#خاطرات_شهدا
#خاطرات_شهدا
?با #محمدتقی نشسته بودیم ، بهش گفتیم :محمدتقی! شما که می روید به #سوریه، عده ای از مردم قَدرتان را نمی دانند و دَرک تان نمی کنند .
?چرا باید یک سری خاص بروند برای مقابله با #داعش⁉️چرا فقط باید تن یک سری خاص از خانواده ها بلرزه و واسه عزیزشون همیشه #دلواپس باشن؟
?اگه داعش? بیاد #ایران اون موقع تن همه می لرزه ، اون موقع همه درک می کنند شرایط رو …
?محمدتقی خیلی آرام، نگاه عمیق و محبت آمیزی کرد و گفت:ان شاءالله خدا کند که #هیچ_وقت آن وضعیت برای مملکتمان و مردم ما پیش نیاید❌ تا آن شرایط را #درک_کنند؛ بگذار هرچه دلشان می خواهد بگویند?.
?اگر خدای نکرده امثال داعش دستشان به مردم #ایران برسد و بر مردم مسلط شوند و آن #شرایط سخت را تحمل کنند، آن وقت می فهمند که #مدافعان_حرم برای چه رفتند.
? اما خدا کند وضعیتی که مانند شرایط مردم #عراق و #سوریه پیش آمد برای مردم ما پیش نیاید❌.
?"ان شاءالله مردم ایران هیچ وقت ، هیچ وقت درک نکنند."?
#شهید_محمدتقی_سالخورده
#راوی_بستگان_شهید
با خدا باش
? سبک زندگی قرآنی ?
? با خدا باش ?
??⚜⚜??
?⇦برف شب می آید روز آب می شود. حرف های مردم هم مانند برف است روی آن حساب باز نکن، امروز چیزی میگویند. فردا چیزی دیگر.
?⇦اگر روی سرسره چیزی گیر کرد روی زبان مردم هم حرف گیر می کند. این است که قرآن می گوید: فقط حرف خدا را باش حرف او باید بالا سر حرف ها باشد با هم ببینیم : ☺️?
??????
? سوره توبه آیه 40 ?
? و جَعَلَ کَلِمَةَ الَّذینَ کَفَرُوا السُّفلَی وَ کَلِمَةُ اللهِ هِیَ العُلیَا وَ اللهُ عَزِیزُ حَکِیم
❌و ندای کافران را پست گردانید
✅و ندای خداست که مقام بلند دارد، و خدا را کمال قدرت و دانایی است.
➖➖➖?➖➖➖
?? پس دوستان بدانیم سخن خدا بالاست؛ چون سخن او بالاست تو را هم بالا میبرد؛ بالا که رفتی افق دیدت زیاد می شود .
#حجابِ_سخت#ایران_باستان
#حجابِ_سخت
#ایران_باستان
? جالبه بدونید در زمان زرتشت خانم ها جایگاه عالے در #جامعه داشتن،با کمال آزادے در جامعه و بین همہ ے مردم ؛ چہ زن و چہ مرد رفت و آمد میکردن❗️
? اما بعد از داریوش مقام زن مخصوصا زنان ثروتمند رشد پیدا کرد …
? خانم هاے فقیر هم چون مجبور بودن کار کنن و بین مردم رفت و آمد کنن با این حال آزادے و حد و مرز اون رو #رعایت میکردن …
☹️ زنان طبقه ے بالاے جامعه مثل زنان پادشاه و دختراشون جرأت نداشتن که بدونِ تخت روان، اونم چہ تختِ روانے⁉️تخت روان روپوش دار از خونه بیرون بیان…
? خانم هاے #شوهردار حق نداشتن هیچ مردے رو بہ جز همسرشون ببینن❗️
منظور از هیچ مردے حتے محارمشون هم هست?
?بعلہ یعنے برادر و پدرشونم نمیتونستن ببینن و اونام بعد از #ازدواج براشون #نامحرم به حساب میومدن❗️
?و در آخر لازم بہ ذکره کہ از تاریخ ایران باستان هیچ #چهره یا اسمے از یڪ زن دیده نشده❗️
? الان نظرتون راجع به آزادے چیہ⁉️
? منبع : تاریخ تمدن ،جلد اول ،صفحہ ے ۵۵۲ “ایرانیان قدیم”
? نقل از مسئله ے حجاب “متفکر شهید استاد مرتضے مطہرے”
#ݕانۅے_ݘشمہ
❣﷽❣
? #ݕانۅے_ݘشمہ ?
#قسمت_8⃣2⃣
صبح زود به سوى خانه خديجه مى روى. شنيده اى كه محمّد(ص) آنجاست. درِ خانه را مى زنى و وارد خانه مى شوى.
نمى دانى چه مى شود كه در اين خانه آرامش عجيبى را تجربه مى كنى. در و ديوارِ اين خانه با تو سخن مى گويد.
اينجا خانه خديجه است، محمّد(ص) هم در اين خانه آرامشى زيبا دارد.
محمّد(ص) با تو سخن مى گويد و اين سؤال مهم را از تو مى پرسد: چرا بت هايى را كه با دست خود ساخته ايد مى پرستيد؟
تو گذر زمان را نمى فهمى، مجذوب سخنان محمّد(ص) شده اى و سرانجام مسلمان مى شوى.
وقت خداحافظى فرا مى رسد و تو رو به پيامبر مى كنى و مى گويى: من در قبيله خود نفوذ زيادى دارم. من دين اسلام را در آنجا تبليغ خواهم كرد!
و تو مى روى تا هشتاد مسلمان تربيت كنى!
خبر مسلمان شدن تو به گوش رهبران مكّه مى رسد، آنها پى مى برند كه سياست پنبه هم ديگر فايده ندارد!
اين سياست، نتيجه عكس داشت. تو خودت را مى شناسى، اگر آنها به تو پنبه نمى دادند، هرگز به اين موضوع اين قدر حساس نمى شدى!
اصلاً همين پنبه باعث شد كه تو مسلمان شوى!
اگر من جاى تو بودم اين پنبه را براى هميشه نگه مى داشتم!106
ــ تا دختران خدا بر ما غضب نكرده اند جلوى اين ديوانه را بگيريد!
ــ تا چه وقت مى خواهيد دست روى دست بگذاريد و به محمّد فرصت بدهيد؟
ــ همه شكنجه ها و كشتارها نتيجه عكس داد و باعث شد تا گروهى از جوانان به محمّد بپيوندند.
ــ بايد هر چه سريع تر محمّد را به قتل برسانيم. اين تنها راه ماست.
ــ تا زمانى كه ابوطالب هست نمى توانيم محمّد را به قتل برسانيم. بايد فكر ديگرى بكنيم.
اين سخنان بزرگان مكّه است كه دور هم جمع شده اند و به فكر چاره هستند.
ساعتى مى گذرد. آنها به اين نتيجه مى رسند: بايد خاندان بنى هاشم را زير فشار گرسنگى قرار بدهيم تا خودِ آنها، محمّد را تحويل بدهند; به همين دليل، از امروز هرگونه خريد و فروش با آنها جرم بوده و مجازات سنگين دارد.
يكى از ميان جمعيّت مى گويد: ما بايد هم پيمان شويم كه هر كس به محمّد دسترسى پيدا كرد، او را به قتل برساند.
همه با اين نظر هم موافقت مى كنند. قلم و كاغذى مى آورند و مصوّبات جلسه امروز را مى نويسند. سپس همه، آن را مهر كرده و آن را در كعبه قرار مى دهند.
آرى، از اين لحظه به بعد، قتل پيامبر جنبه قانونى پيدا مى كند و همه براى اجراى اين قانون با يكديگر هم پيمان شده اند.
اكنون گروهى مأمور مى شوند تا كنار دروازه شهر مكّه مستقر شوند و به همه تاجران خبر دهند كه خريد و فروش با مسلمانان جرم است. ديگر هيچ تاجرى حق ندارد با مسلمانان تجارت كند.
اكنون همه به فكر قتل پيامبر هستند، آنها مى خواهند در اوّلين فرصت زمين را به خون او رنگين كنند.107
پيامبر در خانه ابوطالب است، عدّه اى از مسلمانان هم اينجا هستند. ابوطالب به فكر دفاع از پيامبر است. او به خوبى مى داند كه الان اسلام سخت ترين مرحله را پيش رو دارد.
وقتى همه بزرگان مكّه با هم، پيمان بسته اند، ديگر به اين سادگى ها نمى توان اين پيمان را شكست. عرب سرش را مى دهد ولى زير قول خودش نمى زند!!
ابوطالب مى داند كه اين بار بزرگان مكّه با تمام توان به جنگ با پيامبر آمده اند و آنها مى خواهند هر طور شده پيامبر را به قتل برسانند.
امروز ابوطالب به عهد و پيمانى كه با پدرش عبد المطلب بسته است، عمل مى كند.
درست است كه دشمنان با تمام نيرو به ميدان آمده اند; امّا ابوطالب نيز به مقابله آنها آمده است.
آيا آن كوه بلند را در شرق كعبه مى بينى؟ كنار آن كوه، شِعْب ابوطالب است.
شِعْب به شكافِ بين دو كوه گفته مى شود. ابوطالب دستور داه تا ياران پيامبر به آنجا منتقل شوند.
حتماً مى خواهى بدانى چرا ابوطالب چنين تصميمى گرفته است؟
بت پرستان تصميم دارند تا محمّد(ص) را به قتل برسانند، تعداد نيروهاى آنها خيلى زياد است ولى تعداد مسلمانان بسيار كم!
ممكن است بت پرستان از چهار سمت به خانه پيامبر هجوم بياورند و در اين صورت مسلمانان نمى توانند به خوبى از محمّد(ص) دفاع كنند. ولى وقتى كه پيامبر در شِعْب باشد، سه طرف او را كوه فرا گرفته و بت پرستان فقط مى توانند از روبرو حمله كنند.108
شِعْب در واقع يك سنگر طبيعى است كه دشمن نمى تواند از چپ و راست و پشتِ سر حمله كند.
مسلمانان به شِعْب منتقل شده اند. هواى شِعْب در تابستان خيلى گرم است! گرما بيداد مى كند; امّا براى دفاع از پيامبر بايد همه سختى ها را تحمّل كرد.
? #نویسنده:دکتر مهدی خدامیان
#ادامه_دارد…
?الَّلهُمـّ؏جِّللِوَلیِڪَالفَرَج?
سلام رضا جانم
آقا کبوتران حرم را نگاه کن
هم یک نظر به زاغچه ی روسیاه کن
بالم شکسته است به نزد تو آمدم
ای مرد مهربان تو مرا رو به راه کن
سلام رضا جانم ?
" از بین رفتن خودخواهی "
? موضوع?” از بین رفتن خودخواهی “
? تقوا یعنی خدا برنامه بده تا ” مَن ” از بین بره و نابود بشه….
? جابر بن عبدالله انصاری اومدن در خونه پیامبراکرم صلی الله علیه و آله و در زدن
?رسول خدا فرمودن کیه پشتِ در ؟
– جابر گفت : من !✖️
✨پیامبر فرمودند : “امان از مَن….."✨
?♦️?
⭕️به محض اینکه آدم ها میخوان در کنارِ نظرِ خدا، یه نظر هم خودشون بدن، میشن ابلیس….
? ابلیس هم همین غلط رو کرد!
گفت اینجا نه ! من به آدم سجده نمیکنم……⛔️
? خدا فرمود خارج شو….
دیگه مهم نیست که چقدر عبادت انجام دادی….
تو هنوز"خودخواهیت از بین نرفته"….
?◆?◆?
? خدا مبارزه با نفس چه کسی رو میپذیره؟❓
?✨انَّما یَتَقَبَّل الله مِنَ المُتَّقین…✨
????
? مثلا طرف میگه من پنجمِ ماهِ قمری میخوام برم اعتکاف! ??
?میگم آخه عزیزم دستور اینه که یا اواسطِ ماه رجب بری یا بیستمِ ماهِ رمضان!
هیچ کجا دستور نرسیده که پنجم بری!
?میگه نه من “دلم میخواد” پنجمِ ماه برم!‼️
??
⏺ چی؟؟! ⁉️ دلت میخواد؟❓
خب برو….??
امّا فایده ای نداره برات…..
⚠️♨️⚠️
? میگه خب باشه همون بیستم میرم که خدا دستور داده
?امّا خب پدرم میگه نمیخواد بری ولی من میرم !‼️ ?
?نه عزیزم بازم نشد!
✅ حالا که پدرت ” دستور داده باید #اطاعت کنی…."?
????✔️✔️
?آخه پدرم که اصلاً اهل نماز نیست!
اون به فکر اینه که من کاراش رو بکنم
?نه بازم باید بری دنبالِ دستور
نترس!
? اینقدر که این دستور گوش دادنِ تو نورانیت بهت میده✨?
اون اعتکاف رفتنه نورانیت نمیده ☑️
⚜ تو برو دنبالِ #اطاعت از دستور⚜
????
? مراقب باش یه وقت شیطان گولت نزنه که دنبالِ “خوب بودن” بری!??
خوب بودن فایده ای نداره !
?تو باید دنبالِ ” #اطاعت از دستور ” بری
♦️اگه دنبالِ خوب بودن بری، خودت رو خراب میکنی……⚡️
✅?➖???
✔️✔️ خلاصه این وضعیتی هست که شما باید تا آخرین لحظه زندگیت ادامه بدی 〰〰?
⌛️تا آخرِ عمرت وضعیت همینه?
? هی باید منتظرِ رسیدنِ دستور باشی
?✴️?
اللهم صل علی محمد و آل محمد
و عجل فرجهم