تلنگر امروز
?به درخــــتان جنگــل گفـــتم:
چرا شـــما با این عظمت از تڪه
آهنی بنام #تبر میترسید؟ گفتند:
رنج ما از تبر نیست از #دسـتهی
آنست که از جنس خودماناست.
بانوی چشمه
? #ݕانۅے_ݘشمہ ?
#قسمت_7⃣
آن خانم كيست كه به سوى خانه خديجه مى آيد؟
او خواهر خديجه است و نامش “هاله” است. او به ديدار خواهرش مى رود.29
من مدّتى صبر مى كنم. ساعتى مى گذرد، اكنون هاله از خانه خديجه بيرون مى آيد. ما به سويش مى رويم تا با او سخن بگوييم.
من براى هاله توضيح مى دهم كه دارم براى جوانان، كتابى در مورد خديجه مى نويسم. دوست دارم بدانم چرا خديجه به همه خواستگاران خود جواب رد مى دهد.
او نگاهى به ما مى كند و به فكر فرو مى رود. بعد از مدّتى از ما مى خواهد كه به خانه او برويم تا براى ما سخن بگويد.
قدرى راه مى رويم. وقتى به درِ خانه او مى رسيم همسر او به استقبال ما مى آيد. حتماً مى دانى كه عرب ها خيلى مهمان نواز هستند.
وارد خانه مى شويم، دو دختر را مى بينيم كه در حياط خانه مشغول بازى هستند.
وارد اتاق مى شويم، من قلم به دست مى گيرم و هاله سخن مى گويد:
* * *
روز عيد بود و مردم مكّه كنار كعبه جمع شده بودند. همه جا جشن و سرور بود. عدّه اى شيرينى و شربت مى دادند. همه آنها لباس هاى نو پوشيده بودند.
خديجه كنار كعبه آمده بود و به مردم نگاه مى كرد. او از بت هايى كه مردم مى پرستيدند بيزار بود و به دنبال روشنايى مى گشت.
در آن روز مسافرى از شام به مكّه آمده بود و در گوشه اى نشسته و به فكر فرو رفته بود. خديجه متوجّه شد آن مسافر، يكى از پيروان حضرت عيسى(ع)است كه به اينجا آمده است. خديجه نزد او رفت. چند نفر ديگر هم دور آن مسافر جمع شده بودند.
مسافر رو به آنها كرد و گفت: به زودى آخرين پيامبر خدا در اين شهر ظهور خواهد كرد و به بت پرستى پايان خواهد داد.30
خديجه از شنيدن اين مطلب خيلى خوشحال شد. مژده آمدن آخرين پيامبر قلب او را شاد كرد.
از همان روز خديجه منتظر شد! منتظرى كه سر از پا نمى شناخت.
به زودى آخرين و كامل ترين دين خدا در اين سرزمين ظهور خواهد كرد، جبرئيل نازل خواهد شد و سخن خدا را براى بشر خواهد آورد.
از همان روز خديجه به انتظار نور نشسته است. او دعا مى كند كه هر چه زودتر اين وعده خدا فرا برسد.
* * *
خديجه شنيده است كه وقتى آخرين پيامبر خدا ظهور كند با مشكلات زيادى روبرو خواهد شد و بت پرستان او را اذيّت و آزار خواهند كرد.
مردمى كه ساليان سال، بت ها را پرستيده اند، چگونه باور كنند كه اين بت ها چيزى جز سنگ نيستند؟
نسل در نسل براى آنها از قداست اين بت ها سخن گفته اند. طبيعى است كه در مقابل حرف جديد موضع بگيرند و دشمنى كنند.
خديجه همه اين ها را مى داند و به فكر يارى آخرين پيامبر خداست.
او خوب مى داند كه تبليغ دين آسمانى نياز به پول و ثروت دارد، براى همين او به تجارت رو آورده است و با هدفى مقدّس به فعاليّت اقتصادى مشغول است.
او مى خواهد با ثروت خويش، آخرين پيامبر را يارى كند. اين هدف مقدّس است كه به او هم انگيزه مى دهد و هم بركت!31
* * *
مردانى كه بوى پول به مشامشان رسيده است به خواستگارى خديجه مى آيند; امّا خديجه همه آنها را خوب مى شناسد و همه را نااميد مى كند.
آخر چگونه با كسى ازدواج كند كه عشق بت و پول در دل دارد؟
درست است كه ابوسفيان يكى از ثروتمندان بزرگ اين شهر است; امّا خديجه هيچ علاقه اى به او ندارد.
خديجه چگونه مى تواند با كسى كه مردم را به بت پرستى تشويق مى كند ازدواج كند؟
پادشاه يمن هم نه به طمع ثروت خديجه، بلكه به دليل زيبايى ظاهرى آن بانو به خواستگارى آمده است; امّا او نيز آتش پرست است و چندان فرقى با ابوسفيان ندارد.
خديجه به خداى يكتا ايمان دارد و از همه بت ها بيزار است. او به آرمان بلند خود فكر مى كند. او مى خواهد وقتى آخرين پيامبر ظهور كند بتواند بدون هيچ مزاحمى، حق را يارى كند; همان پيامبرى كه از نسل ابراهيم(ع) است.32
? #نویسنده:دکتر مهدی خدامیان
#ادامه_دارد…
?الَّلهُمـّ؏جِّللِوَلیِڪَالفَرَج?
امتحان ولایت پذیری
امتحان ولایت پذیری
✅ برای اینکه ببینی چقدر تونستی توی مبارزه با نفس موفق عمل کنی ؛
? همون روز اول برو درِ خونۀ امیرالمومنین علیه السلام ، ببین به حضرت #تواضع میکنی یا نه؟
? ببین اینکه بخوای عبد خدا بشی رو نمیتونستی نپذیری
اما آیا حاضری “دستور و برتری حضرت” رو بر خودت بپذیری یا “حسادت” میکنی؟
⭕️ آیا هنوز تکبر و برتری طلبی روحی داری؟
?
?? اگه واقعا عبد خدا شده باشی، میری در خونۀ خدا و میگی:
“خدایا شما چه کسی رو دوست داری؟ من نوکرِ اون هم هستم…."?
✅ فرق بین عبد واقعی و عبد دروغین اینجا مشخص میشه.
#ولایت_شناسی
? برای اینکه معلوم بشه که “انانیت” و تکبّرت کاملاً از بین رفته، باید علاوه بر اینکه به حرف خدا گوش میدی،
? به حرف “کسی که خدا ولی تو قرار داده” هم گوش بدی.
✅ اینجوری واقعا حال هوای نفست گرفته میشه و “دیگه ذره ای هوای نفس نخواهی داشت…”
? یکی از آیات عجیب قرآن در مورد “#امتحان_ولایت ” هست.
? خداوند متعال میفرماید:
* ای پیغمبر! به خدای تو قسم، اگر سنگین باشد برای کسی که حرف تو را بپذیرد، او ایمان ندارد ؛
✨فلا وَ رَبِّکَ لا یُؤْمِنُونَ حَتَّى یُحَکِّمُوکَ فیما شَجَرَ بَیْنَهُمْ ثُمَّ لا یَجِدُوا فی أَنْفُسِهِمْ حَرَجاً مِمَّا قَضَیْتَ وَ یُسَلِّمُوا تَسْلیماً *✨
? آدم اگه حرف خدا رو بخواد بپذیره شاید زیاد سخت نباشه
اما اگه قرار شد حرف “یکی از همنوعان خودش” رو بپذیره واقعاً براش سخت میشه…….
✔️✅ مگر اینکه واقعا #خودسازی کرده باشه.
? هر یک از ما یه نگاهی به قلبِ خودمون بکنیم ببینیم که “چقدر حرف ولایت رو میپذیریم….”
#ادامه_دارد…
✨?الّلهُـمَّ عَجِّـلْ لِوَلِیِّکَــ الْفَــرَج?✨
حدیث_مهدوی_از_حضرت_امام_جعفر_صادق_(ع)
?????
??
?
#حدیث_مهدوی_از_حضرت_امام_جعفر_صادق_(ع)
?حضرت امام جعفر صادق(ع) فرمودند:
«به خدا قسم! امامتان سال ها از روزگار شما غیبت می کند و بدین جهت آزمایش خواهید شد، تا این که گفته می شود؛ او مرده است و یا خدا می داند به کدام بیابان سر نهاده است. و این آزمایش سخت خداوند است».
?منبع: کلینی – کافی، ج 5، ص 336
??الّلهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج??
?
??
?????
دلنوشته
??
#دلنوشته
آقای مهربانم!
عطر نرگس ها را که استشمام می کنم…
هوای بهارتان به مشامم
می رسد…
و چقدر یاسها مرا به دقایق جمکران نزدیک می کنند…
آرزو دارم بیایی مژده سبز بهارم
ای تمام آرزویم ای همه دار و ندارم
آرزو دارم بیایی در دل تاریک غمها
ای جمالت روشنای خلوت شب های تارم
?السَّلامُ عَلَيْكَ يَا حُجَّةَ اللَّهِ ?
?✨اللهم عجل لولیک الفرج✨?
دلنوشته
??
#دلنوشته
آقای مهربانم!
عطر نرگس ها را که استشمام می کنم…
هوای بهارتان به مشامم
می رسد…
و چقدر یاسها مرا به دقایق جمکران نزدیک می کنند…
آرزو دارم بیایی مژده سبز بهارم
ای تمام آرزویم ای همه دار و ندارم
آرزو دارم بیایی در دل تاریک غمها
ای جمالت روشنای خلوت شب های تارم
?السَّلامُ عَلَيْكَ يَا حُجَّةَ اللَّهِ ?
?✨اللهم عجل لولیک الفرج✨?