الهی به امید تو
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
❣️پروردگارا
?بااولین قدمهایم برجاده های صبح
? نامت راعاشقانه زمزمه میکنم
?کوله بارتمنایم خالی وموج
?سخاوت توجاری
الهی به امید تو?
#سلام_امام_زمانم
#سلام_امام_زمانم ?
سلام من به مهدی و به قلب آسمانی اش
سلام من به پاکی و به لطف و مهربانی اش
سلام من به لحظه ای که می رسد ظهور او
سلام من به لحظه ای که می رسد عبور او
#اللهم_عجل_لوليک_الفرج
26 دی سالروز فرار شاه از ایران مبارک باد
? 26 دی سالروز فرار شاه از ایران مبارک باد
امام صادق (ع)
✨امام صادق (ع)
?هر گاه قلب مبارک امام (عج) محزون میشود در قلب شیعیان بخاطر ارتباط و اتصالی که با قلب امام دارند تأثیر می گذارد.
?مرآةالعقول، ج9، ص18
#حدیث
داستانهای بحارالانوار
بُشار مكارى مى گويد:
در كوفه خدمت امام صادق عليه السلام مشرف شدم . حضرت مشغول خوردن خرما بودند. فرمود:
بشار! بنشين با ما خرما بخور!
عرض كردم !
فدايت شوم ! در راه كه مى آمدم منظره اى ديدم كه سخت دلم را به درد آورد و نمى توانم از ناراحتى چيزى بخورم !
فرمود:
در راه چه مشاهده كردى ؟
من از راه مى آمدم كه ديدم كه يكى از ماءمورين ، زنى را مى زند و او را به سوى زندان مى برد. هر قدر استغاثه نمود، كسى به فريادش نرسيد!
مگر آن زن چه كرده بود؟
مردم مى گفتند: وقتى آن زن پايش لغزيد و به زمين خورد، در آن حال ، گفت : لعن الله ظالميك يا فاطمة.
امام عليه السلام به محض شنيدن اين قضيه شروع به گريه كرد، طورى كه دستمال و محاسن مبارك و سينه شريفش تر شد.
فرمود:
بشار! برخيز برويم مسجد سهله براى نجات آن زن دعا كنيم . كسى را نيز فرستاد، تا از دربار سلطان خبرى از آن زن بياورد. بشار گويد:
وارد مسجد سهله شديم و دو ركعت نماز خوانديم . حضرت براى نجات آن زن دعا كرد و به سجده رفت ، سر از سجده برداشت ، فرمود:
حركت كن برويم ! او را آزاد كردند!
از مسجد خارج شديم ، مرد فرستاده شد، از دربار سلطان برگشت و در بين راه به حضرت عرض كرد:
او را آزاد كردند. امام پرسيد:
چگونه آزاد شد؟
مرد: نمى دانم ولى هنگامى كه رفتم به دربار، ديدم زن را از حبس خارج نموده ، پيش سلطان آوردند. وى از زن پرسيد:
چه كردى كه تو را ماءمور دستگير كرد؟ زن ماجرا را تعريف كرد.
حاكم دويست درهم به آن زن داد، ولى او قبول نكرد، حاكم گفت :
ما را حلال كن ، اين دراهم را بردار! آن زن دراهم را برنداشت ، ولى آزاد شد.
حضرت فرمود:
آن دويست درهم را نگرفت ؟
عرض كردم :
نه ، به خدا قسم ! امام صادق عليه السلام فرمود:
بشار! اين هفت دينار را به او بدهيد زيرا سخت به اين پول نيازمند است . سلام مرا نيز به وى برسانيد.
وقتى كه هفت دينار را به زن دادم و سلام امام عليه السلام را به او رساندم ، با خوشحالى پرسيد:
امام به من سلام رساند؟ گفتم :
بلى !
زن از شادى افتاد و غش كرد. به هوش آمد دوباره گفت :
آيا امام به من سلام رساند؟
بلى !
و سه مرتبه اين سؤ ال و جواب تكرار شد. آن گاه زن درخواست نمود سلامش را به امام صادق عليه السلام برسانم و بگويم كه او كنيز ايشان است و محتاج دعاى حضرت.
پس از برگشت ، ماجرا را به عرض امام صادق عليه السلام رساندم ، آن حضرت به سخنان ما گوش داده و در حالى كه مى گريستند برايش دعا كردند.
?داستانهای بحارالانوار ج ۱
مواظب خودت باش
⚡️ مواظب خودت باش
✍️حسین سلیمانی(پسر شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی)
جوان مواظب خودت باش
لگدهایت رابه تصویر مردی بعداز تکه تکه شدنش میزنی که حتی حالا که رفته آن بالا نگران توست که نیفتی
محکم تر هم که بزنی او دلگیر نمیشود فقط مواظب باش نیفتی نه از اسب ونه از اصل
بعضی دیگران که آنجا برایت سوت وکف می زنند را حاج قاسم بچه های خودش می داند
حاج قاسم تورا با امریکا و اسرائیل اشتباه نمیگیرد
شاید خوشحال هم باشد که تو چه دل وجگری پیدا کرده ای
حاج قاسم شاگرد مرد و سربازی است که به دوستانش سپرده بود از پاره پاره شدن عکسش نرنجند و این هردو مرید امامی هستند که فرموده بود به جای روح منی خمینی اگر مردم بگویند مرگ برخمینی برایش تفاوتی ندارد
بزن جوان فقط مواظب باش نیفتی
حاج قاسم حالا دستش در ملکوت عالم بیشتر از قبل باز شده است
ای بسا #دست توراهم بگیرد فقط برای جوابی که به #نگاه مهربانش باید بدهی حرفی داشته باش