از قطار #رمضان جا نمانیم!
✅ از قطار #رمضان جا نمانیم!
? استاد علی صفایی حائری
انسان میبیند رمضان دارد میرود؛ مثل قطاری که آخرین واگنش رسیده است و ما هم در راهی ماندهایم که حتی امید معجزهای در آن نیست. اگر سوار نشویم، تنهایی است!
من یادم نمیرود که یک احساس عجیبی از حرکت ماشینها یا قطارها از کودکی در ما بود؛ چون شنیده بودیم که اگر به قطار دیر برسیم، میرود، بعد هم مشکلاتی پیش میآید. آنقدر رفتنِ قطار رنجمان میداد که ما حتی از قطار پایین نمیآمدیم، گاهی هم که پایین میآمدیم خیلی فاصله نمیگرفتیم. گاهی هم فکر میکردیم که اگر قطار رفت به کجای آن بچسبیم!
حال که قطار رمضان، لحظهها و روزها و شبهایش دارد میگذرد، ما اگر جا ماندیم و نرسیدیم، محرومیم و ملعونیم…
? بهار رویش، ص 127
دغدغه #حجاب داشت.
?دغدغه #حجاب داشت.
می گفت یک چادر از #حضرت_زهرا سلام الله علیها به خانم ها ارث رسیده است.
?چرا بعضی ها لیاقتِ داشتن این ارثیه دختر پیامبر را ندارند؟
? #شهید_محمد_رضا_دهقان
زود بخوابید
#طنز جبهه
زود بخوابید?
افرادی را دیده بودم که موقع نماز شب خواندن، محافظه کاری می کردند، تا مبادا دیگران بفهمند و ریا شود. آهسته می آمدند و آهسته می رفتند و یا اگر کسی متوجه می شد، با شوخی و کنایه مانع از لو رفتن قضیه می شدند.
اما این یکی دیگر خیلی بی رودربایستی بود، شب که می شد، بالای سر بچه ها می ایستاد و می گفت: «زود باشید بخوابید، می خواهم نماز شب بخوانم.»????
کتاب فرهنگ جبهه (شوخی طبعی ها)جلد 3، صفحه:113
#خواب_کودک
#خواب_کودک
? #گریه خستگی و نیاز به خواب
? این نوع گریه نوزاد به شما می فهماند که عوامل تحریک کننده در اطراف او بسیار زیاد است، و او را بیش از اندازه عصبی کرده است.
? او ابتدا نق نق می کند و بعد به هق هق می افتد.
بعد چشمانش را که کمی قرمز شده است می مالد و سرش را به چپ و راست تکان می دهد.
? به خودش می پیچد و سعی می کند که انگشت شستش را بمکد.
? در چنین شرایطی باید او را در جایی آرام بگذارید تا بتواند استراحت کند.
???? #مادرانه_های یک مادر?
#کلام_شهید
|♥️•°?
#کلام_شهید
ڪسانے بہ امامِ زمانشان خواهند رسید،
ڪہ اهل سرعت باشند… !!
و اِلّا تاریخ ڪربلا
نشان داده، ڪہ قافلہ
حسینے معطل ڪسے نمے ماند.
#شهید_سیدمرتضی_آوینی
#برای_حسین
یاد #شهید با #صلوات?
#خاطرات_شهدا
#خاطرات_شهدا
حسن سرش درد می کرد برای کارهای خیر. اگر دوستانش در کاری فرو می ماندند، به حسن مراجعه می کردند.
یک ماشین پی کی داشت. یک باره نمی دانم چه بلایی سرش آمد. بعد از شهادتش فهمیدیم آن را فروخته هزینه #زایمان همسر یکی از دوستانش کرده.
#شهید_حسن_قاسمی_دانا
#سیره_اقتصادی_شهدا
#انفاق_و_دست_به_خیری
راوی: مهدی قاسمی دانا؛ برادر شهید
مجله فکه، شماره ۱۸۰؛ اردیبهشت ۱۳۹۷؛ صفحه ۶۱.