#پدرانه

#عاشقانه

?پدر صورت پسرش را بوسید و گفت : تا کِی میخوای بری جبهه؟
?پسر با خنده گفت: قول میدم دفعه‌ی آخرم باشه…
?پدر گفت: قول دادیا…!
?و پسر سرِ قولش موند …
?رفت و جان داد و دیگه نیومد …

#پنجشنبه_های_دلتنگی

???????

???????

#مادرانه

#صبوری

من #صبورم اما
آه…
این #بـغض گران
#صبر نمی داند چیست …

#به_یاد_مادران_شهدا

#پنجشنبه_های_دلتنگی

شادی روح#شهدا و #امام_شهدا
#صلوات

#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#و_عجل_فرجهم

اربعین آمد و اشکم ز بصر می آید
گوییا زینب محزون ز سفر می آید

باز در کرب و بلا شیون و شینی برپاست
کز اسیران ره شام خبر می آید

?فرا رسیدن #اربعین سالار شهیدان?
حضرت اباعبدالله الحسین(ع) تسلیت باد?

#تلنگر‼️

?از #شهدا به جامانده ها؛
هنوز هم #شهادت مےدهند
اما بہ “اهل درد”

نه بے خیال هافقط دم زدن از #شهـدا
افتخار نیست…??♥️
☝️?باید… زندگےمان،حرفمان، نگاهمان،
لقمه هایمان، رفاقتمان
هم #شهدایی باشد…??

دݪݥان را شهدایی کنیم
خادمان شهدا باشیم …

#شبتون شهدایی?

✨ابوذرم بسيار مهربان و دلسوز و بسيار شوخ طبع و خيلي متواضع بود. هميشه من را مي‌خنداند و مي‌گفت خوشحالم كه مي‌توانم بخندانمت و شاد ببينمت.?

✨ به من خيلي احترام مي‌گذاشت و در كارهاي كشاورزي كمك حال خانواده‌اش بود. با هر كسي متناسب با سن و سالش رفتار مي‌كرد. چيزي كه در شهيد بيشتر به چشم مي‌آمد عشقش به اهل بيت بود.❤️

✨همسرم به ظواهر خانه و زندگي اهميت مي‌داد اما دلبسته مال دنيا و ماديات نبود. با توجه به ويژگي‌هايي كه از ايشان سراغ داشتم شهادت لايقش بود. ابوذر عاشق شهدا بود. عكس شهيد چمران را داخل كيف سامسونتش چسبانده بود.❣️

✍️روایتی از همسر #شهید_ابوذر_امجدیان

#ما_ملت_امام_حسینیم

شهــداصدایت‌زده‌اند
دست‌دوستےدرازڪرده‌اند
بـہ سویتـــــ …?

همراهےباشهـداسخت‌نیستـــــ
یاعلےڪہ‌بگویـے✋
خودشان‌دستتـــــ‌رامےگیرند‌‌?
تردیـدنڪن…?

?شهــداصدایت‌زده‌اند
دست‌دوستےدرازڪرده‌اند
بـہ سویتـــــ …?

همراهےباشهـداسخت‌نیستـــــ
یاعلےڪہ‌بگویـے✋
خودشان‌دستتـــــ‌رامےگیرند‌‌?
تردیـدنڪن…?

اےشهید….?
دلم‌رابرایت‌آماده‌ڪرده‌ام…
بہ‌ڪدامین‌نشانےارسالش‌ڪنم…؟
رفیق‌صدامو‌دارے؟?
?

دلم‌رابرایت‌آماده‌ڪرده‌ام…
بہ‌ڪدامین‌نشانےارسالش‌ڪنم…؟
رفیق‌صدامو‌دارے؟?
?