#وصیتنامه_حضرت_فاطمه_س
#وصیتنامه_حضرت_فاطمه_س
ب) وصیت نامه الهی _ سیاسی
۳- ازدواج با امامه
از وصایای دیگر حضرت زهرا (س) به علی (ع)، توصیه به ازدواج با دختر خواهر فاطمه (س) امامه بود که فرمود: ای پسر عموی پیامبر! خداوند تو را پاداش نیکو دهد! اولین وصیت من به تو …
#السلام_علیک_یا_فاطمه_الزهرا_س
#آجرک_الله_یا_صاحب_الزمان_عج
ازهم بگشای دیده را با صلوات
❤️✨ازهم بگشای
دیده را با صلوات
❤️✨با خنده بگو
شکرخدا را صلوات
❤️✨برگی بزنی
بار دگر دفتـر عمـر
❤️✨روز است و بگو
محفل ما را صلوات
اولین شنبه بهمن ماه تون
پر برکت با ذکر شریف صلوات
بر حضرت محمد (ص)
و خاندان پاک و مطهرش
✨اللّهمّ صلِّ علی محَمّد✨
✨و آل مُحَمَّد وَ عجّّل فرجهُم✨
#جانم_فدای_رهبر
در ڪشور عشق مقتدا خامنہ ايست
فرماندهي ڪݪ قوا خامنہ ايست
ديروز اگر عزيزمصر يوسف بود
امروزعزيز دݪ ماخامنہ ايسٺ❤️
#جانم_فدای_رهبر
روایت آخرین دیدار؛ #حاج_قاسم_سلیمانی خطاب به همراهان جهاد مغنيه:
?روایت آخرین دیدار؛ #حاج_قاسم_سلیمانی خطاب به همراهان جهاد مغنيه:
✍️مراقب پسر من باشيد خدا خيرتان دهد…
آخرين باری كه حاج قاسم جهاد را ديد دو روز قبل از شهادتش بود?؛ با لبی خندان و پُرانرژی مثل هميشه آمد ديدن ِحاج قاسم، با همه برادران حاضر در جمع سلام واحوال پرسي كرد، به حاج قاسم اطلاع دادن جهاد به ديدن شما آمده.حاج قاسم هم با اشتياق فراوان برای ديدن او به برادران گفت بگوييد سريع بيايد داخل پيش من.?
تا جهاد داخل اتاق شد حاج قاسم از جايش بلند شد او را محكم بغل كرد☺️، جهاد هم با لحن شيرين و هميشگیاش كه حاج قاسم را عمو خطاب ميكرد و لبخندی كه هميشه زمان ديدن حاج قاسم بر لب داشت با صدای بلند گفت: خسته نباشيد عمو❤️! و شانهی حاج قاسم را بوسيد?، خم شد تا دست حاج قاسم را ببوسد اما حاج آقا ممانعت كرد..
جهاد هم با صدای آرام رو به سمت او گفت: آخر من آرزو به دل میمانم☝️
باهم نشستند و چای خوردن. برادری كه مسئول جهاد بود آمد داخل اتاق، حاج قاسم تا او را ديد گفت: برادر، جهاد را اول به خدا دوم به شما ميسپارم؛ جان شما و جان او! ايشان اجازهی اينكه به خط مقدم برود را از طرف من ندارد!☝️
جهاد لبخندی زد و باز شانهی حاج قاسم را بوسيد و دستش را بر روی شانه ايشان گذاشت و گفت عمو جان من به فدای شما?؛
حاج قاسم هم نگاهی پراز عشق و محبت به جهاد كرد و همينطور كه به جهاد نگاه ميكرد رو به سمت آن برادر مسئول گفتن: مراقب پسر من باشيد خدا خيرتان دهد…! آن لحظه همه حاضران در آن جمع عمق عشق و محبت پدر و پسری را بين جهاد و حاج قاسم فهميدن…
?بخشی از خاطرات جمع آوری شده درباره شهيد جهاد
#فاطمیه
محمّد بن يزيد عبدالاكبر بغدادى (210 ـ 285 هـ) يكى از اديبان نويسنده و صاحب آثار گرانبهاست. وى در كتاب «الكامل» روايتى را از عبدالرحمنبنعوف به هنگام ديدار با ابو بكر در بستر مرگ نقل مىكند و مىگويد:
✔️✔️ به هنگام بيمارى ابوبكر كه به مرگش منجرگرديد به نزد او رفتم و سلامكردم. از او پرسيدم چگونهاى؟ برخاست و راست نشست. ـ تا آنجا كه مىگويد ـ ابوبكر گفت:
♨️ به راستى من بر هيچچيز اسفناك نيستم مگر بر سه كار كه انجامدادم كه كاش انجامنمىدادم و سه كار كه انجامندادم و كاش انجاممىدادم و سه چيز را كه كاش از رسول خدا (صلى الله عليه وآله وسلم)مىپرسيدم.
?اما آن سه كه بر انجام آن پشيمانم اينكه
?#كاش_درِ_خانه_فاطمه_را_نمىگشودم هر چند آنها به عزم جنگ آن را بستهبودند.
و كاش روز سقيفهبنىساعده كار خلافت را به عهدۀ يكى از دو تن عمر يا ابو عبيده سپردهبودم تا يكى از آنها
امير باشد و من وزير باشم. كاش وقتى فجائه را به نزدم آوردند دستور سوزاندن او را به آتش نمىدادم. او را با شمشمير مىكشتم يا رهامىكردم.
اما سه چيزى كه انجام ندادم و كاش انجام مى دادم…
?خبرگزاری رسمی حوزه
#فاطمیه
#هادی_دلها
? #هادی_دلها
✳️اوایل نوجوانی برای جوش های صورتش نگران بود
?ولی به یقین رسید که #باطن و #سيرت انسان مهم است، نه صورت
? #شهید_محمد_هادی_ذوالفقاری