سیزده بدر واقعی ما این است که از خودمان بیرون بیاییم
سیزده بدر واقعی ما
این است که از
خودمان بیرون بیاییم
ازخانههای تنگ و تاریک
افکار خرافی خودمان
به صحرای دانش و بینش
خارج شویم…
?استاد مطهری
????????
بر دشـت و دمـن
گذر کنم یا نکنم؟
نم نم،گل و سبزه
تر کنم یا نکنم؟
من دربـــدر توام
چه فرقی دارد ؟!
این سیـزده را
بـــدر کنم یا نکنم؟
اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلِیکَ الْفَرجهم
فرم در حال بارگذاری ...
در کتابی که به فرمان امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف نوشته شده است می خوانیم
?در کتابی که به فرمان امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف نوشته شده است می خوانیم:
?"کسی که برای فرج بسیار دعا می کند چنان است که ۹ هزار سال خداوند را عبادت کرده، هر روزش روزه و هر شبش مشغول به نماز.”
?مکیال المکارم، آخر بخش۵
فرم در حال بارگذاری ...
در کتابی که به فرمان امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف نوشته شده است می خوانیم
?در کتابی که به فرمان امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف نوشته شده است می خوانیم:
?"کسی که برای فرج بسیار دعا می کند چنان است که ۹ هزار سال خداوند را عبادت کرده، هر روزش روزه و هر شبش مشغول به نماز.”
?مکیال المکارم، آخر بخش۵
فرم در حال بارگذاری ...
آرامش عرفانی پس از حوادثِ به ظاهر ناگوار
?آرامش عرفانی پس از حوادثِ به ظاهر ناگوار
? عارف به سرّالقَدَر را می بینی که همیشه بشّاش و آرام و استوار، چه خوش میگوید:
?ما رأیت الّا جمیلا…
و
?هر چه پیش آمد، خوش آمد…
?آه?
بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم
?مردی وارد مسجد شد و دید تکبیر می گویند .
: نماز چندم است ؟
یکی جواب داد تمام شد
گفت : آه
مردی از جمع برخواست و گفت حاضرم تمامی نمازهایم را با آن آه تو عوض کنم .
?آن یکی از جمع گفت این آه را
?تو به من ده و آن نماز من تو را
?گفت دادم آه و پذیرفتم نماز
?او سِتُد آن آه را با صد نیاز
?شب به خواب اندر بگفتش هاتفی
?که خریدی آب حیوان و شفی
فرم در حال بارگذاری ...
آرامش عرفانی پس از حوادثِ به ظاهر ناگوار
?آرامش عرفانی پس از حوادثِ به ظاهر ناگوار
? عارف به سرّالقَدَر را می بینی که همیشه بشّاش و آرام و استوار، چه خوش میگوید:
?ما رأیت الّا جمیلا…
و
?هر چه پیش آمد، خوش آمد…
?آه?
بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم
?مردی وارد مسجد شد و دید تکبیر می گویند .
: نماز چندم است ؟
یکی جواب داد تمام شد
گفت : آه
مردی از جمع برخواست و گفت حاضرم تمامی نمازهایم را با آن آه تو عوض کنم .
?آن یکی از جمع گفت این آه را
?تو به من ده و آن نماز من تو را
?گفت دادم آه و پذیرفتم نماز
?او سِتُد آن آه را با صد نیاز
?شب به خواب اندر بگفتش هاتفی
?که خریدی آب حیوان و شفی
فرم در حال بارگذاری ...