#سبک_زندگی_اسلامی
#همسرداری??
#سبک_زندگی_اسلامی ?
✅روش پاسخ دادن به تماس تلفنی همسر
تو تماس تلفنی هاتون
وقتی همسری حالتونو میپرسه؛
هیچوقت نگید بد نیستم ?
به جای کلمات منفی، مثبتشو بگیم
بگید: خوبم ممنون?
? حتی تو این مورد هم تنوع بدید!
بگید: با تو همیشه خوبم
با داشتن همسری مثل تو
معلومه که خوبم
به لطف تو خوبم
تو خوب باشی منم خوبم…??
امیرالمؤمنین علی علیه السلام:
?امیرالمؤمنین علی علیه السلام:
✅عذرخواهی، نشانهی خردمندی است.
#حدیث
#امام_زمان
✔️✔️ مردی سالها در آرزوی دیدن امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف بود و از اینکه توفیق پیدا نمیکرد امام را ببیند، رنج میبرد. مدّتها ریاضت کشید.شبها بیدار میماند و دعا و راز و نیاز میکرد.معروف است، هرکس بدون وقفه، چهل شبِ چهارشنبه به مسجد سهله (کوفه) برود و نماز مغرب و عشاء خود را آنجا بخواند، سعادت تشرّف به محضر امام زمان را خواهد یافت.این مرد عابد مدّتها این کار را هم کرد، ولی باز هم اثری ندید. (ولی به خاطر این عبادتها و شبزندهداریها و… صفا و نورانیت خاصّی پیدا کرده بود).تا اینکه روزی، به او الهام شد:
«الان حضرت بقیة الله، در بازار آهنگران، در مغازه پیرمردی قفل ساز نشسته است. اگر میخواهی او را ببینی، به آنجا برو!»او حرکت کرد،
و وقتی به آن مغازه رسید، دید حضرت مهدی(عج) آنجا نشسته و با آن پیرمرد گرم گفت و گو هستند.
اینک ادامه داستان از زبان آن دانشمند:
✔️به امام(عج) سلام دادم. حضرت جواب سلامم را داد و به من اشاره کرد که اکنون ساکت باش و تماشا کن!در این حال دیدم پیرزنی که ناتوان بود، عصا به دست و با قد خمیده وارد مغازه شد، و قفلی را نشان داد و گفت:
❓ آیا ممکن است برای رضای خدا ، این قفل را سه ریال از من بخرید؟ من به این سه ریال پول احتیاج دارم.پیرمرد قفلساز، قفل را نگاه کرد و دید قفل، بیعیب و سالم است. گفت: مادر، چرا مال مسلمانی را ارزان بخرم و حق کسی را ضایع کنم؟ این قفل تو اکنون هشت ریال ارزش دارد. من اگر بخواهم سود کنم، به هفت ریال میخرم.زیرا در این معامله، بیش از یک ریال سود بردن، بیانصافی است. اگر میخواهی بفروشی، من هفت ریال میخرم، و باز تکرار میکنم که قیمت واقعی آن هشت ریال است، من چون کاسب هستم و باید نفع ببرم، یک ریال ارزانتر خریداری میکنم.
پیر زن ابتدا باور نکرد و گفت: هیچکس این قفل را سه ریال از من نخرید.
تو اکنون میخواهی هفت ریال از من بخری..؟! بههرحال پیرمرد قفلساز، هفت ریال به آن زن داد و قفل را خرید. وقتی پیرزن رفت،امام زمان(عج) خطاب به من فرمودند:مشاهده کردی؟!
اینگونه باشید تا من به سراغ شما بیایم. ریاضت و سیر و سلوک لازم نیست. مسلمانی را در عمل نشان دهید تا من شما را یاری کنم.از بین همه افراد این شهر، من این پیرمرد را انتخاب کردم. چون او دین دارد و خدا را میشناسد.از اول بازار، این پیرزن برای فروش قفلش، تقاضای سه ریال کرد، امّا چون او را محتاج و نیازمند دیدند، همه سعی کردند از او ارزان بخرند و هیچکس حاضر نشد حتی سه ریال از او بخرد. درحالیکه این پیرمرد به هفت ریال خرید. به خاطر همین انسانیت و انصافِ این پیرمرد،هر هفته به سراغش میآیم و با هم گفتوگو میکنیم.
امیر مؤمنان علی (ع) :
«هر کس با مردم به انصاف رفتار کند خداوند بر عزتش بیفزاید». (بحارالانوارج۷۲، ص۳۳.)
و چه عزتی بالاتر از ملاقات با قطب عالم امکان حضرت امام زمان عج!!؟؟
منابع:
کیمیای محبت
رمز مشرّف شدن به محضر امام زمان(عج)، ص۱۴
عنایات حضرت مهدی(ع) به علما و طلاب، ص۲۰۴-۲۰۲
سرمایه سخن، ج۱
ملاقات با امام عصر، ص۲۶۸
حضرت باران ( مهدی صاحب زمان)
#امام_زمان
#سلام_امام_زمانم
﷽❣️ #سلام_امام_زمانم ❣️﷽
دیدنِ روی تـو بر دیده جلا می بخشد
قدمِ یار به هـــر خانه صفا می بخشد
بدتر از دردِ جدائی به دلم دردی نیست
خاکِ پاهای تو گفتند دوا می بخشد
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرج
دو چيز مردم را هلاك و بيچاره گردانده است
?امام حسين - عليه السلام
?دو چيز مردم را هلاك و بيچاره گردانده است:
➖ يكي ترس از اين كه مبادا در آينده فقير و نيازمند ديگران گردند.
➖ و ديگري فخر كردن در مسائل مختلف و مباهات بر ديگران است.
?بحارالأنوار، ج ۷۵، ص ۵۴،
نصیحت حضرت امام صادق (ع)
✅نصیحت حضرت امام صادق (ع)
✍️سفیان ثوری می گوید: به حضرت امام صادق (علیه السلام) عرض کردم : یا بن رسول الله ، مرا نصیحت کن . حضرت ابتدا چهار نصیحت ، سپس به تقاضای بیشتر وی حضرت تعداد پنج نصیحت دیگر فرمود: روی هم نه نصیحت شد، آنها عبارتند از :
❶ دروغگو؛ جوانمردی ندارد.
❷ پادشاه؛ رفیق ندارد ( ریاست رفاقت نمی شناسد).
❸ حسود؛ آسایش نبیند.
❹ بد اخلاق؛ مجد و بزرگی نیابد.
❺ به خدا اعتماد کن؛ که ایمان همین است؛
❻ به آنچه که خدا داد راضی باش؛ که بی نیازی همین است.
❼ با همسایگان خوش رفتاری کن؛ تا مسلمان باشی.
❽ با بی دین رفقات نکن؛ که فسق و فجورش را به تو می آموزد.
❾ با مردم خدا ترس مشورت کن.
? الخصال ، جلد1 ، صفحه 169