#تبلیغ

?دغدغه مبلّغ

?مبلّغ باید هوشمندانه قضایا را دنبال کند، تمام مطالبی را که روزمره انسان با ان برخورد می‌کند و نکاتی که مخاطب برای رشدش نیاز دارد ولازم است به آن توجه داد، این‌ها را ثبت و دسته‌بندی کند. وخود را برای ارائه آماده کند. این برکت فقط برای شیعه است، این غنایِ علمی ومعنوی و پشتوانه، به برکت اهل بیت عصمت و طهارت فقط برای شیعه است.
‌ ‌

#تبلیغ

?دغدغه مبلّغ

?مبلّغ باید هوشمندانه قضایا را دنبال کند، تمام مطالبی را که روزمره انسان با ان برخورد می‌کند و نکاتی که مخاطب برای رشدش نیاز دارد ولازم است به آن توجه داد، این‌ها را ثبت و دسته‌بندی کند. وخود را برای ارائه آماده کند. این برکت فقط برای شیعه است، این غنایِ علمی ومعنوی و پشتوانه، به برکت اهل بیت عصمت و طهارت فقط برای شیعه است.
‌ ‌

#تبلیغ

? ضرورت تبلیغ

?تبلیغ یک ضرورت است، منتهی مدیریت می‌خواهد؛ نه اینکه در طول سال از درس و بحث بمانی، و فقط به دنبال تبلیغ باشی، نه اینکه بمانی و تبلیغ را رها کنی، اصل توجیه طلبگی ما همین خواهد بود، چند سالی در حوزه ماندی، با فرهنگ قرآن و اهل بیت آشنا شدی حال ارائه کن.
?شما مطالعه کردی، در درس شرکت کردی، شما به نتیجه رسیدی، فکر نکن که همه مردم، این اندوخته‌‌ها را دارند. مردم تشنه این نوع مطالب هستند، تشنه یک تفسیر صحیح از آیات هستند، تشنۀ یک صبغۀ معنوی هستند. تشنۀ یک برداشت تربیتی قرآن هستند، مردم را تردیدها و شبهات بیچاره می‌کند…
?شما بر اثر مطالعه، ممارست، رفت، آمد، با این سبک زندگی آشنا شدی، به اطمینان رسیدی. احترام برای قرآن و تک‌تک آیات قرآن قائل بودی. و همه را طبق نظمی الهی، علمی، منطقی می‌دیدی و می‌بینی. خیلی‌ها منتظر این هستند که از شخصی که خودش هم به نتیجه‌ و آرامش و اطمینانی رسیده بشنوند و استفاده کنند. و اصلاً سازۀ جامعۀ شیعی ما در طول قرون گذشته به برکت همین تبلیغ‌ها برپا و برجا مانده است. این یک وظیفه بسیار خطیر است، این باید یک قاعدۀ جا افتاده و تثبیت شده بشود که طلبه بدون تبلیغ نمی‌شود، باید یک کار تبلیغی انجام دهد، باید این پیام الهی را برساند. کار انبیاء است…
?و کسانی که موفق به حضور در فضای تبلیغ می‌شوند برکاتش را خودشان حس می‌کنند. شاید آن موقع سخت‌شان است، درگیر هستند، مطلب باید آماده کنند، دلهره دارند. روبه‌روی جمعیت باید بایستند، [شاید آن موقع به برکات کار خود توجه نداشته باشدولی این برکات برای او هست]
‌ ‌

#انقلاب_اسلامی #تبلیغ #امام_خمینی

?ما اگر مروری بر تاریخ صد سال گذشته داشته باشیم می بینیم که چه عمامه‌هایی را برداشتند. چه آقایان، چه فضلایی بودند که نمی‌خواستند با دولت پهلوی همکاری کنند. حتی حاضر به امتحان دادن نبودند با اینکه فضلش را داشتند و سختی‌ها را تحمل می‌کردند.
?چه توهین‌هایی که مأمورین آن‌ها، به یک روحانی عالم وارسته بزرگوار می کردند. ولی آنها به تبلیغ سنّتی در حد توان خودشان اهتمام داشتند و این باعث شد که دین خدا در بدنۀ اجتماع ثابت و استوار بماند؛ تا یک نفری [حضرت امام ] که سختی‌هایی در این زمینه کشیده بود و حکومت رضاشاهی و سختی‌ها و ضدیّتش با دین را دیده بود و دلسوخته بود ایستاد، و انقلابی به پا شد و در این فضا الان ما باید قدردان نعمت‌های الهی باشیم.
‌ ‌
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈

#قرآن

?یک مرحله از مراحل سبعۀ ارتباطی با قرآن، این تلاوت است. هرچه که پیش می‌رویم، دقیق‌تر و دقیق‌تر می‌شود. اهل بیت را اگر در قرآن پیدا کردی، دیگر رها نمی‌کنی. به یقین می‌رسی. بیش از این ما کار داریم با قرآن تا برسیم به سور قرآن، تا برسیم به مطالب قرآن. فرق می‌کند.
?فرض کنید این روایات به ما می‌گوید که آیت الکرسی، سید الآیات است؛ یعنی چه؟ یعنی آیات هم با هم متفاوتند. کدام آیه؟ چگونه ارتباط برقرار کردی؟ چگونه ارتباط برقرار کنیم؟ چگونه از این داروخانۀ معنوی استفاده کنیم؟ حتی برسد به کلمات قرآنی، حتی برسد به حروف قرآنی؛ «بسم الله الرحمن الرحیم* کهيعص» (کاف، هاء، یاء، عین، صاد)؛ یعنی چه؟ یعنی باید کار کنیم. باید ارتباط پیدا کنیم. از این مقاطع به بعد، آرامش می‌خواهد، توجه می‌خواهد، احترام می‌خواهد.
‌ ‌

#امام_خمینی #قرآن

?یکی از اساتید و بزرگان می‌فرمود که مرحوم امام را در نجف در حرم آقا امیر المؤمنین در ایوان طلا دیدم. دست گذاشتم روی شانۀ ایشان و گفتم: آقا به جان این امیر، من شما را خیلی دوست دارم، فقط بگو چه کرده‌ای که این صمود را پیدا کردی، این وجود را پیدا کردی؟ این معنویت را پیدا کردی؟
?گفت: ایشان گوش داد و وقتی من صحبتم تمام شد فرمود: قرآن، قرآن، قرآن. ولی همانجا هم آقا فرموده بود: مراحلی دارد؛ مرحلۀ اولش، ارتباط است. ارتباط با قرآن، تلاوت و توجه است.
‌ ‌