى درنگ نمود، در حالتى كه تمامى افراد در انتظار نتيجه ، لحظه شمارى مى كردند.
سپس شكاف سر را باز كرد و رگ را خارج نمود.
?سپس نگاهی به حضرت كرد و عرضه داشت : اى اميرالمؤمنين ! اگر وصيّتى دارى بفرما، چون متاسّفانه زخم شمشير و زهر آن به مغز سر اصابت و سرايت كرده ؛ و راهى براى معالجه آن نيست…▪️
⚫️آجرک الله یا صاحب الزمان..
?اللهم العن قتلة امیرالمؤمنین علیه السلام..
فرم در حال بارگذاری ...
آیت الله انصاری شیرازی (ره) :
? آیت الله انصاری شیرازی (ره) :
? انسانیکه ابـدیت در پیش دارد نباید این حـیات اندک دنیوی رابر حیات اخرویاش ترجیح دهد و برای آن برنامهای نداشته باشد.
فرم در حال بارگذاری ...
#نماز_شبهای_ماه_رمضان #نماز_شب_بیست_و_یکم
#نماز_شبهای_ماه_رمضان
#نماز_شب_بیست_و_یکم
هشت رکعت با هر سوره که شد.
(با حمد و هر سوره ای که مایل بودید)
#التماس_دعا_برای_ظهور
فرم در حال بارگذاری ...
از نواهای ماندگار دوران #دفاع_مقدس
?از نواهای ماندگار دوران #دفاع_مقدس
? نوحه #شب_قدر ? شهادت امام علی(ع)
? با صدای #صادق_آهنگران
? استاد جبریل امین مولا امیرالمومنین
ماه خدا وقت سحر فرق امیر دادگر
برداشته چون از سجده سر از تیغ شد شق القمر
آن رهبر اهل یقین مولا امیرالمومنین
از تیغ اشقی الاشقیا در راه دین مصطفی
شد کشته میر اولیا ممدوح قول هل اتی
آن بنده ی جان آفرین مولا امیرالمومنین
محراب مسجد غرق خون وجه ولایت لاله گون
نتوان بیان کردن که چون رکن هدایت بی سکون
کشته ز جور مشرکین مولا امیر المومنین
ای شافع روز جزا ای کشته ی راه خدا
مولا علی مرتضی آیینه ی احمدنما
ای رهنمای عقل و دین مولا امیرالمومنین
قربان قلب آگهت آن لاله گون روی مهت
مردم گدایان رهت چشم همه بر درگهت
در آستانت مستکین مولا امیرالمومنین
حب تو باشد دین ما مهر تو شد آیین ما
بنگر دل غمین ما یک دم بیا بالین ما
وقت نگاه آخرین مولا امیرالمومنین
ما بنده ی فرمان تو هم تشنه ی احسان تو
روز جزا مهمان تو جانهای ما قربان تو
ای حامی دین مبین مولا امیرالمومنین
ای دست تو دست خدا از راه احسان و عطا
بنما نگاهی سوی ما بر واصل و نوحه سرا
کشته ز جور مشرکین مولا امیرالمومنین
فرم در حال بارگذاری ...
شبهاے آسمانے قدر را قدر بدانیم
شب قدر است
و قدر آن بدانیم
نماز و جوشن و قرآن بخوانیم?
شب تقدیر و
ثبت سرنوشت است
دعا بر مومن و انسان بخوانیم?
شبهاے آسمانے قدر را قدر بدانیم?
فرم در حال بارگذاری ...