دانسته هایی درموردعید غدیر
10مهر - 18 ذی الحجه مصادف با عید سعید غدیر
مسافران یک به یک، به میعادگاه عشق نزدیک می شوند، و آنگاه فرمانی از سوی قادر متعال نازل می گردد و پیامبر رحمت بر تمامی اهل زمین مژده می دهد: « الیَوم اَکمَلتُ لَکُم دینُکُم» و دستان مهربان پیامبر- صلی الله علیه و آله و سلم- ، دستان با صلابت علی- علیه السلام- را بر فراز آسمان بلند می کند و نوری عظیم این کره خاکی را فرا می گیرد. مژده باد بر اهل زمین مژده باد بر اهل آسمانها.
علی- علیه السلام- این یکه تاز مردانگی و عدالت، علی- علیه السلام- این مظهر شجاعت و صلابت بر تخت امیری مؤمنان خواهد نشست. او زمین را از عدل پر خواهد کرد و عشق الهی را در دلهای مؤمنان جای خواهد داد.او بعد از پیامبر رحمت و رأفت یگانه حاکم بزرگ بر قلب مسلمین خواهد بود. و پیامبر- صلی الله علیه و آله و سلم- اینگونه فرمود:
«هر کس من مولای او بوده ام علی مولای اوست»
و اینگونه بود که خاکیان با نور پیمان بستند و دستان خود را به سوی او بلند کردند. در روزی که خداوند آن را بزرگ داشته و ملائک در آسمانها به جشن و سرور پرداختند، علی امام اول شیعیان، امیر مؤمنان، جانشین پیامبر- صلی الله علیه و آله و سلم- شد، در سرزمینی که غدیر نام داشت.
غدیر خم
غدیر خم نام ناحیهای میان مکه و مدینه است که پیامبر اسلام در حجةالوداع، علی بن ابی طالب را «ولی» پس از خود اعلام کرد. ۱۸ ذیالحجه سال ۱۰ هجری قمری سالروز این واقعه میان شیعیان به عید غدیر خم شهرت دارد.
حضرت محمد (ص)، پیامبر اسلام در بازگشت از آخرین حج خود همه مسلمانانی که در حج شرکت داشتند را در غدیر خم جمع کرد و در آنجا علی بن ابیطالب را بهعنوان وصی و برادر و جانشین خود از جانب خدا معرفی کرد. عبارت معروف «هر آنکس که من مولای او هستم، پس علی مولای اوست» قسمتی از خطابه بلند غدیر میباشد.
جغرافیای غدیر خم
«غدیر خم» نام ناحیهای در میان مکه و مدینه است که بر سر راه حاجیان قرار دارد و به خاطر وجود برکهای در این محل که در آن آب باران جمع میشدهاست، به این نام شهرت یافتهاست. غدیر در ۳-۴ کیلومتری جحفه واقع شده و جحفه در ۶۴ کیلومتری مکه قرار دارد که یکی از میقاتهای پنجگانهاست. در جحفه راه اهالی مصر، مدینه، عراق و شام از یکدیگر جدا میشود. غدیر خم بهسبب وجود آب و چندین درخت کهنسال، محل توقف و استراحت کاروانیان بود؛ اما گرمایی طاقتفرسا داشت.
رخداد غدیر خم از دیدگاه شیعه
از آغاز ذی القعده سال دهم هجری که مقارن با آخرین سال زندگانی پیامبر بود، به تمام مناطق مسلمان نشین و طوائف و قبائل مسلمان عربستان خبر داد که وی در این ماه به مکه معظمه خواهد رفت و مراسم عمره و حج را به جای خواهد آورد و بدین ترتیب بزرگترین اجتماع مسلمانان شکل گرفت، که معروف به حجةالوداع است. با پایان حج محمد به سرعت دستور حرکت جهت اجتماع در غدیر خم را دادند.
حتی دوازده هزار از اهل یمن- که برای رفتن به وطن خود باید مسیر دیگری را میرفتند- به دستور او با کاروان مسلمانان همراه شدند. در میان راه مکه و مدینه در غدیر خم، آیه قرآن نازل گردید: «ای پیامبر! آن چه را از سوی پروردگارت بر تو نازل شده (به مردم) برسان. اگر این کار را نکنی، رسالت الهی را به انجام نرسانده ای و خداوند از مردم نگاهات خواهد داشت.»
در پی نزول این آیه، رسول خدا دستور دادند تا همه ی کاروانیان در آن محل اجتماع کنند، و در همان جا خطابه ی طولانی غدیر توسط پیامبر اکرم ایراد گردید. برخی بخشهای این سخنرانی- که در معرفی مقام امیرالمؤمنین می باشد- چنین است:
ای مردم! بدانید که خداوند علی (علیه السلام) را ولی و امام شما قرار داده و اطاعت او را بر مهاجران و انصار و کسانی که به نیکی از آنها پیروی کنند، و بر شهری و روستایی و عجم و عرب و آزاد و مملوک و بزرگ و کوچک و سفید و سیاه واجب ساختهاست. آگاه باشید که «امیرالمؤمنین» غیر از این برادرم کسی نیست و پیشوایی مؤمنان پس از من بر کسی جز او روا نخواهد بود.
او جانشین من در امتم و پیشوای کسانی است که به من ایمان آورده اند و نیز جانشین من در تفسیر کتاب خداست. خداوند دین شما را به واسطه امامت او کامل گردانید. به دستورات او گوش فرا دهید تا در سلامت بمانید و از او پیروی کنید تا هدایت شوید. ای مردم! من «صراط مستقیم »ام که خداوند شما را به پیروی آن امر فرموده است. آن گاه پس از من، علی ( علیه السلام) و پس از او، فرزندانم (علیه السلام) از نسل او.
من (از جانب خداوند) دستور یافته ام که از شما در مورد آن چه که از سوی خداوند راجع به علی (علیه السلام) امیرالمؤمنین و اوصیای پس از او (علیه السلام) آوردم، بیعت بگیرم و دست شما را بفشارم. خداوند به من امر کرده که از زبانهای شما در مورد آنچه بیان نمودم- راجع به علی امیر المؤمنین (علیه السلام) و امامانی که پس از او می آیند (علیه السلام) و از من و از اویند، اقرار زبانی بگیرم و چنان که خبرتان دادم، نسل من از صلب علی (علیه السلام) است. همگی بگویید: «شنیدیم و اطاعت میکنیم و خرسندانه - در مقابل آن چه از سوی پروردگار ما و خویش درباره ی امامت علی امیرالمؤمنین (علیه السلام) و امامانی که از صلب او به دنیا می آیند (علیه السلام)، به ما رساندی - سر تسلیم فرود میآوریم.
بر این عقیده زنده ایم و با آن می میریم و با آن (در قیامت) محشور می شویم. تغییر نمی دهیم و تبدیل و انکار نمی کنیم، تردید به دل راه نمی دهیم و از این عقیده بر نمی گردیم و پیمان نمی شکنیم.» بعد از پایان خطابه، این آیه بر پیامبر فرو فرستاده شد: امروز کافران از دین شما مأیوس شدند. پس از آنان نهراسید و از من (پروردگار) بترسید. امروز دین شما را برایتان کامل کردم و نعمتم را بر شما تمام داشتم و اسلام را به عنوان دینتان پسندیدم.»
مراسم بیعت مسلمانان با پیامبر و امیر المؤمنین علیه السلام سه روز به طول انجامید و حتی بانوان با قرار دادن دست خود در ظرف بزرگ آبی که در سوی دیگر آن در درون خیمه، دست پر صلابت امام علی علیهالسلام قرار داشت، بیعت خود را اعلام می کردند. به نظر شیعه منافقین که گروه قابل توجهی را تشکیل می دادند، در ماجرای غدیر و به اراده الهی، نتوانستند نیات پلید خود را آشکار و عملی سازند.
اما در میان جمعیت شبهه افکنی هایی نسبت به اقدام پیامبر انجام می دادند و شخصی به نام «حارث فهری» را تحریک نمودند تا نزد رسول بیاید و علی رغم همه تصریحات حضرت در ضمن خطبه، سؤال کند که آیا آن چه در مورد علی بن ابی طالب (علیه السلام) گفتی از جانب پروردگار بود یا از جانب خود؟
نبی اکرم در پاسخ فرمودند: «خداوند به من وحی کردهاست و واسطه ی بین من و خدا جبرئیل است و من اعلام کننده ی پیام خدا هستم و بدون اجازه ی پروردگارم، خبری را اعلام نمی کنم.» حارث که شدت غضب و غیظ نسبت به امیرالمؤمنین علیه السلام همه ی وجودش را گرفته بود گفت: «خدایا اگر آنچه (حضرت) محمد می گوید حق و از جانب تو است، سنگی از آسمان بر ما ببار و یا عذاب دردناکی بر ما بفرست.» در پی این سخن، در مقابل دیدگان بهت زده ی حاضران سنگی از آسمان بر سر او فرود آمد و هلاکش گرداند.
علامه امینی فهرست دهها منبع از اهل تسنن، که ماجرای یاد شده را به عنوان شأن نزول آیه ی اول سوره ی معارج یاد کرده اند، ذکر نمودهاست. ترجمه ی آیات اول این سوره چنین است: «درخواست کننده ای، عذابی را طلب کرد که (آن عذاب) اتفاق افتاد عذابی که هیچ چیز نمی تواند آن را از حق پوشان دور نماید عذابی از سوی خداوند صاحب»
مرا غدیر نه برکه، که بیکران دریاست
مرا غدیر نه برکه، که بیکران دریاست
علی نه فاتح خیبر،که فاتح دلهاست
مرا غدیر نه برکه، که خم جوشان است
علی نه ساقی کوثر،که کوثر عظماست
مرا غدیر نه یک برگ سرد تاریخ است
علی نه شافع محشر، که محشر کبراست
مرا غدیر حریم وصال محبوب است
علی نه همسر زهرا که کیمیای ولاست
مرا غدیر بود پایگاه دانش و دین
علی نه کاتب قرآن که آیت عظماست
مرا غدیر نه یک واژه در دل تاریخ
که جان پناه همه رهروان راه خداست
مرا غدیر نه یک روز اختلاف افکن
که همچو چشمه ی مبعث زلال وحدت زاست
مرا غدیر ندای بلند آزادی است
علی نه حامی بوذر که روح صدق و صفاست
مرا علی نبود خلقتی خدا گونه
چو غالیان نسرایم که مالک دو سراست
اگر نه عالم و عادل مرا نمی شاید
ستایمش که علی عالی و علی اعلاست
بخوان ز سوره انعام علت درجات
علی ز علم و عمل بر جهانیان مولاست
مگوکه مولد او کعبه شد که می گویم
به هر مکان که علی هست کعبه خود آنجاست
هر آن که دم زند از عشق آن ولی والا
علی صفت اگرش نیست، کار غرق خطاست
بخوان تو نامه مولا به مالک اشتر
که طرز فکر علی از خطوط آن پیداست
ببین که در دل آن رادمرد بی همتا
به یاد قسط و عدالت چه محشری بر پاست
بکوش رنگ علی گیری و صفات علی
هزار نکته باریک تر ز مو اینجاست
به سالروز امامت به جشن عید غدیر
که اشک شوق به چشمان عاشقان پیداست
گل (امید) به لب ها نشاندم و گفتم
خوشا دلی که در آن مُهر مهر میر ولاست
خودکرده راتدبیرنیست
یک شب به مولایم حسین
گفتـم چـرا قلبـم دگــر
برتارزلفت گیرنیست
سربرزمین افکندوگفت
خودکرده راتدبـیرنیست
گفتـم که دیگر گوییــا
گشتتم جدااز عشـق تو
گفتـا که یا زهـرا بگو
ای بنده هرگزدیرنیست
گفتم کـه دیگرگـوییا
افتـاده ام ازچشم تـو
باغم نگاهم کردوگفت
مولازنوکرسیـرنیست
خواب خرگوشی...
شیعیان به برکت آموزه های قرآن و هدایت های اهل بیت، به خوبی حق و باطل را شناخته اند و گمراهی و ضلالت وهابیون متحجر و بدعت گذار و حاکمان جنایتکار سعودی را به خوبی درک می کنند اما چرا یک میلیارد مسلمان خفته جهان تسنن چنین بینشی را در خود تجربه نمی کند؟!
همان ها که وقتی در گوشه ای از دنیا، کمترین اهانتی به قران کریم می شود _به حق_ تظاهرات ها می کنند و صدها کشته و زخمی می دهند، اما وقتی در همین بیخ گوششان، بدترین توهین ها به مقدس ترین خانه روی زمین می شود، کمترین ککشان هم نمی گزد! هر ساله صدها هزاراشان هم به زیارت این خانه شریف می روند و این اهانت های آشکار را با چشم سر می بینند اما کمترین دمی بر نمی آورند!
در این ماه حرام ذی حجه، که صدها هزار زائر از اقصی نقاط جهان اسلام، راهی زیارت خانه خدا می شوند، امید داشتم به خاطر حضور این زائران عرق شرمی بر پیشانی نحس آل سعود بنشیند و موقتا هم که شده، از ریختن بمب های خوشه ای بر سر کودکان بی گناه یمنی دست بکشد، اما زهی خیال باطل!
نه تنها خجالت نکشید بلکه وضع بدتر هم شد و ریختن بمب های ممنوعه شیمیایی و اهدافی چون بازار _که محل تجمع ده ها نفر از مردمان عادی و بی گناه است_ به جنایات قبلی افزوده شد!
ولی صد افسوس بیشتر، از اینکه در هزار سوی جهان اسلام، کمترین ندای اعتراضی به این جنایات بلند نشد!
مردمان غافلی که ده ها بار به دور سنگ ها چرخیدند و ناله های کودکان یمنی را شنیدند اما هیچ نگفتند!
مردمان ساده اندیشی که زیر جرثقیل های بن لادن، خورد و خمیر شدند، اما دعای سلامت پادشان بیمار وهابی _که دستان کثیفش تا مرفق به خون کودکان یمنی آغشته است_ را از یاد نبردند!
مردمان خفته ای که جسدهایشان خلوار خلوار در منی تملبار شد، اما کمترین اخمی به شاهزاده منحوس سعودی _که عامل این جنایت و نیز مسؤول مستقیم ریخته شدن خون کودکان یمنی است_ نشان ندادند!
آیا وقت آن نرسیده که علمای ساکت اهل سنت _که در جهت دهی تفکرات پیروانشان، سهم بسزایی دارند_ کمی در پیشینه و رفتار و عقاید حاکمان سعودی و وهابی های متحجر اندیشه کنند، و جهان خفته اهل سنت را از این خواب خرگوشی بیدار نموده، و خانه خدا را از غربتی که گرفتار آن شده نجات دهند؟! آیا وقت آن نرسیده که جوانان اهل سنت که دم از دوستی خدا و قرآن و پیامبر می زنند، از عالمان ساکت خود، حقیقت ماجرا را جویا شوند و از آنان روشنگری و ندای حق را مطالبه کنند؟!
چگونه مي شود فهميد كه مرجعيت شخصي، مورد تأييد امام زمان (عج) است يا نه؟
مرجعيت و تأييد امام زمان (علیه السلام)
خود امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) وساير امامان (علیه السلام)معيارهايي ارائه داده اند که مي تواند ملاک تشخيص اين موضوع باشد. براي اينكه انسان بفهمد اجتهاد و مرجعيت شخصي، مورد تأييد امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) است يا نه، ملاك هايي در روايات ذكر شده است.
در نامه اي از امام عصر (علیه السلام)آمده است: « و أما الحوادث الواقعة فارجعوا فيها إلي رُواهِ حديثنا، فإنّهم حجّتي عليكم و أنا حجة الله عليهم »؛ «در پيشامدها به راويان احاديث ما روي آوريد كه اينان حجت من بر شمايند و من حجت خدا بر ايشانم».
بحار الأنوار، ج 53، ص 181؛ مستدرك الوسائل، ج 18، ص 317، ح 21458 امام حسن عسكري (علیه السلام) از امام صادق (علیه السلام) نقل مي فرمايد:
«… فأما من كان من الفقهاء صائنا لنفسه حافظاً لدينه مخالفاً علي هواه مطيعاً لأمر مولاه فللعوام أن يقلّدوه و ذلك لايكون إلا بعض فقهاء الشيعه لاكلّهم… »؛ «فقيهي كه خويشتن دار و حافظ دين و مخالف هواي نفس و مطيع امر مولايش باشد، عوام (توده مردم) حق تقليد از او را خواهند داشت و اين صفات در همه فقها نيست؛ بلكه در بعضي از فقها هست».
وسائل الشيعهّ، ج 18، ابواب صفات قاضي، ح 20، ص 94 و 95
بنابراين، در تشخيص مجتهد و مرجع مورد تأييد امام (علیه السلام)اين معيارها را بايد در نظر داشت. خودِ مردم بايد دربارة آنها مطالعه و تحقيق كنند. از طرف ديگر، همه ما مأمور به ظاهر هستيم. بنابراين كسي كه ظاهر او نشان دهندة چنين شرايطي است و علما نيز فقاهت او را تأييد كنند، مصداق روايت بالا شناخته مي شود.
شوخی و كمدي درمانی
زندگی اگر در بستر جهان بینی توحیدی (عقل و شرع) نباشد پوچ است. علف های هرز پوچی و بدبنینی و افسردگی در مرداب بی هدفی و پوچ انگاری می روید. امروزه باشگاه های خنده زیادی در سراسر جهان برای رفع افسردگی و ایجاد نشاط تأسیس می کنند این مراکز اگر منهای جهان بینی توحیدی باشد از مواد مخدر مخرب تر است.
بسیاری از بازی گران طنز و کمدین ها باطنی ناآرام و آشفته دارند بسیاری از افرادی که احساس تنهایی شدید می کند، یا اضطرابی و وسواسی هستند با افراط در شوخی و جوک های جنسی تلاش می کنند، خود را آرام کنند.
گویند مردی نزد روانپزشک رفت و از غم بزرگی که در دل داشت برای دکتر تعریف کرد. دکتر گفت به فلان سیرک برو. آنجا دلقکی هست، این قدر می خنداندت تا غمت یادت برود. مرد لبخند تلخی زد و گفت من همان دلقکم! [۱]
A man went to his doctor, complaining about a big sorrow deep in his heart. “go to that circus! There’s a funny clown there, he’ll cheer you up and you’ll forget all about it!” the doctor advised. The man smiled bitterly and said: “I am that clown
پی نوشت :
[۱] . نرم افزار آيين شوخي و قوانين خوشي، سايت انجمن گفت و گوي ديني