امام صادق علیه السلام فرمودند:
✍️امام صادق علیه السلام فرمودند:
هرکسی که خداوند خیرش را بخواهد، حب امام حسین علیه السلام و حب زیارتش را در قلب او میاندازد و هر که را خداوند بدیش را بخواهد، بغض نسبت به امام حسین علیه السلام و بغض زیارت آن حضرت را در قلب او می اندازد.
📚وسائل الشیعه/ج14/ص496
#تربیت_فرزند
#تربیت_فرزند
✍️توی دوران کودکی با بچه هاتون صحبت کنید تا اونام تو دوران نوجوانی با شما صحبت کنن !
خواهشم از مادرها اینه که تا 3 سالگی کنار فرزندتون باشید ، هیچ شغل و کاری مهم تر از بودن و کنار فرزندتون نیست ، چون بعدا در بزرگسالی با هیچ چیزی قابل جبران نیست این آسیب ها ، این کمبودهای روانی ! اصولاً دوران نوجوانی زمان صحبت کردن با فرزندان نیست زمان ( گوش دادنه ) !
در نوجوانی قاعده بیست به یک هست ، یعنی روزی که شما به عنوان پدر و مادر وقتی یک جمله حرف می زنید تا نوجوان شما بیست جمله نگفته است ، شما حق ندارید جمله دوم را مطرح کنید !پدر و مادرهایی که اول حرف می زنند بچه ها رو اول کر می کنند و بعد لال !
به همین جهت است که نوجوانان با دوستانشان ده ساعت حرف برای گفتن دارند ولی با پدر و مادرشان ده ثانیه هم حرف نمی زنند ، چرا که این بچه ها توسط پدر و مادرشان از کار افتاده اند !
کاری که ما کاملا برعکس انجام میدیم ، دوران کودکی رو مورد غفلت قرار میدیم و تو دوران نوجوانی با نصیحت کردن ، سرزنش کردن ، قصد جبران داریم !
#سفر_شهادت
✅ انقلاب حسین(ع) از میان شنها به سراسر جهان اسلام منتقل شد
✍️ یزید میخواست اسلام را ریشهکن کند. اما پس از انقلاب «حسین» علیهالسلام، یزید نیز عقب نشست، چراکه دید عزای حسینی در خانهٔ خودش بر پا داشته شده است. اطرافیانش شروع به توبیخ و ملامتش کردند. پس گفت: «خداوند ابنمرجانه را بمیراند، او در این مسئله عجله کرد.»
یزید مسئولیت را بر دوش پسر مرجانه یعنی ابنزیاد گذاشت و با این کار نتوانست از اهداف «امام »حسین آگاه شود و تاوان این کارش را پرداخت. پس از آن و در طول تاریخ، این انقلاب از صحرا و از میان شنها به سراسر جهان اسلام منتقل شد. سال به سال و نسل به نسل و قرن به قرن انتقال یافت تا اینکه امروز در پیش روی ماست و ما از آن استفاده میکنیم و بهره میبریم و هر روز از آن یک امر جدید و تصحیح جدید و موضع جدید و حرکت جدید و انقلاب جدید و عمل صالح و از خود گذشتگی کامل و مفید در راه دفع تاریکی و ظلم و راندن باطل درمییابیم.
👤 #امام_موسی_صدر
📚 از کتاب #سفر_شهادت
العبد محمدتقی بهجت
✍️العبد محمدتقی بهجت:
همه چیز در دسترس ماست، ولی حالمان مانند حال کسانی است که هیچ ندارند؛ نه به قرآن قائلند، نه به عترت و نه روایات آنها را قبول دارند!
📚 در محضر بهجت، ج۱، ص۷۸
#خوشحالی_از_خبر_شهادت
✨﷽✨
#خوشحالی_از_خبر_شهادت
✍️شهید دستغیب یک هفته قبل از شهادتشان به دیدار آقای نجابت رفتند. آقایی که ناقل این جریان است ، میگوید من آقای دستغیب را به منزل آقای نجابت رساندم و خودم در بیرونی منتظر نشستم و آقای دستغیب به داخل رفت و با آقای نجابت خلوت کرد. بعد از مدتی از اتاق صدای #قهقهه شنیدیم. بعداً دوباره آقای دستغیب را سوار ماشین کردم و به منزل رساندم ؛ اما آقای دستغیب دیگر ساکت شد ، غذایش هم خیلی کم شد ؛ کاملاً در حال مراقبت بود تا اینکه جمعه شد و ایشان شهید شدند.
فرد بمبگذار خودش را به ایشان چسباند و ایشان تکهتکه شد. مرحوم #انصاری_همدانی قبلاً به آقای دستغیب وعده داده بود که به مقامات بالا خواهد رسید. آقای نجابت که از حیث مقامات بالاتر از آقای دستغیب بود، به ایشان وعده داد که موعد رسیدن به آرزویت فرارسیدهاست.
معلوم است کسی که عمری برای یک آرزو زحمت کشیده باشد و به او بگویند این آرزو در شُرُف برآورده شدن است، قهقهه میزند. ایشان طی یکی دو دقیقه (مدتی که به شهادت رسیدند) از شر تمام سنگ و کلوخهایی که سر راهشان بود، خلاص شدند و خورشید برایشان طلوع کرد.
📚به نقل از آیت الله جاودان 97/1/1
#یک_داستان_یک_پند
✨﷽✨
#یک_داستان_یک_پند
✍️شیخی عارف و سخنوری توانا روزی به مغازۀ بقالی در بازار رفت و خواست مقداری گردو بخرد. قیمت گردو را پرسید. بقال پیمانه را داد و به شیخ گفت: گردوها را دستت بگیر و سبک سنگین کن و هر کدام وزنی نداشت (پوچ بود) جدا کن.
شیخ سؤال کرد: چرا چنین لطفی در حق من میکنید؟! (گردوی سالم را به من و خراب را به دیگران میفروشی!!!)
بقال گفت: شما عالم و خطیبی باسواد هستید. من مطالب زیادی از شما یاد گرفتهام و به وجود شما افتخار میکنم و میخواهم جبران علم کنم.
شیخ آه سردی کشید و سری به تأسف تکان داد و پیمانه را به بقال داد و گفت: این همه من در منبر، از انصاف سخن گفتم؛ بهای علم من آن بود که مانند دیگران، گردو به پیمانه برای من میکشیدی نه این که اختیار انتخاب دهی و چنین پیشنهادی به من بدهی!!!
احترام مرا زمانی نگه داشته بودی که آنچه را در پای منبرم شنیده بودی استفاده و عمل میکردی؛ و مرا نیازی به جبران حقالزحمه علمام با مقداری گردوی پُرمغز نبود. وای بر حال من که بر پای منبر من چنین کسانی مینشینند!!!