خـدایا بہ امید تو نه بہ امید خلق تو
┄┅─✵?✵─┅┄
با نام و یاد خــدا
میتوان بهترین روز را
براے خـود رقم زد
پس با تمام وجـود بگیم
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
خـدایا بہ امید تو
نه بہ امید خلق تو
#کربلا_نرفتهها_به_ری_بروند❗️
#کربلا_نرفتهها_به_ری_بروند❗️
گزیدهای از خاطرات شاگردان و اطرافیان آیتالله بهجت قدسسره
آیتالله بهجت رحمهالله هر سال وقتی مشرف میشد برای مشهد، قبلش به زیارت حضرت عبدالعظیم در شهرری مشرف میشد. حتی دیگران را هم سفارش میکرد. حتی یادم هست چند نفر از دوستان خواستند مشرف بشوند کربلا، چند روز در مرز مهران معطل شدند و درست نشد بروند. وقتی برمیگشتند، آقای بهجت فرمودند: «به اینها پیغام بدهید قبل از اینکه بیایند قم، بروند زیارت حضرت عبدالعظیم، که ثواب زیارت سیدالشهدا علیهالسلام را به اینها بدهند».
بیشتر ببخش تا حالت خوب شود
?بیشتر ببخش تا حالت خوب شود ?
⚜️ انسانهایی که نمیبخشند دچار نشخوار ذهنی هستند و بدی دیگران را دوباره و چندباره مرور میکنند.
⚜️این افراد بیشتر مریض میشوند و احساس خوشبختی کمتری دارند.
⚜️در مقابل، کسانی که میبخشند سالمترند زیرا اشتباهات دیگران را رها میکنند تا خود آزاد شوند.
⚜️از کودکی بخشندگی را با بخشیدن اشتباهات فرزندمان به او بیاموزیم. با تنبیه کردن و داد زدن، غر زدن و غیبت کردن، درد دل کردن و سختگیری کردن تنها کینه ورزیدن را که باعث بدبختی ست به فرزندانمان خواهیم آموخت.
امام على عليه السلام :
?امام على عليه السلام :
? تغَرَّبْ عَنِ الاَْوْطانِ فى طَلَبِ الْعُلى وَ سافِرْ فَفِى الاَْسْفارِ خَمْسُ فَوائِدَ:تَفَرُّجُ هَمٍّ وَ اكْتِسابُ مَعيشَةٍ وَ عِلْمٌ وَ آدابٌ وَ صُحْبَةُ ماجِدٍ؛
?امام على عليه السلام :
?براى كسب مجد و عظمت از وطن خود دور شو و سفر كن، كه در مسافرت پنج فايده است: برطرف شدن اندوه، به دست آوردن روزى، و دانش و آداب زندگى،و هم نشينى با بزرگان.
?مستدرك الوسائل، ج 8 ، ص 115،ح 9199
چه زیباست که چون صبح پیام ظفر آریم
چه زیباست که چون صبح پیام ظفر آریم ?
گل سرخ گل نور ز باغ سحر آریم?
چه زیباست چو خورشید درافشان و درخشان☀️
ز آفاق پر از نور جهان را خبر آریم☺️
ادامه داستان
بعداز آن به تهران آمدم و مدّتی در کاروانسرایی سکونت کردم و نمی دانستم چه
کنم، اتّفاقاً دهانم هم زخم شده بود و آن را بسته بودم، تا این که یک روز شخصی ناشناس مرا به اسم صدا زد و گفت: فلان دوا را مصرف کن، دهانت خوب میشود. من آن دوا را تهیه کرده و مصرف کردم، دهانم خوب شد. بعد به این فکر افتادم که این مرد چه کسی بود که از درد و اسم من اطّلاع داشت و داروی او مؤثّر واقع شد. متأسف شدم که چطور از او درباره کار و وظیفهام راهنمایی نخواستم.
بالاخره در وقت دیگری او را ملاقات کردم و از او پرسیدم: شما کی هستید؟ گفت: من با پیرمردی از اوتاد که با امام عصر ارواحنا فداه تماس دارد، مربوط هستم.
گفتم: از او بپرس یا مرا پیش او ببر که وظیفه من چیست؟
گفت: به من گفته شده که فلانی، یعنی تو جزو مجاهدین راه خدا هستی، و همچنین گفته شده که نزد محمّد باقر اصطهباناتی برود و الهیات شفا را نزد او بخواند و در درس عمومی هم نرود، زیرا بعضی از افرادی که در آن درس شرکت میکنند فاسق هستند، با آنان هم ننشیند و چنانچه ضرورتی داشت که به درس عمومی برود، بیرون اتاق بنشیند و گوش کند.
مرحوم حاج شیخ محمّد باقر اصطهباناتی فرموده بودند: من به او گفتم: از آن پیرمرد بپرس که آیا من هم میتوانم خدمت آن حضرت برسم یا میتوانم از آن حضرت سؤالاتی داشته باشم. جواب آورد: تشرّف نمی شود، ولی سؤالات را بدهید به من تا خدمت ایشان معروض بدارم. من هم سه سؤال کردم:
۱ - درباره تسبیحات اربعه آیا یک بار کافی است یا سه بار باید گفته شود؟
۲ - آیا عمل امّ داوود همان طوری است که در زاد المعاد ذکر شده یا خیر؟
۳ -…. جواب آمد: تسبیحات اربعه یک بار کافی است، و عمل امّ داوود هم طور دیگری است.
مرحوم آیت اللَّه العظمی اراکی میفرمودند: کیفیت عمل امّ داوود که در دو صفحه نوشته شده بود به دست من رسید، آن را تجربه کردم و مؤثر نیز واقع شد، ولی متأسفانه بعداً مفقود گردید.
آیت اللَّه آقای مصلحی فرمودند: این داستان را مرحوم آقای سید محمّد علی سبط از مرحوم آیت اللَّه العظمی حاج شیخ محمّد حسین اصفهانی، و آیت اللَّه العظمی حاج آقا موسی زنجانی از مرحوم پدرشان با اندک اختلاف نقل کرده اند.
و نیز آیت اللَّه العظمی وحید خراسانی از استادشان مرحوم آیت اللَّه العظمی خویی، و ایشان از مرحوم آقای اصفهانی با تفاوتهایی نقل کردند.