#ݕانۅے_ݘشمہ
◈-?◈-?◈-?◈-?◈?-◈-
❣﷽❣
? #ݕانۅے_ݘشمہ ?
#قسمت_1⃣2⃣
آن نور به سوى آسمان مى رود و بار ديگر سكوت و تاريكى همه جا را فرا مى گيرد.
محمّد(ص) در وجودِ خود، گرمايى مى يابد، گويى كه آتشى در درونش افروخته باشند. او سر به سجده مى برد و با خداى خويش سخن مى گويد.
اكنون او از جاى برمى خيزد، عباى خود را بر دوش مى اندازد و به راه مى افتد. او كجا مى خواهد برود؟
او هر سال تا پايان ماه رجب در اين غار مى ماند; امّا امشب او ديگر نمى تواند اينجا بماند.
آن صداى آسمانى محمّد(ص) را دگرگون كرده است، او مى خواهد نزد خديجه برود، فقط خديجه است كه مى تواند در اين لحظه به او كمك كند.
محمّد(ص) از كوه پايين مى آيد، گويا همه هستى به او سلام مى كنند: “سلام بر تو اى رسول خدا".73
بار ديگر آن نور آسمانى را مى بيند كه با او سخن مى گويد: “اى محمّد! تو پيامبر خدايى و من جبرئيل هستم!".74
محمّد(ص) آرام آرام، دردمند و خسته به سوى خانه مى رود، سرش درد گرفته و دهانش خشك شده است. گويا بزرگ ترين امانت هستى را بر دوش خود مى يابد.
او برگزيده آسمان است و بايد مردم را به سوى نور ببرد، مردمى را كه در تاريكى و پليدى ها غرق شده و به عبادت سنگ ها رو آورده اند.
راه زيادى تا خانه مانده است، كاش اين راه مقدارى كوتاه تر بود!
كاش خديجه كنارش بود و او را يارى مى كرد!
تو از خواب مى پرى. نمى دانى چه شده است. خيلى نگران هستى.
به دلت افتاده است كه همسرت، محمّد(ص) تو را به يارى مى خواند.
نكند براى او اتّفاقى افتاده باشد؟
او تنهاى تنها در آن بالاى كوه چه مى كند؟
برمى خيزى و دست هايت را به سوى آسمان مى گيرى و مى گويى: اى خداىِ ابراهيم! خديجه تو را مى خواند، همسرم را يارى كن!
ساعتى مى گذرد و تو هنوز دعا مى كنى. ناگهان صداى در خانه به گوش مى رسد.
در اين وقت شب چه كسى در خانه تو را مى كوبد؟
اين صداى كوبيدن در برايت آشناست. فقط محمّد(ص) در را اين گونه مى كوبد.
لبخندى مى زنى و به سوى در مى روى و آن را باز مى كنى. محمّد(ص) را مى بينى كه به تو سلام مى كند، جوابش را مى دهى.
چرا محمّد(ص) اين چنين بى رمق است؟ چرا بدنش گرمِ گرم است؟
دست او را مى گيرى و به سوى اتاق مى برى. او در بستر خود قرار مى گيرد.
تو كنارش مى نشينى و دستى بر پيشانيش مى كشى. محمّد(ص) هم به تو نگاه مى كند. او در كنار تو آرام مى گيرد.
تو امشب تنها پناه محمّد(ص) هستى!
تو هميشه آرامش را به محمّد(ص) هديه مى كنى.
او در كنار تو به خواب مى رود، در بالاى سر او مى نشينى، به چهره زرد او نگاه مى كنى. نمى دانى چه شده است.
افسوس كه محمّد(ص) توان سخن گفتن نداشت وگرنه براى تو مى گفت كه چه شده است. فردا او همه چيز را براى تو مى گويد. تو محرم راز محمّد(ص)هستى!
دلت گواهى مى دهد كه اتفاق خوبى افتاده است.
مرا بپوشان!
چشمانت را باز مى كنى. مى بينى كه صبح شده است و آفتاب بالا آمده است.
تو همان طور كه كنار محمّد(ص) نشسته بودى، به خواب رفته اى. اين محمّد(ص)است كه تو را صدا مى زند: مرا بپوشان!75
گويا تب و لرز به سراغ او آمده است، برمى خيزى و محمّد(ص) را با عبايى پشمين مى پوشانى. محمّد(ص) هنوز مى لرزد، دست او را در دست مى گيرى. بعد از لحظاتى بار ديگر خواب به چشمان محمّد(ص) مى آيد.
صداى در به گوش مى رسد، از جا برمى خيزى. و در را باز مى كنى و على(ع)را مى بينى. او به تو مى گويد:
ــ آمده ام تا آب و غذا را به غار حِرا ببريم.
ــ امروز لازم نيست به آنجا برويم.
ــ براى چه؟
ــ محمّد اينجاست. او ديشب به خانه برگشته است.
وقتى على(ع) اين را مى شنود، خيلى خوشحال مى شود. او وارد اتاق مى شود، و مى بيند كه محمّد(ص) در خواب است.
? #نویسنده:دکتر مهدی خدامیان
#ادامه_دارد…
?الَّلهُمـّ؏جِّللِوَلیِڪَالفَرَج?
السلام علیک یا ابا صالح المهدی
السلام علیک یا ابا صالح المهدی
بيا ای بهترين درمان قلبــم
مداوا كن غم پنهان قلبــم
قسم بر خالق دلـــهای عاشق
تو هستی اولین وآخرين سلطان قلبــم
اللهم عجل لولیک الفرج
هر روز یک آیه از قرآن کریم( آیه به آیه)
?هر روز یک آیه از قرآن کریم( آیه به آیه)?
#آل_عمران_آیه_84
__________________
?قلْ ءَامَنّا بِاللَّهِ وَمَآ أُنْزِلَ عَلَيْنَا وَمَآ أُنْزِلَ عَلَى إِبْرَ هِيمَ وَ إِسْمَعِيلَ وَ إِسْحَقَ وَيَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطِ وَمَآ أُوتِىَ مُوسَى وَ عِيْسَى وَالْنَّبِيُّونَمِنْ رَّبِّهِمْ لَا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِّنْهُمْ وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ{۸۴}
?بگو: به خدا و آنچه بر ما نازل شده و آنچه بر ابراهیم و اسماعیل و اسحق و یعقوب و اَسباط (پیامبران از نسل یعقوب) نازل گردیده و آنچه به موسى و عیسى و پیامبران دیگر، از طرف پروردگارشان داده شده (به همه ى آنها) ایمان آورده ایم و میان هیچیك از آنها فرقى نمى گذاریم و ما تنها تسلیم (فرمان) او هستیم.(۸۴)
__________________
? این آیه، به غیر از یكى دو كلمه، كاملاً شبیه آیه ۱۳۶ سوره بقره است.
شكل كار اصل نیست، بلكه اصل، آن هدف غایى و نهایى است. در هر زمانى ممكن است شكل كار و دعوت انبیا فرق كند، مثلاً حضرت موسى به سراغ فرعون برود و یا حضرت سلیمان، فرمانروایى مانند بلقیس را دعوت كند، ولى هدف نهایى یكى است. درست مانند حركتهاى گوناگون امامان معصوم علیهم السلام.
? اگر از انبیاى گذشته براى معرّفى و یارى پیامبر آینده پیمان گرفته شده، پیامبر آینده نیز مأمور است به نمایندگى از تمام پیروانش، ایمان خود را نسبت به پیامبران گذشته اعلام نماید.
امام صادق علیه السلام:
❤️امام صادق علیه السلام:
❤️هرکه قرآن شریف را ازروی آن قرائت نمایدبر روشنائی چشمش افزوده گردد،ونیزگناهان پدر ومادرش سبک شودگرچه کافر باشند.
? وسائل الشیعه ج ۶ ص ۲۰۴
أللَّھُمَ عـجِـلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج
?????????
??دیده هامان ز فراق است که بارش دارد
??قلب ها از تپش عشق تو لرزش دارد
??چشم پر خون من هر سال ز دوری و فراق
??روزهایی که نبودید شمارش دارد
︻︻︻︻︻︻︻︻︻
︼︼︼︼︼︼︼︼︼
⛅️ أللَّھُمَ عـجِـلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج ⛅️
?????????
#شهدا_گاهے_نگاهے
دل من تنگ همین یڪ لبخند…
و تو در خنده مستانہ خود میگذرے!
نوش جانت اما… ?
گاه گاهے بہ دل خسته ما هم نظرے !!
#شهدا_گاهے_نگاهے?
#یادش_باصلوات