شهید محمد بلباسی
?اگر نگاه به نامحرم را کنترل کنی، نگاه خدا روزیت میشود.
?شهید محمد بلباسی?
#تسلیت_کابل
✊ هر چه فریاد دارید بر سر آمریکا بکشید
(خواهران ما را با زبان روزه کُشتند)
? این تصویر، نتیجه میدانی است که فدای دیپلماسی شد. اینجا سلیمانی ندارد…
#تسلیت_کابل
#تسلیت_فاطمیون
#روزه_در_اسارت
???????
#اسارت
#ماه_مبارک_رمضان
#روزه_در_اسارت
پس از اتمام مرخصیام از تهران به منطقه مهران رسیده بودم که که آماده باش اعلام کردند و گویا دشمن ساعت دو نیمه شب عملیاتی انجام داده بود اما سمت ما خبری نبود. به ما گفتند شلیک کنید ما هم در تاریکی با «آرپی جی» و گلوله شلیک میکردیم و تا پنج صبح که هوا کمی روشن شد دیدیم هرچه گلوله زدهایم به تانک و نفربر زده بودیم.
ساعت ۶ میخواستیم عقبنشینی کنیم، که یکی از مافوقهایمان اجازه عقبنشینی به ما نداد و یک ساعت بعد به ما دستور عقبنشینی صادر شد. حدود ۲۸ نفر بودیم که عقبنشینی کردیم و با یک ماشین جنگی به داخل منطقه مهران رفتیم. منطقه به محاصره دشمن درآمده بود. ما هم در جاده زیر یک پل مخفی شدیم که دیدیم یک سرباز ایرانی هم جداگانه به سوی ما میآید.
عراقیها هم که با تانک و نفربر از روی پل در حال عبور بودند گویا رد او را زده بودند. حدود ۱۰ دقیقه بعد عراقیها ما را محاصره کردند. البته ۱۸ تن از بچهها قبل از اینکه ما به اسارت دربیاییم از طرف دیگر پل فرار کرده بودند و خودشان را نجات داده بودند. ماه رمضان و دقیقاً وقت اذان ظهر بود که نیروهای عراقی ما را اسیر گرفتند.
یک درجهدار عراقی به همراه چند سرباز ما را اسیر کردند. درجهدار عراقی به سربازانش دستور آتش داد تا ما را به گلوله ببندند که یک یا دو دقیقه بیشتر طول نکشید که یک جیب نظامی از دور پیدا شد. آن درجهدار به نشانه احترام دست بلند کرد و به زبان عربی که البته از بچههای عرب زبان هم در میان بودند ترجمه کرد که آنها نمیخواهند ما را بکشند. افسر عراقی مدام میگفت: «ماه رمضان، گناه، گناه» آنها هم دست نگه داشتند و ما را سوار ماشینها کردند و به بصره بردند تا پنج سال در اسارت دشمن زندگی کنیم.
راوی :
#آزاده_سرافراز
#مروتعلی_نصرتی
دعایروزهایآخرماهمبارکرمضان
?دعایروزهایآخرماهمبارکرمضان
دوسہروزمانده فقط، برگاماننیسٺمرا
توشہاے از برڪاٺ رمضان نیسٺ مرا
تا زمانے ڪہحسین اسٺرفیقدلمن
میل همراه شدن با دگران نیسٺ مرا
#خدایا_ما_دوباره_آمدیم
مخلوقِ محبوبم…!
بندهىِ من…
#رمضان،
همان عصاییست که
پیامبر وجودت با آن،
تمامی بتهای کعبهی دلت
را دَرهم میشکند،
و دستان تو را در دستانم میگذارد…
آن هنگام كه بشارتت میدهم،
قطعاً منم آن، بخشندهى مهربان
نَبِّىءْ عِبَادِي أَنِّي أَنَا الْغَفُورُ الرَّحِيمُ
[ سوره حجر ،۴۹ ]
#انیاحبهرچهکهداردهوایتو…
#خدایا_ما_دوباره_آمدیم
?????????
#السلام_ایها_غریب
#السلام_ایها_غریب
#السلام_علیڪ_یابقیةاللہ
دل خوش ڪرده ام
بہ سحرگاهان
تا شاید صبا عطر زلف تو را
بہ دسٺ نسیم سپرده
مشام هستے سیراب گردد…