سالروز میلاد حضرت عبدالعظیم حسنی مبارک
فروغ عترت و قرآن توان دید
حریم یک تن از آل پیمبر
مزار حضرت عبد العظیم است
که زوّارش”کَمَن زارَ اَلْحُسَین”است
? سالروز میلاد حضرت عبدالعظیم حسنی مبارک ?
نیایش شبانه با حضرت عشق
نیایش شبانه با حضرت عشق ❤️❤️
خدای مهربانم?
امشب به درون قلبمان نفوذ کن ✨
و خشم، ترس درد، ناامیدی را
از ما دور کن ?
و روحمان راجانی تازه ببخش?
آمیـــن یا رَبَّ ?
l
?✨?
شب بخیر یعنی✨
سپردن خود به خدا…❣️
و آرامش در نگاه خدا❣️
یعنی سیراب شدن در
دستان و آغوش خدا…✨❣️
?✨در آغوش امن پروردگار باشید✨?
شب بخیر ?✨?
شبتون غرق در عطر گل
?آرزو میکنم
⭐️در اين شب پر ستاره
?مهر ، بركت ، عشق
⭐️محبت ، سلامتى
?همنشین شما
⭐️دوستان و عزیزان باشند
?شبتون غرق در عطر گل
بصیرت به چه معناست و راه دست یابی و حفظ آن کدام است؟
بصیرت به چه معناست و راه دست یابی و حفظ آن کدام است؟
بصیرت یا بینش، نوعی دید درونی است که با دید چشم ظاهری، متفاوت است و اصلاً با چشم یا اندام های ظاهری بدن، قابل دریافت نیست. بصیرت، قوّه و نیرویی قلبی است که به مدد نور الهی، پدید آمده، حقیقت و باطن امور را - چنان که هست - در می یابد. با دید بصیرت، انسان، درست را از نادرست و حق را از باطل، به آسانی تشخیص می دهد.
اهل بصیرت با امداد نیروی قدسی که به آنها عطا شده، می شنوند؛ می اندیشند؛ نگاه می کنند؛ می بینند و از عبرت ها، بهره می گیرند و آن گاه راه های روشنی را می پیمایند و بدین ترتیب، از افتادن در پرتگاه ها و لغزش گاه ها در امان می مانند.1 در واقع، بصیرت و بینش، نوری درونی است که شخص با آن نور، در میان مردم، زندگی می کند؛ چنان که قرآن کریم فرموده است: «وجَعَلنا لَهُ نُوراً یمشِی بِهِ فِی النّاسِ».2 انسان به سیر بصیرت، راه را از بی راهه و حقیقت را از امر غیرحقیقی، باز می شناسد و نیز درگرفتن اطلاعات و داده ها، درست گزینی می کند و نیز در ارائة نظر و رأی، درست گویی می کند و به فرمودة امام علی علیه السلام، آن که بصیرت و بینش نداشته باشد، رأی او، نادرست و بی ارزش است.3
بصیرت، نوعی به کارگیری عقل در مسیر هدایت انسان و استفاده از روشن گری آن است. قرآن کریم با ترغیب به بینا کردن دل ها با نور عقل، آنهایی را که از این نیرو استفاده نمی کنند، کوران واقعی معرفی می کند. خداوند می فرماید: آیا در زمین سیر نمی کنند؛ تا صاحب دل هایی گردند که بدان تعقل کنند و گوش هایی که بدان بشنوند؟ پس همانا چشم ها کور نمی شوند؛ بلکه دل هایی که در سینه ها جای دارند، کور می شوند.4
چه بی فایده است دیدة سر، هنگامی که دیدة دل، نابینا باشد. امام علی علیه السلام در این باره فرموده است: «هرگاه دیدة بصیرت، کور باشد، نگاه چشم، سودی ندهد».5
آن کس که دیدة بصیرت دارد، نگاه هایش به سوی خوبی ها کشانده شده، از بدی ها دور داشته می شود. دارندة بصیرت و بینش درونی، پیش از آن که در پی عیب های دیگران باشد، عیب های خود را می جوید و می بیند و از گناهان و خطاهای خود، دست می شوید. او می داند که دیدة کور داشتن، بهتر از دل کور داشتن است، بنابراین، دیده بر نارواها بسته، گوش را از شنیدنی های ناروا و پا را از رفتن به جایگاه های ناپسند و دست را از انجام کارهای ناشایسته و دل را از خطور گناه و اندیشه را از هر چه غیر خداست، پاک می کند.
کسانی که با دیدة بصیرت به عالم و عالمیان می نگرند، از هر عاملی که موجب نابینایی دیدة بصیرت و کوری آن می گردد، پرهیز می کنند. اینان از غفلت ها و عوامل ایجاد غفلت، دوری می ورزند؛ زیرا امام علیعلیه السلام فرموده است: «دوام یافتن غفلت، موجب کوری بصیرت می گردد».6
کسی که بصیرت الهی نصیبش شده است، محبت دنیا را از دلش خارج می سازد. امام علی علیه السلام فرموده است: «به خاطر دنیادوستی، قلب ها از نور بصیرت، کور گشته اند».7
پی نوشت ها:
1. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج 9، ص 158.
2. انعام، آیة 122.
3. غررالحکم و دررالکلم، ح 6548.
4. حج، آیة 46.
5. غررالحکم و دررالکلم، ح 9972.
6. همان، ح 5146.
7. همان، ح 4878.
خاطره شهید عباس بابایی نماز اول وقت خیلی قشنگ است
?خاطره شهید عباس بابایی نماز اول وقت خیلی قشنگ است
شهید بزرگوار، عباس بابایی، رمز موفقیت خود را در دوره خلبانی در کشور امریکا، توجه داشتن به نماز اول وقت می داند و می گوید: «خلبان شدن من هم عنایت خدا بود. قرار بود بعد از پایان دوره در کشور امریکا، مصاحبه نهایی را یک ژنرال امریکایی با من انجام دهد. تمام تلاش های این دو سال، بستگی به همین مصاحبه داشت. وقتی وارد اتاق او شدم، از من پرسش هایی کرد و من پاسخ دادم. بعد از چند دقیقه، فردی وارد اتاق شد و ژنرال با او رفت و من باید در اتاق منتظر او می ماندم. به ساعتم نگاه کردم، وقت نماز ظهر بود. با خودم گفتم، کاش در این جا نبودم و می توانستم نماز را اول وقت بخوانم! از طرفی ممکن بود نماز خواندن من در آنجا باعث دردسر شود، ولی با خودم گفتم هر چه بادا باد هیچ کاری مهم تر از نماز نیست. در گوشه ای از اتاق روزنامه ای پهن کردم و مشغول نماز شدم. در همین لحظه ژنرال وارد اتاق شد، ولی من با توکل بر خدا نماز را ادامه دادم. نماز که تمام شد، از ژنرال عذرخواهی کردم و درباره نماز
برای او توضیح دادم. او هم لبخندی زد و پرونده ام را امضا کرد و پایان دوره ام را تبریک گفت. آن روز موفقیت خود را در توجه کردن به نماز اول وقت، آن هم در شرایط حساسی مثل آنجا دیدم».
پیام رفتاری شهید :یاری خواستن از خداوند برای ادای تکلیف الهی همچون نماز در اول وقت و عنایت همیشگی خداوند.?برای شادی روحشان صلوات
مجنون و شتر
?مجنون و شتر
روزی مجنون آهنگ دیار لیلی کرد. با بی قراری برشتری سوار شد و با دلی لبریز از مهر به جاده زد.
در راه گاه خیال لیلی آنچنان او را باخود می برد. شتر نیز در گوشه ی آبادی بچه ای داشت.
او هر بار که مجنون را از خود بیخود می دید به سوی آبادی بازمی گشت و خود را به بچه اش می رساند. مجنون هر بار که به خود می آمد در می یافت که فرسنگ ها راه را بازگشته است.
او سه ماه در راه ماند پس فهمید که آن شتر با او همراه نیست ؛پس اورا رها کرد و پای پیاده به سوی دیار لیلی به راه افتاد…..
به راستی مولانا با این حکایت نشان می دهد که روح ما همان مجنون است و عشق معنوی حق ، همان لیلی است. تن ما همان شترع است و وابستگی ها و دل مشغولی های جهان مادی بچه آن شتر است. وقتی از علت حقیقی بودنمان در جهان مادی که همانا شناخت حقیقت خویشتن است غافل شویم و به آن نپردازیم، به تن و خواسته های گذرای مادی تن سرگرم می شویم و از رسیدن به حقیقت بازمی مانیم.
بهتراست موانع رسیدن به وصال را کنار بزنیم و با گام استوارتر عزم خانه ی دوست کنیم …