منشور اخلاقی پرستار (مقام معظم رهبری)
البته تکالیف هم سنگین است به تکالیف هم باید توجه کرد، اخلاق پرستاری مثل اخلاق پزشکی یک فریضه است ، یک وظیفه است اجر شما بسیار زیاد است تکلیف شما هم بسیار سنگین است چون بیمار انسانی ، یک ماشین نیست یک مجموعه آهن و فولاد و پیچ و مهره نیست ، فقط جسم نیست.
روح انسان، احساسات انسان ، به خصوص در هنگامی که مریض است دردمند است ، خیلی نیازمند لطف است ، نیازمند نوازش است گاهی یک لبخند شما از دارو و درمانی که برای این بیمار به کار می رود ارزشش بیشتر است ، اثرش بیشتر است بیمار دچار آشفتگی است دچار ناراحتی است کمک به جسم او نیست، جسم او را با دارو و درمان و تزریق و تدابیر پزشکی بایستی علاج کرد، اما روح او با محبت ، با لطف ، با نوازش، به تجربه ثابت شده است که شادی روح انسان ، شادی عصبی و احساسی انسان ، بر روی جسم او تاثیر مثبت می گذارد.(فرمایشات حضرت آقا1/2/89)
پرستاران، درد آشنایان همه بیماران و از کار افتادگان هستند، مونس لحظه ای درد و رنج انسان هایی هستند که نیاز به مونس و پرستار دارند.(25/3/84)
پرستاران عزیز حقیقتا رحمت برای همه افراد بیمار و بیمار دار جامعه محسوب می شوند.(3/4/83)
حیـف نیسـت که مـا از ایـن پـدر مهـربان غافـل باشیـم ⁉️
آیت الله ناصری(مدظله العالی) می فرمایند:
شما فرزندان روحانی و معنوی امام زمان علیه السلام هستید. اگر بدانید که عشق به آقا امام زمان علیه السلام چه روحی و چه طراوتی به انسان می دهد،اگر بدانید که به حسب نقل بزرگان مثل سید بن طاووس چه علاقه ای و چه لطف و مهربانی،امام زمان علیه السلام به شما دارد، و اگر بدانید با چه کسی روبرو هستید از یاد او غافل نمی شوید و او را فراموش نمی کنید، او از پدری مهربان تر و از مادری مهربان تر است.
و همه اهل بیت علیهم السلام اینجوری هستند. اما آقا صاحب الزمان علیه السلام محبتشون یک محبت دیگر است.
شما و ما باید این حس را داشته باشیم و این ارتباط را، که با چه کسی مواجه هستیم؟!
کیست طرف مقابل ما؟!
آن بزرگوار از بعضی تشرقات پیدا است که اگر فلانی را می دیدند، مثلا فرض کنید رزقی نصیبشان شده خدمت امام زمان علیه السلام رسیدند، از اقوام شما ،نزدیکان، آشنایان و… حضرت سوال می کردند (آنهایی که شما از حیث عاطفی وابسته هستید) و این یک دنیا محبت و عشق و لطافت است،، آن وقت حیف نیست که ما از این پدر مهربان غافل باشیم! کسی که لحظه به لحظه، پیگیر قضایای ما است.
ما چقدر کوتاهی کرده ایم که آن بزرگوار با اینکه سفارش می کند که به یادش باشیم، برایش دعا کنیم، باز ما غافل هستیم و مثل آدمی که مسموم است و عادت کرده به خوردن سم، خودمان را با کارهای روزمره مشغول می کنیم، که این سمی به جان ما است و خدای ناکرده در آن گناه و معصیت باشد.
و از این ارتباط، از این انس و توجه خودمان را با نصیب نمی کنیم. یک وظیفه ای ما داریم، بلکه وظایفی داریم در مقابل آن بزرگوار که (اگر درست انجام بدهیم) بهره هایش را خودمان می بریم، دنیایی و آخرتی.
اللّهم_عجّل_لولیّـــــک_الفرج
منبع
دارالمهدی دستگردDarolmahdiDastgerd
یادگاری از مسیح علیه السلام ،در امام عصر عجل الله فرجه
سعید بن جبیر می گوید : امام زین العابدین علیه السلام فرمودند :
في القائِمِ سُنَنٌ مِن سَبعَةِ أنبياءَ ، سُنَّةٌ مِن أبينا آدَمَ ، وَ سُنَّةٌ مِن نوحٍ ، وَ سُنَّةٌ مِن إبراهيمَ ، وَ سُنَّةٌ مِن موسي ، وَ سُنَّةٌ مِن عيسى ، وَ سُنَّةٌ مِن أيّوبَ ، وَ سُنَّةٌ مِن مُحَمَّدٍ ؛ صَلَواتُ اللهِ عَلَيهِم ؛ فَأمّا مِن آدَمَ وَ نوحٍ فَطولُ العُمُرِ ، وَ أمّا مِن إبراهيمَ فَخِفاءُ الوِلادَةِ وَ اعتِزالُ النّاسِ ، وَ أمّا مِن موسي فَالخَوفُ وَ الغَيبَةُ ، وَ أمّا مِن عيسى فَاختِلافُ النّاسِ فيهِ ، وَ أمّا مِن أيّوبَ فَالفَرَجُ بَعدَ البَلوي ، وَ أمّا مِن مُحَمَّدٍ فَالخُروجُ بِالسَّيفِ.
در قائم ویژگیهایی از هفت تن از پیامبران وجود دارد : یک ویژگی از پدرمان آدم ، و یک ویژگی از نوح ، و یک ویژگی از ابراهیم ، و یک ویژگی از موسی ، و یک ویژگی از عیسی ، و یک ویژگی از ایوب ، و یک ویژگی از محمد صلوات الله علیهم اجمعین ؛ اما از آدم و نوح طول عمر است ، و از ابراهیم پنهان بودن ولادت و کناره گیری از مردم است ، و از موسی ترس و غایب زیستن است ، و از عیسی اختلاف مردم دربارهء اوست ، و از ایوب فرج و گشایش بعد از بلا و مصیبت است ، و از محمد (صلی الله علیه و آله) خروج با شمشیر است
منبع:
کمال الدین ۳۲۱/۱ ب۳۱ ح۳ ✔️ اثبات الهداة ۴۶۶/۴ ب۳۲ ف۵ ح۱۲۴ ✔️ إعلام الوری ر۴ ق۲ ب۲ ف۲ ✔️ بحارالأنوار ۲۱۷/۵۱ ب۱۳ ح۴
صدف محجور شده
علت و فلسفه پیدا شدن حجاب چیست ؟ چطور شد که در میان همه یا بعضی ملل باستانی پدید آمد ؟ اسلام که دینی است که در همه دستورهای خویش فلسفه و منظوری دارد چرا و روی چه مصلحتی حجاب را تأیید و یا تأسیس کرد ؟ .
مخالفان حجاب سعی کرده اند جریانات ظالمانه ای را به عنوان علت پیدا شدن حجاب ذکر کنند و در این جهت میان حجاب اسلامی و غیر اسلامی فرق نمی گذارند چنین وانمود می کنند که حجاب اسلامی نیز از همین جریانات ظالمانه سرچشمه می گیرد .
در باب علت پیدا شدن حجاب نظریات گوناگونی ابراز شده است و غالبا این علتها برای ظالمانه یا جاهلانه جلوه دادن حجاب ذکر شده است . ما مجموع آنها را ذکر می کنیم . نظریاتی که به دست آورده ایم بعضی فلسفی و بعضی اجتماعی و بعضی اخلاقی و بعضی اقتصادی و بعضی روانی است که ذیلا ذکر می شود :
1 - میل به ریاضت و رهبانیت( ریشه فلسفی ) .
2 - عدم امنیت و عدالت اجتماعی ( ریشه اجتماعی ) .
3 - پدرشاهی و تسلط مرد بر زن و استثمار نیروی وی در جهت منافع اقتصادی مرد ( ریشه اقتصادی )
4 - حسادت و خودخواهی مرد ( ریشه اخلاقی )
5 - عادت زنانگی زن و احساس او به اینکه در خلقت از مرد چیزی کم دارد به علاوه مقررات خشنی که در زمینه پلیدی او و ترک معاشرت با او در ایام عادت وضع شده است ( ریشه روانی ) .
علل نامبرده یا به هیچ وجه تأثیری در پیدا شدن حجاب در هیچ نقطه از جهان نداشته است و بی جهت آنها را به نام علت حجاب ذکر کرده اند و یا فرضا در پدید آمدن بعضی از سیستمهای غیر اسلامی تأثیر داشته است
در حجاب اسلامی تأثیر نداشته است یعنی حکمت و فلسفه ای که در اسلام سبب تشریع حجاب شده نبوده است . همانطور که ملاحظه می شود مخالفان حجاب گاهی آن را زائیده یک طرز تفکر فلسفی خاص درباره جهان و لذات جهان معرفی می کنند
و گاهی ریشه سیاسی و اجتماعی برای آن ذکر می کنند و گاهی آنرا معلول علل اقتصادی می دانند و گاهی جنبه های خاص اخلاقی یا روانی را در پدید آمدن آن دخالت می دهند . ما هر یک از این علل را ذکر و سپس انتقاد می کنیم و ثابت می کنیم که اسلام در فلسفه اجتماعی خود به هیچیک از این جهات نظر نداشته است و هیچ یک از آنها با مبانی مسلم و شناخته شده اسلام وفق نمی دهد .
منبع:
کتاب_مسئله_حجاب از شهید مرتضی مطهری
زمانشناس با بصیرت
امام صادق علیه السّلام فرمودند: اَلعالِمُ بِزَمانِهِ لا تَهجُمُ عَلَیهِ اللَّوابِسُ؛آن کس که به زمان خویش دانا و آشنا باشد، شبهات به او هجوم نمی آورند. (1) شرح حدیث: «لوابس» به معنای شبهات است، یعنی اموری که بر انسان مشتبه می شود و او درست و نادرست، حق و باطل و راه و بیراهه را نمی شناسد و دچار فتنه و فساد و گمراهی می گردد. «زمان شناسی»، به انسان بصیرت و آگاهی می دهد. زمان شناس، کسی است که ویژگیهای عصر و زمان خود را بشناسد، از دشمنان، دشمنیها، خطرها و خطرآفرینان باخبر باشد، نفاق را بشناسد، حیله های رایج را بداند، دستهای پنهان در پشت قضایا و حوادث را بشناسد، مردم شناس باشد و ریشه حوادث و بحرانها را بداند. بصیرت و شناخت، مثل چراغی است که راه انسان را روشن می کند. حرکت در جاده تاریک، خطرناک است. ممکن است دشمنانی در کمین باشند، یا گودال هایی بر سر راه باشد، یا حیوانی وحشی حمله کند و آسیب برساند. امّا آشنایی به زمان و بصیرت نسبت به مسائل روز، سبب می شود، انسان فریب نخورد و مورد سوءاستفاده قرار نگیرد. این نکته، هم در مسائل اجتماعی و روابط با مردم است و هم در مسائل سیاسی و خطوط_جناحها، گروهها و احزاب. چه بسیار افرادی که به سبب سادگی و ناآگاهی، به گمراهی افتادند و آبرو و ایمانشان بر باد رفت. زمان شناسی، سدّی در برابر هجوم شبهه ها و فتنه هاست.
کلمات مناسب در تبریک
فرد مسلمان در سراسر زندگی خویش برای آنکه به پاداش الهی یا نتیجه مثبت اعمال خود دست یابد به هر عمل صالحی مبادرت مینماید و از جانب دیگر میدانیم که تبریک گفتن و مورد لطف و مهر و محبت قرار دادن انسان مسلمان و وارد کردن سرور و شادمانی به قلب او، از مهمترین راههای نزدیک شدن به خدای تعالی است و یکی از پسندیدهترین اعمال بعد از فرایض و از موجبات بخشش و راه یافتن به بهشت است.
- تبریک تولد
مستحب است گفته شود: «خدای تعالی به فرزندی که به تو بخشیده است برکمت ببخشد و بتوانی شکر (خداوند) را به جای آوری و از نیکی او نیز نصیب تو گردد و بزرگ شود و به سن توانایی برسد».
بستگان نوازد باید بگویند: «بارك الله لك، وبارك عليك، وزرقك الله مثله؛خدای تعالی به تو برکت ببخشد و روزی ببخشد و مانند او را به تو عطا کند». این دو عبارت از سرورانمان «حسینبن علی ب» و «حسنبصری» روایت شده است.
- تبریک بازگشت از سفر
مستحب است که بگوید: «الحمد لله الذی سلمک، وجمع الشمل بک وأکرمک؛خدای تعالی را سپاس میگویم که تو را به سلامت باز گرداند و تو را گرامی داشت». (روایت از سلف)
- تبریک عید
مستحب است که فرد مسلمان به برادر مسلمانش بعد از نماز عید بگوید: «تقبل الله منا ومنک؛خدای تعالی از من و شما قبول کند».
- تهنیت به کسی که خوبی میکند.
مستحب است به کسی که نسبت به فرد مسلمانی نیکی میکند گفته شود: «بارک الله لک فی أهلک ومالک، وجزاک الله خیراً؛خدای تعالی به تو و اهل و مالت برکت ببخشد و به تو جزای خیر بدهد».
نبی اکرم (صلی الله علیه وسلم) مبلغ چهل هزار از من قرض گرفت، پولی به او رسید، قرض مرا بر گرداند و فرمود: «بارک الله لک فی أهلک ومالک، إنما جزاء المسلف (المقرض) الحمد والثناء؛خدای تعالی به اهل و مال تو برکت ببخشد و پاداش کسی که قرض میدهد تشکر و سپاسگزاری از اوست».
بهتر است که شخص تبریک گوینده در گفتن تهنیت به دعاها یا الفاظ منتخب و مذکور مقید باشد. البته میتواند الفاظ و عباراتی را اضافه کند که در آن وقت و لطافت، محبت و دعای خیر نیز وجود داشته باشد اما به شرط آنکه این تعابیر از منشا بیگانه سرچشمه نگرفته باشد تا به تقلیدی جاهلی بدل نگردد و نشان تمایز و استقلال عقیدتی و اصالت اسلامی داشته باشد.
منابع:
کتاب سيره تربيتي پيامبر و اهل بيت (علیه السلام)
زيزآبادی فراهانی، اكرم. جايگاه و مفهوم شادی از منظر قرآن و روايات. پاياننامه كارشناسی ارشد الهيات و معارف اسلامی، دانشكده علوم انسانی دانشگاه آزاد اسلامی، گروه انديشه و علم. بهمن 1388