امام صادق (ع):
امام صادق (ع):
✍? ڪسى ڪه خُدا خير خواه
او باشد ، محبّتــ حسين و شوق
زيارتش را در دل او مے اندازد…✨
?بحار الأنوار، ج 98،ص76
#سلام_امام_زمانم
#سلام_امام_زمانم?
ڪوفـيان بـا «ظهور» حسيـن(علیه السلام) و
مـا بـا «غـيبـت»
تـو امـتحـان شـديــم،
بـہ راستے ڪداميڪ
سخـت تـر اسـٺ!!!
ظهور…. يـا غيــبـٺ؟!
❤️?امیدغریب های تنها کجایی!?❤️
#عزای_غربت_مهدی_عج_کم_از_محرم_نیست
اللهم عجل لولیک الفرج
بخوان دعای فرج را دعا اثر دارد
دعا کبوتر عشق است بال و پر دارد
اللهم عجل لولیک الفرج
سوره 21. انبیا آيه 112
┄┄┅═✧❁?☆?☆?❁✧═┅┄
⏮سوره 21. انبیا آيه 112⚘
آيه?
⤵️قلَ رَبِّ احْكُم بِالْحَقِّ وَرَبُّنَا الرَّحْمَنُ الْمُسْتَعانُ عَلَى مَا تَصِفُونَ
ترجمه?
⤵️(پیامبر) گفت: پروردگارا! (تو خود میان ما) به حقّ داورى كن، و (اى كافران بدانید كه) پروردگار همه ما خداوند رحمان است كه در برابر آنچه (از نسبتهاى ناروا كه او را) توصیف مىكنید كمك خواسته مىشود.
┄┄┅═✧❁?☆?☆?❁✧═┅┄
نکته ها?تفسیرنور☀️
⤵️آنچه در قرآن در موارد افترا بر خداوند آمده است، وصف خیالى مردم از خداوند است نه وصف حقّ و لذا مىخوانیم «و لكم الویل مما تصفون» واى بر شما از توصیفى كه مىكنید، و یا در جاى دیگر آمده است:
?«سیجزیهم وصفهم» خداوند بزودى كیفر وصف آنان را خواهد داد، و یا در این آیه مىفرماید: «المستعان على ما تصفون» از خداوند بر آنچه كه شما وصف مىكنید كمك مىخواهم.
┄┄┅═✧❁?☆?☆?❁✧═┅┄
پيام ها⚡️?
1-? گاه لجاجتها به حدّى مىرسد كه پیامبر «رحمة للعالمین» را به گلایه و نفرین وامىدارد. «رحمة للعالمین - قال ربّ احكم»
2-? در برابر لجاجت دشمنان، از خداوند كمك بگیریم. «واللّه المستعان»
3-? دعا را با كلمه «ربّ» آغاز كنیم. «ربّ احكم»
4-? ربوبیّت و قضاوت با یكدیگر رابطه نزدیك دارند. «ربّ احكم»
5 -? عالم مطلقى كه همه چیز را مىداند، قضاوتش به حقّ است. «یعلم الجهر یعلم ما تكتمون - ربّ احكم بالحقّ»
6-? حتّى در مورد دشمنان نیز از حقّ تجاوز نكنیم و كیفر بیش از حقّ نخواهیم. «ربّ احكم بالحقّ» (البتّه قضاوتها و احكام الهى همیشه بر حقّ است و این ما هستیم كه باید به مقدار حقّ راضى باشیم).
7-? حتّى در هنگام نفرین و درخواست كیفر، باز هم رحمت را فراموش نكنیم تا روزنهى امیدى براى همیشه و نزد همگان باز بماند. «ربّنا الرّحمن»
8 -? تهمتها و هرزهگوئىها، بىپاسخ نخواهد ماند. «المستعان على ما تصفون»
⚠️به یاد داشته باشیم كه حساب و كتاب در كار است، پس در ستایشها و انتقادها دقّت كنیم. «المستعان على ما تصفون»
?اللهم صل علی محمد و ال محمد وعجل فرجهم.?
جمله ای بس سنگین از شهید آوینی:
?جمله ای بس سنگین از شهید آوینی:
“کربلا"به رفتن نیست
به شدن است!!
که اگربه رفتن بود!
شمرهم “کربلایی"است!
بیایید
زینب وار حسینی شویم
صفات اولی الباب
?صفات اولی الباب?
?امام صادق علیه السلام:
?ان أُولِي الالْبَابِ الَّذِينَ عَمِلُوا بِالْفِكْرَةِ حَتَّي وَرِثُوا مِنْهُ حُبَّ اللَهِ. فَإنَّ حُبَّ اللَهِ إذَا وَرِثَتْهُ الْقُلُوبُ اسْتَضَآءَ بِهِ وَ أَسْرَعَ إلَيْهِ اللُطْفُ ، فَإذَا نَزَلَ مَنْزِلَةَ اللُطْفِ صَارَ مِنْ أَهْلِ الْفَوَآئِدِ.
فَإذَا صَارَ مِنْ أَهْلِ الْفَوَآئِدِ تَكَلَّمَ بِالْحِكْمَةِ. وَ إذَا تَكَلَّمَ بِالْحِكْمَةِ صَارَ صَاحِبَ فِطْنَةٍ . فَإذَا نَزَلَ مَنْزِلَةَ الْفِطْنَةِ عَمِلَ بِهَا فِي الْقُدْرَةِ ، فَإذَا عَمِلَ بِهَا فِي الْقُدْرَةِ عَمِلَ فِي الاطْبَاقِ السَّبْعَةِ.
فَإذَا بَلَغَ هَذِهِ الْمَنْزِلَةَ صَارَ يَتَقَلَّبُ فِي لُطْفٍ وَ حِكْمَةٍ وَ بَيَانٍ.
فَإذَا بَلَغَ هَذِهِ الْمَنْزِلَةَ جَعَلَ شَهْوَتَهُ وَ مَحَبَّتَهُ فِي خَالِقِهِ.
فَإذَا فَعَلَ ذَلِكَ نَزَلَ الْمَنْزِلَةَ الْكُبْرَي؛ فَعَايَنَ رَبَّهُ فِي قَلْبِهِ، وَ وَرِثَ الْحِكْمَةَ بِغَيْرِ مَا وَرِثَتْهُ الْحُكَمَآءُ، وَ وَرِثَ الْعِلْمَ بِغَيْرِ مَا وَرِثَتْهُ الْعُلَمَآءُ، وَ وَرِثَ الصِّدْقَ بِغَيْرِ مَا وَرِثَهُ الصِّدِّيقُونَ.
إنَّ الْحُكَمَآءَ وَرِثُوا الْحِكْمَةَ بِالصَّمْتِ. وَ إنَّ الْعُلَمَآءَ وَرِثُوا الْعِلْمَ بِالطَّلَبِ. وَ إنَّ الصِّدِّيقِينَ وَرِثُوا الصِّدْقَ بِالْخُشُوعِ وَ طُولِ الْعِبَادَةِ.
فَمَنْ أَخَذَهُ بِهَذِهِ السِّيرَةِ إمَّا أَنْ يَسْفَلَ وَ إمَّا أَنْ يُرْفَعَ. وَ أَكْثَرُهُمُ الَّذِي يَسْفُلُ وَ لَا يَرْفُعُ إذَا لَمْ يَرْعَ حَقَّ اللَهِ وَ لَمْ يَعْمَلْ بِمَا أَمَرَهُ بِهِ.
فَهَذِهِ صِفَةُ مَنْ لَمْ يَعْرِفِ اللَهَ حَقَّ مَعْرِفَتِهِ ، وَ لَمْ يُحِبُّهُ حَقَّ مَحَبَّتِهِ.
فَلَا يَغُرَّنَّكَ صَلَوتُهُمْ وَ صِيَامُهُمْ وَ رِوَايَاتُهُمْ وَ عُلُومُهُمْ ؛ فَإنَّهُمْ حُمُرٌ مُسْتَنْفِرَةٌ.
يَا يُونُسُ! إذَا أَرَدْتَ الْعِلْمَ الصَّحِيحَ فَعِنْدَنَا أَهْلَ الْبَيْتِ! فَإنَّا وَرِثْنَاهُ ، وَ أُوتِينَا شَرْحَ الْحِكْمَةِ وَ فَصْلَ الْخِطَابِ.
«اُولو الالباب و خردمندان، كساني هستند كه با تفكّر سر و كار دارند تا آنكه نتيجه حاصله از آن محبّت خدا ميگردد. زيرا چون دلها حبّ خدا را در خود گرفت و پذيرفت، دل به حبّ خدا روشن ميشود، و لطف خدا بدان سرعت ميگيرد.
و چون در منزل لطف قرار گرفت (و اسم لطيف الهي بر وي فرود آمد) از گروه و اهل فوائد ميشود.
و چون از گروه و اهل فوائد گشت با حكمت سخن ميگويد. و چون با حكمت سخن گفت از گروه و اهل فِطنت (حذاقت و جودت فهم) ميگردد. و چون در منزل فطنت وارد شد با فطنت ، در قدرت دست ميبرد. و چون با فطنت در قدرت دست برد در طبقات هفتگانه آسمان اثر و عمل ميكند.
و چون بدين مرتبه بالغ شد، وجودش در لطف و حكمت و بيان دگرگون ميشود.
و چون بدين منزلت رسيد ، شهوت و ميل و محبّتش را در خالق خودش قرار ميدهد.
و چون اين كار را انجام داد در منزلت و مكانت كبراي خداوندي وارد ميشود و پروردگارش را در دلش بالعيان مشاهده ميكند. و حكمت را از غير طريقي كه حكماء بدست آوردهاند بدست ميآورد. و علم را از غير راهي كه علماء آموختهاند ميآموزد. و صدق را از غير منهجي كه صدّيقون تحصيل كردهاند تحصيل مينمايد.»