✅بالاترین گذشت
جناب آقای احمد میرزا هاشم زاده نقل کردند: آقای مجتهدی فرمودند:
در ایامی که در یکی از کوه های اطراف مشهد مقدس مشغول چله نشینی و توسل بودم حضرت بقیة الله علیه السلام مرحمت فرمودند و با دست مبارکشان عبایی بسیار زیبا و غیر قابل توصیف بر دوشم انداختند.
در همان ایام، جوانی که ورشکست شده بود برای رفع گرفتاریهایش همراه یکی از دوستان از تهران به دیدن من آمد.آنها مرا در کوه پیدا کردند هنگامی که چشم جوان به عبا افتاد بسیار شیفته ی آن شد و پرسید این عبای زیبا را از کجا گرفته اید؟ قیمت آن چقدر است؟ و از این قبیل سوال ها.
آقای مجتهدی می فرمودند: من نمی توانستم حقیقت را به او بگویم زیرا طاقت شنیدن آن را نداشت و با آنکه آن عبا از ناحیه ی حضرتِ دوست و با دست مبارک ایشان عطا شده بود و معلوم است چنین چیزی با این اوصاف، قابل اِعطا نیست و چشم پوشی از آن بسیار مشکل است، ولی چون او فریفته ی عبا شده بود برای اینکه گَرد ملالی بر دل مخلوقی ننشیند آن عبا را به او دادم که به برکت آن عبا در اندک زمانی از ورشکستگی خلاصی یافت و صاحب اموال بسیاری شد.
از بود و نبود این جهان بگذشتم
فارغ شدم از هستی و بودم دادند
?لاله ای ازملکوت ج1