امروز قرار بخش دلها مهدى است
امروز قرار بخش دلها مهدى است
ذكر ملكوتيان همه »يامهدى« است
آن روز كه از كعبه برآيد چون ماه
آيات محمد و على با مهدى است
اللهم عجل الولیکــ الفرج
به رسم وفای هرشب بخوانیم دعای فرج و الهی عظم البلاء رو?
سلام امام رئوفم
❤️سلام امام رئوفم❤️
فقیرآمدم ودلشکسته پرسیدم
مگر شاه خراسان گدانمیخواهد؟
دلم به عشق توتاآسمان هشتم رفت
نمازدرحرمت"اهدنا"نمیخواهد
همین قدرکه غباری برآستان باشد
رواست حاجت عاشق،دعانمیخواهد
سلام رضا جانم?
#ݕانۅے_ݘشمہ
❣﷽❣
? #ݕانۅے_ݘشمہ ?
#قسمت_2⃣
سال ها پيش در اين سرزمين هيچ نشانى از آبادى نبود. درّه اى خشك كه هيچ كس آن را نمى شناخت.
خدا به ابراهيم(ع) فرمان داد تا فرزندش اسماعيل(ع) را همراه با مادرش به اينجا بياورد و كعبه را كه ويران شده بود، دوباره بسازد.
كار ساخت كعبه كه تمام شد، حضرت ابراهيم(ع) به فلسطين بازگشت و هاجر و اسماعيل(ع) را كنار كعبه گذاشت.
چند روز كه گذشت، گروهى از عرب ها، گذرشان به اينجا افتاد. آنها وقتى آب زمزم را ديدند در اينجا منزل كردند. كم كم مردم زيادى در اينجا جمع شدند و شهر مكّه ساخته شد. بيشتر مردمِ اين شهر به دين ابراهيم(ع) ايمان آوردند.
سال ها گذشت، آرام آرام شهرت كعبه به اطراف رسيد، مردم از هر گوشه و كنار براى طواف آن مى آمدند، زيرا حج از اعمالى بود كه در دين ابراهيم(ع) به آن تأكيد شده بود.
شهر تا مدّتى در اختيار فرزندان اسماعيل(ع) بود; امّا بعد از مدّتى، گروهى از عرب ها شهر مكّه را در اختيار خود گرفتند.
آنها خود را خادمان كعبه خواندند و رسوم زيارت كعبه را تحريف كردند و از اين راه به ثروت زيادى رسيدند.
يكى از قانون هايى كه آنها وضع كردند اين بود: هر كس كه براى طواف كعبه مى آيد بايد حتماً لباس مردم شهر مكّه را به تن كند و اگر كسى اين لباس را نمى توانست تهيّه كند، بايد لباس هاى خود را از بدن بيرون بياورد و عريان طواف كند!
مردمى كه براى طواف كعبه مى آمدند، خيال مى كردند اين كار، يك دستور آسمانى است و با انجام آن، خداى كعبه را از خود راضى مى كنند!
رهبران مكّه به آنها گفته اند شما با اين لباس هاى خود كه گناه انجام داده ايد نمى توانيد كعبه را طواف كنيد، يا بايد لباس ما را تهيّه كنيد يا آنكه با بدن عريان طواف كنيد.4
امان از روزى كه دين وسيله اى براى فريب مردم شود!
بلند شو! اكنون ديگر ما مى توانيم به سوى كعبه برويم. وقتى كنار كعبه مى رسيم تو مات و مبهوت مى ايستى و نگاه مى كنى!
در اطراف كعبه بت هاى زيادى مى بينى، عدّه اى در مقابل اين بت ها به سجده افتاده اند; گريه مى كنند و از او حاجت مى خواهند.
همه كسانى كه طواف كعبه مى كنند، كف مى زنند و سوت مى كشند. اينجا خانه خداست، مجلس عروسى نيست. چرا كف مى زنند؟
عبادت اين مردم، همين سوت زدن و كف زدن ها است، به راستى اين چه دينى است كه اين مردم دارند؟
ما بايد به طواف خود ادامه بدهيم و با خداى خود راز و نياز كنيم. درست است كه در ميان اين همه سوت و كف، صدا به صدا نمى رسد; امّا خدا در همه حال، صداى بندگانش را مى شنود.5
بعد از طواف، به سوى چاه زمزم مى رويم تا قدرى آب بنوشيم.
چه آب گوارايى!
همان آبى كه خدا براى هاجر و اسماعيل(ع) از دل زمين جارى كرد. وقتى ابراهيم(ع) به سوى فلسطين رفت، هاجر ماند و يك نوزاد.
در اينجا نه آبى بود و نه درختى. اسماعيل(ع) تشنه شد و هاجر به جستجوى آب رفت. او در دل اين كوه ها مى دويد تا شايد آبى پيدا كند. او به هر جا كه مى دويد جز كوه و سنگ چيزى نمى ديد.
خدا هيچ گاه مهمان خود را فراموش نمى كند. ناگهان از زير پاى اسماعيل(ع)، چشمه اى جارى شد.
هنوز هاجر مى دويد. او خسته شد و نااميد به سوى اسماعيل(ع) بازگشت.
نگاهش به آب زلالى افتاد كه از دلِ زمين مى جوشيد. خدا با آب زمزم از مهمانش پذيرايى كرده بود.6
كنار چاه زمزم، چند نفر با هم سخن مى گويند:
ــ خوشا به حال ما كه امروز به مكّه آمديم.
ــ براى چه؟
ــ مگر خبر ندارى؟ قرار است درِ كعبه را باز كنند.
ــ چقدر خوب.
ما هم خوشحال مى شويم. خيلى دلمان مى خواست كه بتوانيم داخل كعبه را ببينيم.
ساعتى مى گذرد، چند پيرمرد به سوى كعبه مى آيند. همه مردم كنار مى روند، فكر مى كنم آنها بزرگان مكّه هستند. كليد درِ كعبه به دست يكى از آنهاست.
اكنون درِ كعبه باز مى شود، مردم در صف مى ايستند تا يكى بعد از ديگرى وارد كعبه شوند. بايد قدرى صبر كنيم تا نوبت ما بشود.
اكنون ما وارد كعبه مى شويم.
خداى من! اينجا خانه خداست يا بتكده؟
هر چه نگاه مى كنى بت مى بينى! ده ها بت در درون خانه خدا چه مى كنند؟
گروهى به سوى آن بت بزرگ مى روند. در مقابلش به سجده مى افتند و گريه مى كنند و از آن حاجت مى خواهند.
در اين ميان، من شروع به شمارش بت هاى كوچك و بزرگ مى كنم كه در داخل كعبه و اطراف كعبه است.
اينجا خانه توحيد است ; امّا سيصد و شصت بت در اينجا جلوه نمايى مى كنند.7
تو مات و مبهوت به آنها نگاه مى كنى و از من مى پرسى: چرا اين مردم بت پرست شده اند؟
بايد تاريخ را با هم بخوانیم:
? #نویسنده:دکتر مهدی خدامیان
#ادامه_دارد…
?الَّلهُمـّ؏جِّللِوَلیِڪَالفَرَج?
#مهدی_جان
?⛅️
#مهدی_جان
کاش می شد به من زار، بهایی بدهی
قلب تاريک مرا نور ولایی بدهی
کاش می شد که قدم رنجه کني يک لحظه
پا بر اين ديده گذاری و صفایی بدهی
#یا_صاحب_الزمان
تعجیل در ظهور پنج # صلوات
رهبر معظم انقلاب:
?رهبر معظم انقلاب:
این روحیه و اعتقادات #جوان_مؤمن_انقلابی است که ما را مثل کوه درمقابل حوادث نگه میدارد. معجزهی انقلاب این است. امروز میبینید که بعد از ۴۰سال، جوان مؤمن مسلمان که #امام و #دفاع_مقدس را ندیده، مثل جوان اول انقلاب، با روحیهی انقلابی، با علاقه و شجاعت، مثل همت و خرازی، وسط میدان میرود.
?این جوانها مایهی افتخار و ستونهای این #انقلاب و کشورند. جوانهای شما این کشور را نگه داشتهاند و مانع شدهاند که مستکبرین عالم مثل دوران طاغوت بر این کشور مسلط شوند. ۹۷/۹/۲۱
روایت مصلحی از زیر شاخههای نفوذ دشمن در ایران
? روایت مصلحی از زیر شاخههای نفوذ دشمن در ایران
♦️جانشین نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی : با جستجوی کلمه «آمریکای در حال فروپاشی» مقالات بسیاری توسط هیئت علمیهای دانشگاههای آمریکا به دست میآید، در تمامی مباحث اعم از سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و نظایر این موارد آمریکا رو به افول است، صحبتهای یک سال گذشته ترامپ عمق فروپاشی را مشخص میکند.آمریکا قصد از بین بردن ظرفیتهای داخلی ما را با استفاده از تحریم دارد، اوباما در گذشته و ترامپ در حال حاضر ادعا دارند که با تحریمها، ایران به زانو در آمده است.
♦️برجام و FATF از کجا آمدند؟ دشمنان خوب میدانند که چه کاری انجام میدهند، آمریکا اعلام کرد که برجام درست شود، 20 درصد از مشکلات برطرف میشود، در حال حاضر این حرف را برای FATF هم میزنند، پاسخگوی مسائل به وجود آمده در این راستا کیست؟
♦️در حال حاضر شخصیتهای انقلابی ریزش پیدا کردند، در گذشته افراد در برابر کوچکترین حرکات آمریکا و انگلیس واکنشهای تندی نشان میدادند اما در حال حاضر فقط سر تکان میدهند، زیرشاخه سوم نفوذ، سرمایهگذاری است، دشمن بر روی افرادی تا 40 سال سرمایهگذاری میکند تا به مقصد برسد و عجله هم ندارد.