توحید و خداشناسی و مسائل اعتقادی
داستانهای اسلامی از اصول کافی جلد اول
محمد محمدی اشتهاردی?
? توحید و خداشناسی و مسائل اعتقادی ?
?مذهب حق?
حمزةبن حمران میگوید:
نزد امام صادق(ع) رفتم و عرض کردم: درباره استطاعت (اختیار و توانائی به انجام کاری یا ترک آن) سؤال کردم، پاسخ مرا نداد، بار دیگر به حضورش رفتم و عرض کردم: در مورد استطاعت، مطلبی به قلبم راه یافته، که جز آنچه از شما بشنوم، آن مطلب در قلبم بیرون نمیرود.
امام: آنچه در دلت هست به تو زیان نمیرساند.
حمزه: من عقیده دارم خداوند بندگانش را به چیزی که اختیار و توان انجام یا ترک آن را ندارند، تکلیف نمی کند، و همچنین به چیزی که طاقتش را ندارند، امر و نهی نمی نماید، و معتقدم که بندگان جز به اراده و خواست و قضا و قدر خدا، انجام ندهند.
امام: آن مذهبی که من و پدرانم، آن را پذیرفته ایم، همین است.
داستانهای قرانی و مذهبی
اقْرَأْ کِتابَکَ کَفي بِنَفْسِکَ الْيَوْمَ عَلَيْکَ حَسيباً
اقْرَأْ کِتابَکَ کَفي بِنَفْسِکَ الْيَوْمَ عَلَيْکَ حَسيباً
و به او گفته شود، بخوان نامه ات را که تو خود برای رسیدگی و محاسبه اعمال خویش کفایت میکنی.
سوره اسرا آیه 14
یا رب به هر آنچه بد نمودم توبه
إِنَّمَا التَّوْبَةُ عَلَى اللَّهِ لِلَّذِينَ يَعْمَلُونَ السُّوءَ بِجَهَالَةٍ ثُمَّ يَتُوبُونَ مِن قَرِيبٍ فَأُولَٰئِكَ يَتُوبُ اللَّهُ عَلَيْهِمْ وَكَانَ اللَّهُ عَلِيمًا حَكِيمًا
ﺑﻲ ﺗﺮﺩﻳﺪ ﺗﻮﺑﻪ ﻧﺰﺩ ﺧﺪﺍ ﻓﻘﻂ ﺑﺮﺍﻱ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺭﻭﻱ ﻧﺎﺩﺍﻧﻲ ﻣﺮﺗﻜﺐ ﻛﺎﺭ ﺯﺷﺖ ﻣﻰ ﺷﻮﻧﺪ ، ﺳﭙﺲ ﺑﻪ ﺯﻭﺩﻱ ﺗﻮﺑﻪ ﻣﻰ ﻛﻨﻨﺪ ;
ﺍﻳﻨﺎﻧﻨﺪ ﻛﻪ ﺧﺪﺍ ﺗﻮﺑﻪ ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﻣﻰ ﭘﺬﻳﺮﺩ ، ﻭ ﺧﺪﺍ ﻫﻤﻮﺍﺭﻩ ﺩﺍﻧﺎ ﻭ ﺣﻜﻴﻢ ﺍﺳﺖ .(سوره نساء١٧)
?یا رب به هر آنچه بد نمودم توبه
?گر در ره توبه من نبودم توبه
?بسیار جفا به خود نمودم روزی
?گر عشق تو را ز خود ربودم توبه?????
لاله ای از ملکوت
جناب حاج ملا آقا جان زنجانی در اواخر عمر شریف خود به آقای حاج ابراهیم اسفهلانی و عدّه ای از دوستان، با تعجب فرموده بودند:
در سیر و حالت مکاشفه، جوانی از اهل تبریز(به نام جعفر آقا مجتهدی ) را به من نشان داده اند که بسیار آراسته و نورانی است، او در این سن جوانی به عنایات ائمه ی اطهار علیهم السلام به حالات و مقاماتی دست یافته است که پیران طریق و بزرگان عُرفا به آن مقام رسیده اند!! ومن مأمور شده ام تا ودایع معنوی خود را به ایشان بسپارم .
سپس حاج ملاآقاجان به عتبات سفر کردند و پس از پیدا کردن آقای مجتهدی ، یک هفته ای را با ایشان خلوت نمودند.
جناب اسفهلانی میفرمودند؛
پس از این ماجرا و ملاقات حاج ملا آقاجان با آقای مجتهدی ،هنگام بازگشت حاج ملا آقاجان از عتبات، بنده شبی را تا صبح در خدمت ایشان بودم و از صحبتهایشان دریافتم که این حاج ملا آقاجان ،حاج ملا آقاجان قبل نیست وایشان از دیدار آقای مجتهدی بسیار منقلب و سرا پا محو حالات روحانی آقای مجتهدی شده بودند.
?لاله ای از ملکوت جلد۴صفحه ۱۲۷
مسافرت بی بازگشت
❇️ مسافرت بی بازگشت
نويسنده : کاظم دهناد
زهری گوید: در شبی سرد و زمستانی امام زین العابدین علیه السلام را دیدم که کیسه ای از آرد و دستهای هیزم بر دوش گرفته بود و حرکت میکرد. نزدیک رفتم و پرسیدم:
«ای فرزند رسول خدا این بار چیست؟» فرمود:
«قصد سفر دارم؛ و این بار، توشه سفر من است.» گفتم: اگر اجازه فرمایید غلام من حمل بار را به عهده می گیرد.» فرمود: «هرگز.» گفتم: «اجازه فرمایید تا خودم بار را به دوش بگیرم. شما خسته و ناتوان شدهاید.» فرمود:
«زهری! من هرگز زحمتی را که موجب نجات من در سفر است از خود دور نخواهم کرد. به دنبال کار خود برو و مرا واگذار.» زهری گوید: «امر امام علیه السلام را اطاعت کردم و از حضرت جدا شدم.»
چند روزی نگذشته بود که امام علیهالسلام را در مدینه دیدم. متعجبانه به حضورش رفتم و پرسیدم: «ای پسر رسول خدا! شما فرمودید به سفر میروم ولی نرفتهاید!»حضرت فرمود:
«آری، قصد سفر بود اما #نه_سفری_دنیایی که تو گمان کردی، بلکه مقصودم سفر بیبازگش آخرت بود و من خود را برای آن سفر آماده میکردم. آمادگی برای سفر آخرت به این است که از گناه پرهیز کنی و #به_نیازمندان_کمک_نمایی».
ابن شهر آشوب، مناقب آل ابیطالب (ع)، ج 4، ص 158.
#سلام_امام_مهربانم
پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله :
خوشا به حال کسی که قائم اهل بیت مرا درک کند و پیش از قیامش به او اقتدا نماید ، دوست او را دوست بدارد و از دشمن وی بیزاری جوید و ولایت امامان هدایتگر پیش از او را نیز بپذیرد. اینان دوستان من و مورد علاقه و محبت من و گرامی ترین امام در نزد من هستند
بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۲۹
#سلام_امام_مهربانم