#رهبر_معظم_انقلاب
#رهبر_معظم_انقلاب
? قضیّهی تاریخی تحریم تنباکو، که سرآغاز یک مبارزهی مردمی و آگاهانه بر علیه تسلّط غرب بود، نام میرزای شیرازی مطرح است، که اگر همان حرکت میرزای شیرازی (رضواناللهعلیه) ادامه پیدا میکرد و سیاستمداران و نخبگان کشور همان خط را دنبال میکردند، سرنوشت ایران غیر از آن چیزی میشد که اتّفاق افتاد.
۱۳۹۰/۲/۳
#کلام_رهبری
#لغو_امتیاز_تنباکو
رهبر انقلاب
? ببینید | : حضور مردم در انتخابات، بر تواناییها و قوّت آن دولت منتخب تأثیر زیادی دارد؛ بالاخره یک دولتی انتخاب خواهد شد، یک رئیسجمهوری انتخاب میشود و دولتی تشکیل میدهد؛ هر چه پشتوانهی او بیشتر باشد، قویتر باشد، قطعاً بهتر است و قدرت بازدارندگی کشور را بالا میبَرد، امنیّت میدهد به کشور، برای کشور آبرو ایجاد میکند. بنابراین مشارکت، خیلی مهم است. ۱۴۰۰/۲/۲۱
#شهداشمعمحفلبَشَرَند
جلساتے ڪہ نہ میز داشت
نہ پذیرایے با انواع شیرینے و میوہ
و نہ آدمهاے پر ادعا
اما بازدهے داشت در حد اعلا!
نشر با ذڪر #صلوات?
#شهداشمعمحفلبَشَرَند??
#شهیدانه?
#شهیدانه
#شهیدانه?
یه موتور گازے داشت ?
که هرروز صبح و عصر سوارش میشد
و باش میومد مدرسه و برمیگشت .
یه روز عصر …که پشت همین موتور نشسته بود و میرفت❗️
رسید به چراغ قرمز .?
ترمز زد و ایستاد‼️
یه نگاه به دور و برش کرد?
و موتور رو زد رو جک ورفت بالای موتور و فریاد زد :?
الله اکبر و الله اکــــبر…✌️
نه وقت اذان ظهر بودنه اذان مغرب .?
اشهد ان لا اله الا الله…?
هرکی آقا مجید و نمیشناخت غش غش میخندید?
و متلک مینداخت?
و هرکیم میشناخت مات و مبهوت نگاهش میکرد?
که این مجید چش شُدِه⁉️
قاطی کرده چرا⁉️
خلاصه چراغ سبز شد?
و ماشینا راه افتادن??
و رفتن .
آشناها اومدن سراغ مجید که آقااامجید ؟چطور شد یهو؟؟!! حالتون خُب بود که؟!!
مجید یه نگاهی به رفقاش انداخت?
و گفت : “مگه متوجه نشدید ؟?
پشت چراغ قرمز یه ماشین عروس بودکه عروس توش بی حجاب نشسته بود ?
و آدمای دورش نگاهش میکردن .?
من دیدم تو روز روشن ☀️
*جلو چشم امام زمان داره گناه میشه ❌*به خودم گفتم چکار کنم
که اینا حواسشون از اون خانوم پرت شه . دیدم این بهترین کاره !"?
همین‼️✌️
برگےازخاطراتشهیدمجیدزین الدین?
?????????
#منتظرانه
#تلنگرانه
#منتظرانه
بیایید این دنیای بی ارزش را رها کردهوبهخود بیاییم !
و فکر کنیم که آیا تمام خوشیهای دنیا به ‘’لحظه ای نارضایتی امام زمان(عج) ❤️ ارزش دارد.؟؟¡
∫ شهید فࢪهاد (مجتبی) جࢪائی∫?
شهیدان،عاشق روی خدایند
? شهیدان،عاشق روی خدایند
? به فكر گفتن قالوا بلایند
? شهیدانی كه نورآهنگ رفتند
? حدیث تازه ای از كربلایند
? شهیدان قلم در عرصه ی جنگ
? به طوفان ، دیگران را ناخدایند
? قلم،تنها پر پرواز عشق است
? به اوج عاشقی درد آشنایند
? به سر عمامه ای از نور ایمان
? علی را در شهادت مقتدایند
? شهیدان چون پرستو پر كشیدند
? پرستوهای ما، اهل سمایند