مبارکی عدد13
نمونه های شگفت انگیز عدد13:
دراولین و آخرین سوره قرآن:
**تعداد آیات اولین سوره (فاتحه ) 7 و تعداد آیات آخرین سوره (ناس)6 می باشد که مجموع این 2 عدد 13 می شود.
**تعداد کلمات اولین سوره (فاتحه) 31 و تعداد آیات آخرین سوره (ناس)21 کلمه است ، که مجموع این 2 عدد مضربی از 13 است
31+ 21 = 52 = 13 × 4
آخرین آیه قرآن (مِنَ الْجِنَّةِ وَالنَّاسِ) 13 حرف دارد.
با حروف مقطعه :
**اولین سوره ای که با حروف مقطعه آغاز شده است سوره بقره( الم ) و آخرین آن سوره قلم که با (ن) آغاز شده است.عجیب اینکه تعداد آیات سوره بقره 286 است که مضربی از 13می باشد.
286 = 13 × 22
و تعداد آیات سوره قلم 52 است که باز هم مضربی از 13 است
52 = 13 × 4
جالبتر آنکه مجموع آیات این 2 سوره نیز مضربی از 13 است
286 + 52 = 338 = 13 × 13 × 2
29 سوره با حروف مقطعه آغاز شده اند که اگر تعداد آیات این سوره ها را با هم جمع کنیم عدد 2743 بدست می آید که این عدد مضربی از 13 است.
2743 = 13 × 211
تعداد حروف پس از حروف مقطعه در آیات دارای حروف مقطعه78 است که 78 نیز مضربی از 13 می باشد.
**اگرتاریخ سه واقعه اصلی زندگی پیامبررا محاسبه کنیم:
بعثت : 40 سالگی
هجرت : 53 سالگی
وفات : 63 سالگی
و این اعداد را با هم جمع کنیم عدد حاصل مضربی از 13 خواهد بود.
40 + 53 + 63 = 156 = 13 × 12
**حضرت محمد (صلی الله علیه وآله وسلم)13 سال بعد از بعثت از مکه به مدینه مهاجرت کردند.
**حضرت علی (علیه السلام) در 13 رجب متولد شدند و………
عبورآسان ازصراط
ماه استغفار
ماه رجب شرافت زیادی دارد و در فضیلت آن روایات بسیاری وارد شده است. از حضرت رسول (صلى الله علیه و آله) روایت شده كه: ماه رجب ماه بزرگ خدا است و ماهى در حرمت و فضیلت به آن نمىرسد و جنگیدن با كافران در این ماه حرام است و رجب ماه خدا است و شعبان ماه من است و ماه رمضان ماه امت من است كسى كه یك روز از ماه رجب را روزه بگیرد، موجب خشنودى خدای بزرگ میگردد و غضب الهى از او دور می گردد و درى از درهاى جهنم بر روى او بسته گردد.
از حضرت موسى بن جعفر(علیهماالسلام) روایت شده است كه: هر كس یك روز از ماه رجب را روزه بگیرد، آتش جهنم یك سال، از او دور شود و هر كس سه روز از آن را روزه بگیرد بهشت بر او واجب می گردد.
و همچنین فرمود كه: رجب نام نهرى است در بهشت که از شیر سفیدتر و از عسل شیرینتر است. هر كس یك روز از رجب را روزه بگیرد البته از آن نهر بیاشامد.
از امام صادق(علیه السلام) روایت است كه حضرت رسول اکرم( صلى الله علیه و آله) فرمود كه: ماه رجب ماه استغفار امت من است پس در این ماه بسیار طلب آمرزش كنید كه خدا آمرزنده و مهربان است و رجب را “أصب” مىگویند زیرا كه رحمت خدا در این ماه بر امت من بسیار ریخته مىشود پس بسیار بگوئید: «أَسْتَغْفِرُ اللهَ وَ أَسْأَلُهُ التَّوْبَةَ».
ابن بابویه از سالم روایت كرده است كه گفت: در اواخر ماه رجب كه چند روز از آن مانده بود، خدمت امام صادق(علیه السلام)رسیدم. وقتی نظر مبارك آن حضرت بر من افتاد فرمود كه آیا در این ماه روزه گرفته اى؟ گفتم نه والله اى فرزند رسول خدا. فرمود كه آنقدر ثواب از تو فوت شده است كه قدر آن را به غیر از خدا كسى نمىداند به درستى كه این ماهى است كه خدا آن را بر ماههاى دیگر فضیلت داده و حرمت آن را عظیم نموده و گرامی داشتن روزه دار را در این ماه بر خود واجب گردانیده است.
پس گفتم یابن رسول الله اگر در باقیمانده این ماه روزه بدارم آیا به بعضى از ثواب روزهداران آن نائل مىگردم؟ فرمود: اى سالم هر كس یك روز از آخر این ماه را روزه بدارد خدا او را ایمن گرداند از شدت سكرات مرگ و از هول بعد از مرگ و از عذاب قبر و هر كس دو روز از آخر این ماه را روزه بگیرد از صراط به آسانى بگذرد و هر كس سه روز از آخر این ماه را روزه بگیرد ایمن گردد از ترس بزرگ روز قیامت و از شدتها و هولهاى آن روز و برات بیزارى از آتش جهنم به او عطا كنند. و بدان كه براى روزه ماه رجب فضیلت بسیار وارد شده است و روایت شده كه اگر شخصی قادر بر آن نباشد هر روز صد مرتبه این تسبیحات را بخواند تا ثواب روزه آن را دریابد: سُبْحَانَ الْإِلَهِ الْجَلِیلِ سُبْحَانَ مَنْ لا یَنْبَغِى التَّسْبِیحُ إِلا لَهُ سُبْحَانَ الْأَعَزِّ الْأَكْرَمِ سُبْحَانَ مَنْ لَبِسَ الْعِزََّ وَ هُوَ لَهُ أَهْلٌ .
.
بزرگترین سرمایه
زودگذر همانند ابر!
همین دیروزبودکه منتظربودیم سال تحویل شودوباهم دعای(یامقلب القلوب والابصار)رابخوانیم چه زودگذشت.
«وَهُمْ یَصْطَرِخُونَ فِیهَا رَبَّنَا أَخْرِجْنَا نَعْمَلْ صَالِحًا غَیْرَ الَّذِی کُنَّا نَعْمَلُ ۚ أَوَلَمْ نُعَمِّرْکُم مَّا یَتَذَکَّرُ فِیهِ مَن تَذَکَّرَ وَجَاءَکُمُ النَّذِیرُ ۖفَذُوقُوا فَمَا لِلظَّالِمِینَ مِن نَّصِیرٍ ». و از درون آتش فریاد میزنند: ای پروردگار ما! ما را بیرون بیاور تا کارهایی شایسته انجام دهیم، غیر از آنچه میکردیم؛ جواب داده میشود، آیا آن قدر شما را عمر و فرصت ندادیم که پند بگیرید؟ و از بیم دهندگان بیم گیرید؟ پس بچشید که ستمگران را یاوری نیست. (سوره مبارک فاطر)
در روایات وارد شده کسانی که در روز قیامت از عمر خود استفاده نکرده باشند و عمر خود را به تباهی گذرانده باشند دچار حسرت می شوند از این رو، فریاد بر میآورند که خداوندا! یک بار دیگر ما را به دنیا برگردان، تا تمام لحظات زندگی را در کسب ایمان، عمل صالح و اخلاق نیکو، صرف کنیم و از الطاف تو، بهرهمند گردیم. ولی در پاسخ آنان، گفته میشود: باید وقتی که در دنیا بودید، از وقت خود استفاده میکردید از عمرتان، بهره میگرفتید.
فرصتهایی که بر سر راه زندگی بشر پیش میآید، ناپایدار و زودگذر است و ممکن است بزرگترین فرصت ثمربخش بر اثر کمترین مسامحه و سهل انگاری از کف برود. اولیای گرامیاسلام همواره خطر از دست رفتن فرصتها را به پیروان خود خاطر نشان کرده اند.
حضرت علی( علیه السلام )نیز میفرماید:
«اَلْفُرْصَه تَمُرُّ مَرَّالسَّحابِ، فَانْتَهِزُوا فُرَصَ الْخَیْر» (نهج البلاغه، فیض، حکمت ۲۰، ص ۱۰۹۶.)
فرصت مانند ابر (از افق زندگی) میگذرد. پس فرصتهای خیر را غنیمت بشمرید (واز آنها استفاده کنید).
نکاتی در موردغنیمت داشتن فرصت عمر
اول: دنیا، دار کار، کوشش و عمل است و آخرت دار بهره برداری از عمل دنیا. باید کاری کرد که در آخرت دچار حسرت نشد. قرآن کریم میفرماید:
«وَأَنذِرْهُمْ یَوْمَ الْحَسْرَهِ إِذْ قُضِیَ الْأَمْرُ وَهُمْ فِی غَفْلَهٍ وَهُمْ لَا یُؤْمِنُونَ» (مریم، آیه ۳۹.)
آنان (ستمگران) را از روز حسرت که کار به پایان آمده و آنان همچنان در حال غفلت هستند بترسان.
دوم: در قیامت پیش از آنکه انسان قدمی بردارد از عمر، جوانی و مال خود مورد پرسش قرار میگیرد. چنان که امام صادق(علیه السلام )میفرماید:
از جمله مواعظ لقمان به فرزندش این بود که در قیامت وقتی در موقف حساب قرار گرفتی، از چهار چیز تو را میپرسند:
«عَنْ شَبابِکَ فیما اَبْلَیْتَهُ وَ عُمْرِکَ فیما اَفْنَیْتَهُ وَمالِکَ مِمَّا اکْتَسَبْتَهُ وَفیما اَنْفَقْتَهُ» (کافی، ج۲،ص۱۳۵).
(میپرسند) جوانیت را چگونه گذراندی؟ عمرت را درچه راه فانی ساختی؟ مالت را از کجا به دست آوردی و در چه راه صرف کردی؟
در میان چهار مورد مزبور، دو مورد اول (نعمت جوانی و نعمت عمر) از گرانبهاترین نعمتهای خداوند است؛ دوران جوانی بهترین فرصت برای نیل به پیروزیهای درخشان زندگی است،
سوم: انسان باید از عمر خود در راه کمال انسانی بهره گیرد. این کمال در افزایش علم و معرفت در راه خدا و در اطاعت خدا خلاصه میشود. هر چه غیر از این باشد، اتلاف عمر محسوب میشود. اگر کار و کسبی دارد، اگر زندگی تشکیل میدهد، اگر با دیگران نشست و برخاست دارد و حتی اگر به گشت و گذاری در شهرها و صحراها و کشورها میپردازد، همه باید در راستای این کمال باشد. اغتنام فرصت به استفاده از لحظه لحظه زندگی است. چنین نشاطی تعطیلی ندارد و چنین انسانی خستگی نمیپذیرد.
عوامل از دست دادن فرصتها
کسالت و تنبلی: کسالت و تنبلی، نوعی بیماری است که چون خوره، دین و دنیای انسان را نابود میسازد.
امام باقر( علیه السلام )فرمود:
«اَلْکَسَلُ یَضُرُّ بِالدّینِ وَالدُّنْیا» (تحف العقول، ص ۲۱۹.)
تنبلی، به دین و دنیای انسان، ضرر میزند.
کار امروز به فردا وانهادن: تاخیر انداختن کارها و کار امروز را به فردا وانهادن از جمله آفتهای از دست دادن فرصتها محسوب میشود. در روایات اسلامی، از این موضوع با عنوان ( تسویف) یاد شده است.
بی هدفی: اگر هدف انسان در زندگی مشخص باشد در هر لحظه و با سرعت آن هدف را پی میگیرد؛ اما آدم بی هدف اینجا و آنجا پرسه میزند و وقت خود را میگذراند.
بیبرنامه بودن: بسیاری از فرصتها دراثر نداشتن برنامه درست، از بین میرود.
لهو و بیهودگی: روی آوردن انسان به خوشگذرانی های موقت و بی حاصل، فرصت های گرانبها را نابود میکند؛ البته معنای آن، نداشتن تفریح نیست، بلکه باید تفریح انسان در راستای هدف والای کمال طلبی باشد.
از زندگانیم گله دارد جوانیم
شرمنده ى جوانى از این زندگانیم
دارم هواى صحبت یاران رفته را
یارى کن اى اجل که به یاران رسانیم
پرواى پنج روز جهان کى کنم که عشق
داده نوید زندگى جاودانیم
چون یوسفم به چاه بیابان غم اسیر
وز دور مژده ى جرس کاروانیم
گوش زمین به ناله ى من نیست آشنا
من طایر شکسته پر آسمانیم
گیرم که آب و دانه دریغم نداشتند
چون میکنند با غم بى همزبانیم
اى لاله ى بهار جوانى که شد خزان
از داغ ماتم تو بهار جوانیم
گفتى که آتشم بنشانی، ولى چه سود
برخاستى که بر سر آتش نشانیم
شمعم گریست زار به بالین که شهریار
من نیز چون تو همدم سوز نهانیم
نقاط قوت انسان که شیطان نمی تواند به او آسیب برساند:
۱-دید و بازدید از خویشاوندان و اقوام که متاسفانه در برخی خانواده ها کم شده.
۲-بسم الله گفتن اول غذا حداقل در لقمه آخر بگوید چرا که اگر نگوید شیطان هم از غذا میخورد و این بدین معنی ست که اولا قابل اندازه گیری ست دانشمندان بسم الله،
ثانیا از میزان غذا نیز کم میشود.
۳-سجده طولانی
۴-اذان گفتن در خانه
۵-اذان در گوش راست و اقامه در گوش چپ نوزاد گفتن
۶-استعاذه به خداوند
۷-گفتن لا حول و لا قوة الا بالله العلی العظیم، صلوات فرستادن
۸-قرائت قرآن از روی قرآن
۹-آویزان کردن تابلویی از آیات قرآن در خانه و کلا چیزی که قرآن رویش نوشته باشد و در خانه آویزان شود.این مورد بسیار مهم است که لازم است همه اجرا کنند.
۱۰-بسم الله گفتن هنگام ورود به منزل یا اتاق
۱۱-قرائت سوره مبارکه لقمان هرشب
۱۲-تسبیحات حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها
۱۳-گفتن بسم الله و بالله و توکان علی الله ماشاءالله لا حول و لا قوة الا بالله العلی العظیم هنگام خروج از خانه
۱۴-روزه گرفتن
۱۵-صدقه دادن
۱۶-شستن سر با سدر یا همون برگ درخت کنار
۱۷-خوردن غذای کهنه و نو باهم مثلا توت پارسال با امسال و…
۱۸-روغن مالی با روغن زیتون (خانمها هر شب ، آقایان هفته ای دوبار فواید زیادی دارد)
۱۹-انارخوردن
۲۰-انگشتر عقیق یمانی
۲۱-نگهداری حیوان در خانه که بهترینش کبوتر است .
۲۲-پوشاندن سر در دست شویی
۲۳-آب باران خوردن و شست و شو با آن .
دراسه فی طب الرسول المصطفی ج۱ آیت الله عباس تبریزیان
احکام آرامش
آرامش مُباح :
آرامش گرفتن از نگاه به طبیعت
آرامش گرفتن با خواب و استراحت و…
آرامش مستحبّ :
آرامش دادن و آرامش گرفتن با همسر
آرامش دادن به مصیبت زده و کسی که عزادار و داغدار شده
آرامش گرفتن با ذکر ، دعا، مناجات و . . .
آرامش واجب :
آرامش در حالت اذکار نمازهای واجب ( اعمّ از اذکار واجب و مستحب، به استثنای ذکر بحول الله و قوّتهٖ …)
آرامش حرام:
آرامش از راه ارتباط با نامحرم ( از راه لمس، نگاه، صحبت و… )
آرامش از طریق مصرف هر نوع مست کننده
آرامش از راه استماع آهنگ و آواز مُطرِب
آرامش مکروه:
آرامش از راه تقاصّ و انتقام از کسی که به ما ظلمی کرده
آرامش از راه مشغولیت به کارهای بیهوده و بی ثمر ( تا جایی که به حدّ گناه نرسد…)
الاٰ بِذکرِ اللهِ تَطمئِنُّ القلوُب
مفهوم عید از منظر روایات
عيد نوروز يک عيد_ملّی است و همين مقدار که نهی از آن نشده است، امضاست و می توان به نام عيد ملي، عيد گرفت و اشکالی هم ندارد. مرحوم محدث قمی در کتاب مفاتيح الجنان، وجه شرعی به اين عيد می دهند که علاوه بر اينکه عيد ملی است، اسلام آن را امضا کرده و عيد شرعی نيز می باشد.
مرحوم محدث قمی از معلّی بن خُنَيس و او از امام صادق علیه السلام نقل می کنند: روز عيد_نوروز غسل عيد نوروز کن و لباس نو بپوش، مثل مردم که لباس نو می پوشند و روزه باش برای اينکه قُرب به خدا پیدا کنی. بعد از ظهر چهار رکعت نماز بخوان و بعد از نماز به سجده برو و دعايی را نقل کردند. در اواسط دعا اين جمله آمده است: «وَ بَارِكْ لَنَا فِي يَوْمِنَا هَذَا الَّذِي فَضَّلْتَهُ وَ كَرَّمْتَهُ وَ شَرَّفْتَهُ وَ عَظَّمْتَ خَطَرَهُ»[۱]
در عيد فطر به نام عيد می خوانیم: «أَسْأَلُكَ فِي هَذَا الْيَوْمِ الَّذِي جَعَلْتَهُ لِلْمُسْلِمِينَ عِيداً»[۲]
در اينجا اين گونه آمده که خدايا! اين روز، روز با شرافتی است و روزی است که تو اين روز را گرامی داشتی و روزی است که برای اين روز، عظمت قائل شدي.
روايت گرچه در مفاتيح، مرسل است، اما در واقع مرسل نيست. بعضی در معلّی بن خُنَيس از نظر سند ايراد کرده اند و ما معلّی بن خُنَيس را در کتاب رجال، توثيق کرده ايم.[۳]
لذا روايت هم معتبر است. اگر کسی روايت را معتبر نداند، قانون تسامح در ادلۀ سنن، روز عيد نوروز را عيد می داند. بنابراین می توان گفت: روز عيد نوروز از اعياد ملی بوده که شارع مقدس آن را امضا کرده است.
جهت مشاهده ادامه یادداشت و منابع آن به بلاغ مراجعه شود
balagh.ir/content/8392