یك. نزول فرشتگان
إِذْ تَسْتَغِیثُونَ رَبَّكُمْ فَاسْتَجابَ لَكُمْ أَنِّى مُمِدُّكُمْ بِأَلْفٍ مِنَ الْمَلائِكَةِ مُرْدِفِینَ
(به خاطر بیاورید)زمانی را (که از شدت ناراحتی در میدان بدر )از پروردگارتان تقاضای کمک می‌کردید و او تقاضای شما را پذیرفت (او گفت)من شما را به یک هزار از فرشتگان که پشت سر هم فرود می‌آیند یاری می‌کنم.
انفال 9

دو. فراگرفتن خواب سبك
إِذْ یُغَشِّیكُمُ النُّعاسَ أَمَنَةً مِنْهُ…
(یاد آرید) هنگامی که خواب راحت را بر شما فرو پوشاند برای اینکه از جانب او ایمنی یابید…
انفال 11

سه. نزول باران
وَ یُنَزِّلُ عَلَیْكُمْ مِنَ السَّماءِ ماءً لِیُطَهِّرَكُمْ بِهِ وَ یُذْهِبَ عَنْكُمْ رِجْزَ الشَّیْطانِ
و از آسمان آبی می‌فرستاد که شما را به آن آب پاک گرداند و وسوسه و کید شیطان را از شما دور سازد…
انفال 11

چهار. افكندن رُعب در دل مشركان
سَنُلْقِى فِى قُلُوبِ الَّذِینَ كَفَرُوا الرُّعْبَ بِما أَشْرَكُوا بِاللّهِ…
به زودی در دل کافران بیم و هراس افکنیم، زیرا که آنان برای خدا چیزی را شریک قرار دادند…
انفال 151

? تبیان

?پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله فرمودند :

? أيُّمَا امرَأَةٍ أدخَلَت عَلى زَوجِها في أمرِ النَّفَقَةِ وكَلَّفَتهُ ما لا يُطيقُ ، لا يَقبَلُ اللّهُ مِنها صَرفا ولا عَدلاً ، إلّا أن تَتوبَ وتَرجِعَ وتَطلُبَ مِنهُ طاقَتَهُ .

?هر زنى كه در امور نفقه ، بر شوهرش فشار آورد و خارج از توان او ، چيزى بر او تحميل كند ، خداوند ، از او ، نه توبه اى مى پذيرد و نه فديه اى ، مگر آن كه توبه كند و بر گردد و در حدّ توان او ، از او چيز بخواهد .

?مكارم الأخلاق، ج۱، ص٤٤١،ح١٥١٥

#وفات_حضرت_خدیجه_س

میرود اسلام تا اوج آن زمان که میشود
ثروت بانو و تیغ مرتضی بال و پرش

اشهد انَّ علی را گفته چون قبل از غدیر
اسوه ی عالم شد ایمان ولایت محورش

✍️احمد جواد نوآبادی

#السلام_علیک_یا_خدیجه_الکبری (س)
#آجرک_الله_یا_صاحب_الزمان_عج

محزون رنج های پدر می شوم مرو
من شاهد عزای پدر می شوم مرو

مادر بمان کنار گل یاس باغ خود
آتش مزن به حاصل خود با فراق خود

#السلام_علیک_یا_خدیجه_الکبری (س)
#آجرک_الله_یا_صاحب_الزمان_عج

? برای رسیدن به #آرامش ، دو چیز را ترک کن

? یکی اینکه بخواهی دائم در مورد دیگران قضاوت کنی.

?یکی اینکه بخواهی دائم مورد تأیید دیگران باشی.

#اخلاقی #پندانه

✅اینجا این خبرها نیست

جناب آقای حاج علی حاج فتحعلی نقل کردند:
در ایامی که آقای مجتهدی در منزل ما به سر می بردند، شبی فرمودند: من آمادگی ملاقات با کسی را ندارم،

ساعتی بعد چند نفر از اساتید جفر و علوم غریبه که حاذق در تسخیرات و از بزرگان و افراد موجه قزوین به شمار می روند به نزد ما آمده و گفتند می خواهیم آقا را ملاقات کنیم.

به آنها عرض کردم آقا آمادگی ملاقات ندارند و عذرخواهی نمودم.

حدود یک ربع ساعت بعد مجددا به آنها گفتم: آقا اجازه ملاقات نمی دهند.

آنها گفتند: ما با علم جفر حساب کرده و با تسخیرات فهمیده ایم که الان ایشان با حضرت ولی عصر (ع) ملاقات دارند لذا می خواهیم خدمتشان برسیم.

به ناچار خدمت آقای مجتهدی رفتم و پیام آنها را به ایشان رساندم یک مرتبه رنگ و رخسار آقا برافروخته شد و با عصبانیت و صدای بلند فرمودند:

اگر آنها می توانند رد پای حضرت را پیدا کنند خوشا به حالشان، سپس با صدای بلندتری فرمودند: بگویید بروند، اینجا این خبرها نیست وبدین گونه از پذیرفتن آنها خودداری کردند.