اعتماد به نفس نداری؟ بخون:
اعتماد به نفس نداری؟
بخون:
“هرچیزی را که ذهن دریافت کند،قطعا به آن دست خواهد یافت،تنها اگر باورش کند…” “ناپلئون هیل”
۱. خودتان را به صورتی تصور کنید که دوست دارید باشید!
تصور کردن تکنیکی است که در آن،در ذهنتان، خودتان را در حالتی میبینید که به آن افتخار میکنید.
وقتی با کمبود اعتماد به نفس دست و پنجه نرم میکنید،دید ضعیفی نسبت به خودتان دارید که در اکثر اوقات واقعی نیست!
تصور کنید که در حالتی عالی هستید و به آرزوها و هدف هایتان رسیده اید.
این تصور کردن را تمرین کنید و به طور روزانه انجام دهید.
ارزش هرچیز
✨ارزش یک خواهر را، از کسی بپرس که آن را ندارد.
✨ارزش ده سال را، از زوج هائی بپرس که تازه از هم جدا شده اند.
✨ارزش چهار سال را، از یک فارغ التحصیل دانشگاه بپرس.
✨ارزش یک سال را، از دانش آموزی بپرس که در امتحان نهائی مردود شده است.
✨ارزش یک ماه را، از مادری بپرس که کودک نارس به دنیا آورده است.
✨ارزش یک هفته را، از ویراستار یک مجله هفتگی بپرس.
✨ارزش یک دقیقه را، از کسی بپرس که به هواپیما و … نرسیده است.
✨ارزش یک ثانیه را، از کسی بپرس که از حادثه ای جان سالم به در برده است.
✨ارزش یک میلی ثانیه را، از کسی بپرس که در مسابقات المپیک، مدال نقره برده است.
زمان برای هیچکس صبر نمی کند. قدر هر لحظه خود را بدانید. قدر آن را بیشتر خواهید دانست، اگر بتوانید آن را با دیگران نیز تقسیم کنید
خوشبختی یعنی؛
خوشبختی یعنی؛
از جلوی
داروخونه رد بشی
چون جاییت درد نمیکنه،
از جلوي
فروشگاه رد بشی
چون همه چی داری،
و بری خونه
چون یکی منتظرته…
الهي خوشبخت باشید??
بانوي_باكلاس
#بانوي_باكلاس
لطافت و ظرافت برای خانوما حرف اول رو میزنه
همینه که مردها رو جذب میکنه سعی کن متفاوت باشی و همیشه تازه و شاداب به نظر برسی.
?موقع راه رفتن با ارامش راه بری
?موقع صحبت کردن متین باشی
?در مواقع لازم شوخ طبع باشی
?هیچ وقت کارهای مردونه نکنی
?بار سنگین بلند نکنی
?اگه بیرون بودین و یه چیزی افتاد زمین خم نشی جلوی همسرت برداری، ازش بخواه اون این کارو برات انجام بده
شش کاری که افراد تاثیر گذار هر روز انجام می دهند
#موفقیت
شش کاری که افراد تاثیر گذار هر روز انجام می دهند
1- در لحظه فقط یک کار انجام میدهند.
2- از “نه” گفتن نمی ترسند.
3- زمانشان با ارزش است.
4- شکر گزار هستند.
5- شنونده خوبی هستند.
6- زمانی که به کمک احتیاج دارند درخواست کمک می کنند.
دو روز مانده به پايان جهان
?دو روز مانده به پايان جهان
دو روز مانده به پايان جهان، تازه فهميده که هيچ زندگي نکرده است، تقويمش پر شده بود و تنها دو روز خط نخورده باقي مانده بود، پريشان شد. آشفته و عصباني نزد فرشته مرگ رفت
تا روزهاي بيشتري از خدا بگيرد.
داد زد و بد و بيراه گفت!(فرشته سکوت کرد)
آسمان و زمين را به هم ريخت!(فرشته سکوت کرد)
جيغ زد و جار و جنجال راه انداخت!(فرشته سکوت کرد)
به پرو پاي فرشته پيچيد!(فرشته سکوت کرد)
کفر گفت و سجاده دور انداخت!(باز هم فرشته سکوت کرد)
دلش گرفت و گريست به سجاده افتاد!
اين بار فرشته سکوتش را شکست و گفت: بدان که يک روز ديگر را هم از دست دادي! تنها يک روز ديگر باقي است. بيا و لااقل اين يک روز را زندگي کن!
لابلاي هق هقش گفت: اما با يک روز… با يک روز چه کاري ميتوان کرد…؟
فرشته گفت: آن کس که لذت يک روز زيستن را تجربه کند، گويي که هزار سال زيسته است و آن که امروزش را درنيابد، هزار سال هم به کارش نميآيد و آنگاه سهم يک روز زندگي را در دستانش ريخت و گفت: حالا برو و زندگي کن!
او مات و مبهوت به زندگي نگاه کرد که در گودي دستانش ميدرخشيد. اما ميترسيد حرکت کند! ميترسيد راه برود! نکند قطرهاي از زندگي از لاي انگشتانش بريزد. قدري ايستاد، بعد با خود گفت: وقتي فردايي ندارم، نگاه داشتن اين زندگي جه فايده اي دارد؟ بگذار اين يک مشت زندگي را خرج کنم.
آن وقت شروع به دويدن کرد. زندگي را به سرو رويش پاشيد، زندگي را نوشيد و بوييد و چنان به وجد آمد که ديد ميتواند تا ته دنيا بدود، ميتواند پا روي خورشيد بگذارد و ميتواند…
او در آن روز آسمان خراشي بنا نکرد، زميني را مالک نشد، مقامي را به دست نياورد، اما… اما در همان يک روز روي چمنها خوابيد، کفش دوزکي را تماشا کرد، سرش را بالا گرفت و ابرها را ديد و به آنهايي که نميشناختنش سلام کرد و براي آنها که دوستش نداشتند از ته دل دعا کرد.
او همان يک روز آشتي کرد و خنديد و سبک شد و لذت برد و سرشار شد و بخشيد، عاشق شد و عبور کرد و تمام شد!
او همان يک روز زندگي کرد، اما فرشتهها در تقويم خدا نوشتند: او درگذشت، کسي که هزار سال زيسته بود.