#خدایا_دوستت_دارم
سلام به خدایم که هر چه هست از اوست،
سلام به زندگی،
#پــــــــــرﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺍ:
ﺍﺯ ﺑﺎﺑﺖ ﺯﻳﺒﺎﺗﺮﻳﻦ ﺗﻜـﺮﺍﺭ ﺍﻳﻦ ﺩﻧﻴﺎ ﻛﻪ ﺑﻴﺪﺍﺭﻳﺴﺖ، ﺗﻮ ﺭﺍ ﺳﭙﺎﺳﮕﺰﺍﺭم،
ﺍﺯ ﺗﻮ ﺗﻘﺎﺿﺎ ﺩﺍﺭم ﻫﻤﺎﻧﻄﻮﺭ ﻛﻪ ﭼﺸﻢ صورت ﻣﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺯﻳﺒﺎییﻫﺎﻳﺖ ﺑﺎﺯﻛﺮﺩی،
ﭼﺸﻢ ﺩﻟﻤﺎﻥ ﺭﺍ ﻫﻢ ﺑﻪ ﺣﻘﻴﻘﺖ ﺑﻨﺪﮔﻴﺖ ﺑﺎﺯ ﻧﮕﻬﺪﺍﺭ.
#خدایا_دوستت_دارم
#التماس_دعا_برای_ظهور
#تلنگر
#تلنگر
تقدیم به آنان که خوب بودن را فراموش نکرده اند:
میتوان با یک گلیم کهنه هم، روز را شب کرد و شب را روز کرد
میتوان با هیچ ساخت، میتوان صدبار هم مهربانی را، خـــــــدا را، عـــــشق را
با …
#خدایا_کمک_کن_مؤمن_شویم
#خدایا_دوستت_دارم
چشم زخم
? چشم زخم
✍️امام رضا علیه السلام:
چشم زخم حقیقت دارد و اگر چشم زخمی به تو رسید، دستت را مقابل صورتت بالا ببر و سوره حمد، توحید و معوذتین ( سوره های ناس و فلق ) را بخوان و روی پیشانی خود مسح کن؛ همانا نافع است به اذن خدای متعال.
? مکارم الاخلاق، ص ۴۱۳
مواظب باشیم خودمان یا دیگران را چشم نزنیم. اگر از چیزی تعجب کردیم، چه در خودمان، چه در دیگران، سه مرتبه این ذکر را بگوییم:
? ماشاءالله لا قوة إلا بالله العلي العظيم.
#نـــــبرد_قرقیسیا در آخرالزمان قسمت دوم
⭕️ #نـــــبرد_قرقیسیا در آخرالزمان
? قسمت دوم
? امام صادق (ع) نیز در روایتی، درمورد نبرد قرقیسیا چنین می فرمایند:
✨همانا برای خداوند در قرقیسیا سفره ای است که #سروش_آسمانی از آن خبر می دهد; پس ندا می کند ای پرندگان آسمان و ای درندگان زمین! برای سیر گشتن از گوشت ستمکاران شتاب کنید (7) .
?یکی از محققان معاصر نیز در کتاب خود به این حدیث اشاره کرده و ذیل آن می نویسد:
?چنانکه روایت اشاره می کند، عرصه نبرد، بیابان #خشک و #بی_آب و #گیاه است و آنها اجساد کشتگان خود را #دفن نمی کنند و یا قادر به دفن آنها نیستند،
? از این رو پرندگان آسمان و درندگان زمینی از گوشت #لاشه_های آنها شکم خود را سیر می کنند و اینکه سربازان کشته شده نیز #ستمگرند ; زیرا که آنها سربازان #جباران و #ستم_پیشگان می باشند .
? یا اینکه در میان آنها شمار زیادی از افسران و فرماندهان ستمکار از دوطرف وجود دارد (8) .
? منابع اهل سنت نیز به نقل روایاتی پرداخته اند که بیانگر شدت درگیری در قرقیسیا است; از جمله روایت زیر که ابن حماد آن را نقل می کند:
☘️سفیانی با سپاهیانش بر آنها غالب می شود و #ترک و #روم را در قرقیسیا به قتل می رساند تا اینکه درندگان زمین از گوشت آنها سیر می شوند (9) .
?او در روایت دیگری از امام علی (ع) نقل می کند که:
? سفیانی بر شام غالب می شود، آنگاه در قرقیسیا نبردی بین آنها رخ می دهد، تا اینکه پرندگان آسمان و درندگان زمین از کشته های آنها سیر می شوند (10) .
?پی نوشتها:
1 . سلیمان، کامل، روزگار رهایی، ترجمه علی اکبر مهدی پور، ص 894، به نقل از: الحاوی للفتاوی، ج 2، ص 136 .
2 . همان، ص 896 .
3 . دخل، علی محمد علی، الامام المهدی، ص 344 .
4 . الطوسی، محمد بن الحسن، کتاب الغیبه، ص 422، ح 12 .
5 . المجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 52، ص 237 .
6 . سلیمان، کامل، همان، ص 1120، به نقل از: بشارة الاسلام، ص 56 .
7 . فقیه، محمد، السفیانی و علامات الظهور، ص 127 .
8 . کورانی، علی عصر ظهور، ترجمه عباس جلالی، ص 130 .
9 . ابن حماد، الفتن، ص 195، ح 797 .
10 . همان، ص 208، ح 838 .
11 . قاموس اعلام ترکی، ج 5
#نبرد_قرقیسیا در آخر الزمان⁉️
⭕️ #نبرد_قرقیسیا در آخر الزمان⁉️
✔️ قسمت اول
? آیا این نبرد با وقایع امروزه عراق و شام تطبیق دارد⁉️
? قرقیسیا، نام شهری در سوریه امروزی است که در منطقه سرازیر شدن رود خابور بر فرات بنا شده بود.
? قرقیسیا، شهرت خود را وامدار احادیثی از فریقین است که حکایت از نبردی آخرالزمانی در آن منطقه میکند.
➕ با آنکه این روایات تفاوتهایی با هم دارند، اما نوعی تواتر معنوی بر اصل وقوع چنین نبردی از آنها برداشت میشود.
? اما در زمینه اینکه آیا این روایات دقیقاً منطبق با وضعیت فعلی عراق و شام است یا خیر؟
? باید گفت که هر چند شباهتهایی را میان وضعیت فعلی و علائم یاد شده در روایات میتوان یافت، اما دلیلی قطعی بر چنین انطباقی وجود ندارد.
♦️ پاسخ تفصیلی?
?« #قرقیسیا» یا «قرقیسا» ؛ نام شهری است که از قرقیسیا فرزند طهمورث گرفته شده است و به نظر میرسد، همو آن شهر را بنا نهاده باشد.
? قطعاً آن شهر باستانی امروزه وجود ندارد و اگر نامی از آن برده میشود؛ میتواند اشاره به منطقهای باشد که در گذشته این شهر در آنجا واقع شده بود که به احتمال زیاد همان منطقه «دیر الزور» فعلی است که در سوریه قرار دارد.
? امروزه در محافل دینی «قرقیسیا»، شهرت خود را وامدار احادیثی است که شیعه و سنی در مورد نبرد قرقیسیا و جنگ آخرالزمانی در آن نقل کردهاند.
پاسدار مدافع حرم
✳️ همسر شهید:
?من همیشه تمام حرفم این بود که شما صبر کنید محمد حسین به دنیا بیاد، ایشون رو ببینید بعد کمی دیرتر برید، هیچ وقت نرفتنی از جانب من برای ایشون در کار نبود، میگفتم محمد حسین رو ببینید بعد کمی دیرتر برید، اما ایشون زرنگتر از این حرفها بود. میدونستند که اگر محمد حسین رو ببینند، واقعا زمین گیر میشوند و واقعا نمیتوانند دیگر پا روی دلشون بگذارند و بروند.
?اسم دخترمون “فاطمهرقیه” هست که سال ۹۰ به دنیا اومد. شهید فاطمهرقیه رو خیلی دوست داشت و او را هدیه حضرت رقیه به ما میدونست. همیشه دستهای او را میبوسید و خدا رو به خاطر داشتن فرزند دختر شکر میکرد. هروقت هم از سرکار به خونه میاومد، تمام خستگی رو پشت در میگذاشت و با فاطمهرقیه بازی میکرد. بهطوری که سروصداشون فضای خونه رو پُر میکرد.
?پاسدار مدافع حرم
?شهید سجاد طاهرنیا