#حکایت #امید_کسی_را_نا_امید_نکن
#حکایت #امید_کسی_را_نا_امید_نکن
ابوریحان در خـانه یکی از بزرگان میهمان بود از اندرونی خانه ، صدای میزبان را می شنید که در حال #نصیحت و اندرز است
مردی به او میگفـت هر روز نقشی بر دکان خـود افــزون کنــم و گلــدانی خوشبــوتر از پیــش در پیشگاهش بگذارم بلکه #عشقم از آن گذرد و به زندگیم باز آید
میــزبان او را نصیحــت کرد که عـمر کوتاست و عقل تعلل را درست نمیداند آن زن اگر تـو را می خــواست حتـما پــس از سالهـا باز میگشت پـس یقین دان، دل در گروی مردی دیگر داردو تو باید به فکر #آینده خویش باشی
ســه روز بعــد ابوریحان در حــال خداحافظی از دوستش بود که خبر آوردند همان بنده #خدا که نصیحتش نمودید بر بستر مرگ افتاده و سه روز است هیچ نخورده
میزبــان #ابوریحان قصـد لباس کـرد برای دیدار آن مــرد ، ابوریحان دستــش را گرفــت و گفــت نَفَسی که سردی را بر گرمای امید میدمد مرگ را بــه بالینش فرستــاده . میزبان ســر خـم نمود و سکوت کرد
ابوریحان شخصا به دیدار آن مردرفت وبا سخن های زیبـا گرمای امیدی به او بخشید که آن مـرد دوباره آب نوشید . بزرگی میگفـت هیچگاه امید کسی را #نا_امید نکن ، شایدامید تنها دارایی او باشد
#تلنگر #پيدا_كردن_عيب_و_ايراد_دیگران
#تلنگر #پيدا_كردن_عيب_و_ايراد_دیگران
پادشاهی بـه اطرافيانـش گفـت كـه اگـر از كسی عيب و ايرادی ببينید ، آن شخص بايد يك درهم تاوان بدهد
يكی از شحنه ها “نگهبان” مردی را عريان ديد و گفـت بايد به دستور #پادشاه يك درهم بپردازی
مرد گفت چه… چه… چرا بايد بدهم؟
شحنه گفت دو درهم بايد بدهی چون لكنت هم داری و گريبان مرد را گرفت . او خواسـت دفاع كند ، معلوم شد دستش هم بالا نمی آيد
گفت حالا بايد سـه #درهم بدهی! در اين گير و دار كلاه از سـر مـرد افتـاد و آن مـرد كچـل بـود شحنه طلب چهار درهم كرد
مرد #بينوا خواست بگريزد ، كاشف به عمل آمد كه لنـگ هم هسـت . شحنه گفـت از جايت تكان نخور كه تو گنجی بسيار پر بها هستی
متأسفانه برخی در پيدا كردن #عيب و ايراد در ديگران چنـان مشتـاق و جـدی هستنـد كـه انگار گنجی را جست و جو می كنند
#حکایت #پادشاه #خدا #توکل
گويند پادشاهی نیمه شــب خواب
دیــد که زندانی اش بی گناه است
پــس آزادش کرد و گفــت حاجتی
بخواه
زنــدانی گفــت وقتی خدایی دارم
که نیمه شـب تو را بیـدار میکند تا
مرا آزادکنی ، نامردیست از دیگری
حاجت بخواهم
وَ مَــنْ یتَوَکلْ عَلَی اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ
إِنَّ اللَّهَ بالِغُ أَمْرِهِ . و هرکس برخدا
توکل کند خـدا برایش کافی است
#حکایت #پادشاه #خدا #توکل
#سخنان_حکیمانه
#سخنان_حکیمانه
مهمترین کار این است ضمن کار برای آخرت، اول دلتان را تنظیم کنید؛ ما نیز در ابتدای کار باید اول دل خود را تنظیم کنیم و موتور هر انسان، #دل او است.
افراد زیادی قصد دارند، خودسازی کنند اما حال خوبی ندارند، یا حس انجام آن را ندارند؛ اول بدانید که خودسازی کلاس قرآن، تجوید و مطالعه نیست، در خودسازی قبل از شروع هر کاری اول باید از دل شروع کنید. چه طور کسی میخواهد برای آخرتش عمل کند اما مشغول دنیا بوده و تمام دلمشغولی او نیز دنیا است، پس چه انتظاری برای عمل آخرت خود دارد. چنین افرادی تصمیمگیریها، آرزوها و انتخابهایشان بر اساس بخش اصلی زندگی نیست و دنیا را هدفگیری کردهاند.
اما کسی که رغبت و هدفش خدا است، وقتی در امور دنیایی نیز چیزی به او پیشنهاد میشود، انتخابی که میخواهد انجام دهد طوری است که نمیگذارد به هدف اصلیاش آسیب وارد شود و برعکس افرادی که شیفته دنیا هستند، در چنین انتخابهایی خیلی راحت هدف اصلی و خدا را فراموش میکنند.
اگر میخواهید کارهایتان درست شود، باید دغدغه خود را بر اساس معاد قرار دهید، ما با #مرگ به سوی خانواده آسمانی خود بر میگردیم، حالا آیا در این برگشت ما وضع خوبی داریم، خوب و سالم وارد برزخ میشویم؟ یا ترس و اضطراب داریم؟ همین که در بحث مرگ و معاد میترسید، نشان از خرابکاری شما دارد.
وی افزود: پس انسانی که وضعش خوب است دیگر ترسی از، از دست دادن دنیا ندارد، دیگر بودن یا نبودن او در دنیا او را ناراحت نمیکند. چون قبلا دلش را تنظیم کرده و دغدغه او آخرت بوده است و تمام انتخابهایش بر مبنای آخرت بوده است.
#استادمحمدشجاعی
مرحوم حاج اسماعیل دولابی:
✍مرحوم حاج اسماعیل دولابی:
آهنگرها یک گیره دارند ،و وقتی
می خواهند روی یک تکه کار کنند ،
آن را در گیرہ می گذارند. خـدا هم
همینطور است. اگر بخواهد روی
کسی کار ڪند ؛ او را در گیره
مشکلات می گذارد و بعد روی
او کار می کند .گرفتاری ها
نشانهی “عشق خـداوند ” است
چرا برای جزئیترین خواستههایمان باید به خدا مراجعه کنیم؟
?چرا برای جزئیترین خواستههایمان باید به خدا مراجعه کنیم؟ یکی از وجوهش «توکل» است
⭕️ یک مدیر موفق برای یک سازمان، مدیری است که ارباب رجوع و کارمندانش، برای کارهای روزمرۀ خود، مدام به او مراجعه نکنند؛ چون مدیر کل، نباید خودش را به امور جزئیِ سازمان، مشغول کند، بلکه باید به مسائل کلان و راهبردی بیندیشد. اما دربارۀ مدیریت پروردگار، دقیقاً موضوع برعکس است!
⭕️ خداوند، جهان را طوری مدیریت میکند که ما در جزئیترین خواستههای خودمان هم مستقیماً به او مراجعه کنیم. خدا دوست دارد ما را در همین امور جزئی هم به خودش وابسته کند و خودش را در خلال این کارها، به ما نشان بدهد. لذا فرمود: ای موسی، نمک غذایت را هم از من بخواه! (عدهالداعی/134)
⭕️ یکی از وجوه مراجعۀ مداوم بندگان به درِ خانۀ خدا، مفهوم «توکل» است. البته مفهوم توکل، ظاهراً بهمعنای مسئلت و گدایی از خدا نیست، اما اتکای دائمیِ انسان به خداست. لذا فرمودهاند حتی وقتی وسایل و امکانات شما هم فراهم بود، باز به خدا توکل کنید.
⭕️ خدا میخواهد ما همیشه به خودش وابسته باشیم نه به ابزارها و امکانات خودمان! قرآن میفرماید: «أَنْتُمُ الْفُقَراءُ إِلَى اللَّهِ» (فاطر/15) شما هیچوقت غنی نمیشوید، شما هیچ چیزی از خودتان ندارید و همۀ کارها دست خداست! حتی به پیامبر(ص) میفرماید: وقتی میخواهی بگویی «فردا این کار را انجام میدهم» بگو انشاءالله! (کهف/ 24)
⭕️ اربعین یک نمونۀ روشن است برای اینکه ببینیم واقعاً «کارها دست خداست!» خدا در اربعین دارد نشان میدهد «کار دستِ خودم است!» هیچ نهاد فرهنگیای در ایران یا عراق، کاری نکرد که اربعین به این عظمت برسد! این اربعین، کار خودِ خدا و امامحسین(ع) است! ما زائران اربعین هم این وسط، کارهای نیستیم؛ ما فقط تحت تأثیر امامحسین(ع) قرار داریم.
?علیرضا پناهیان