امام صادق علیه السلام فرمودند:
✍️امام صادق علیه السلام فرمودند:
کسى که از منزلش بیرون آید و قصدش زیارت قبر حضرت امام حسين علیه السلام باشد، اگر پیاده رود خداوند منان به هر قدمی که بر میدارد یک حسنه برایش نوشته و یک گناه از او محو میفرماید تا زمانی که به حائر برسد و پس از رسیدن به آن مكان شریف خداوند او را از رستگاران قرار میدهد تا وقتی که مراسم و اعمال زیارت را به پایان برساند كه در اين هنگام او را از فائزین محسوب میفرمايد تا زمانی که اراده مراجعت نماید در این وقت فرشتهای نزد او آمده و میگوید: رسول خدا صلی الله علیه و آله سلام رسانده و به تو میفرمایند: از ابتدا عملت را شروع کن، تمام گناهان گذشتهات آمرزیده شد.
?کامل الزیارات، تالیف ابن
قولویه قمی، ص۲۷۸، باب ۴۷
امام حسن مجتبى(ع) و اهتمام به امور مسلمين
#حکایت
✅امام حسن مجتبى(ع) و اهتمام به امور مسلمين
✍️شخصى كه محرم نبود، در كنار حضرت مجتبى عليه السلام شروع به طواف كرد، گفت: يابن رسول اللّه! من بدهكارم، مال مردم خور نيستم، اما ندارم كه بدهم، واقعاً قصد جدى دارم كه پول طلب كار را بدهم. او گريبانم را گرفته و مى گويد: طلبم را بده! من به او گفتم: به اين كعبه قسم ندارم، ولى طلب تو را مى دهم، مى گويد: اگر ندارى، بايد كسى ضامن شود كه اگر پول را ندادى، او پول مرا بدهد. من هيچ كس را در مكه غير از شما نمى شناسم.
امام عليه السلام فرمود: طلبكار كجاست؟ گفت: بيرون از مسجد الحرام است. حضرت با حال احرام از طواف بيرون آمد، به طلبكار گفت: اگر اين طلب تو را نداد، من ضامن هستم. قبول كرد. حضرت برگشت و بقيه طواف را انجام داد. در سعى بين صفا و مروه، كسى به حضرت عرض كرد: آقا! در طواف واجب، آن هم دور پنجم و ششم، چرا بيرون رفتيد؟- بعضى ها از امام و خدا جلوتر مى افتند- حضرت عليه السلام فرمودند:
?كارى مهم تر از طواف به وجود آمد؛ و
آن هم نجات يك گرفتار بود
?برگرفته از کتاب مرگ و فرصتها
نوشته استاد حسین انصاریان
امام صادق علیه السلام می فرمایند:
✍️امام صادق علیه السلام می فرمایند:
هیچ گریه کنندهای بر سیّدالشّهداء علیهالسلام نمیگرید مگر آنکه با حضرت زهرا سلام الله علیها صله نموده و آن بانو را یاری نموده است و نیز با رسول خدا صلیاللهعلیهوآله صله کرده و حق ما اهلبیت علیهم السلام را ادا نموده است.
?کامل الزیارات، ج۱، ص۸۱
آیا خود امام زمان مایل و منتظر ظهور است؟
✅ آیا خود امام زمان مایل و منتظر ظهور است؟
✍️جواب: ابتدا باید بدانیم که امام زمان از همۀ ما بیشتر آرزوی ظهور را دارد و برای آن دعا میکند و بارها به شیعیان نیز فرمودهاند برای تعجیل در ظهورم دعا کنید. آن حضرت با دیدن این همه ظلم و فساد در دنیا، بیش از ما ناراحت میشود و منتظر روزی است که بتواند عدالت و معنویت و اسلام را در تمام جهان حکم فرما نماید.
طبق روایت امام صادق، منظور از مضطر (ناچار) در آیۀ ۶۲ سورۀ نمل، امام مهدی است؛ یعنی ایشان در دوران غیبت در حال ناچاری به سر میبرند و هر آن منتظر پایان این دوران است.
? الاحتجاج، طبرسی، ج۲
? تفسیر قمی ج۲، ص۱۲۹
چرا مسئلۀ خانواده در آخرالزمان یک مسئلۀ دارای اولویت است؟
✅چرا مسئلۀ خانواده در آخرالزمان یک مسئلۀ دارای اولویت است؟
✍️دلیل اول: طاغوت جهان(یعنی صهیونیسم) برای اینکه بر جوامع بشری تسلط پیدا کند، خانوادهها را مضمحل میکند، چون میداند که اولاً انسانها با انبوهیِ جمعیت، میتوانند بر باطل غلبه پیدا کنند لذا با نابودی خانواه موجب کاهش جمعیت میشود. ثانیاً وقتی در جامعهای خانواده نابود شد، این جامعه ضعیف و زبون میشود و راحت میتوان بر آن مسلط شد. در پروتکلهای دانشوران صهیون چند اصل مهم وجود دارد که به مضمحلکردن خانواده برمیگردد. البته یهودیان این سنت را از قدیم داشتند و در قرآن هم آمده که آنها-با یک روشهایی- بین زن و مرد اختلاف میاندازند (يُفَرِّقُونَ بِهِ بَيْنَ الْمَرْءِ وَ زَوْجِهِ) الان هم با ترفندهای جدید، این کار را انجام میدهند.
وقتی یک جامعۀ مستضعف بخواهد قوی بشود باید خانواده در آن جامعه، قوی باشد! این آمار طلاق با جامعۀ منتظر و مهدوی جور در نمیآید! این وضع حجاب و این تعداد کمِ زاد و ولد با بیرون آمدن از استضعاف جور در نمیآید. البته ما زیاد هم مقابل دشمنان، ضعیف نبودهایم؛ اما همین هم صدقۀ سر خانوادههای خوب است و آن مادرانی که شیران بیشۀ شجاعت را تربیت کردند. یک جوان شجاع و سلحشور که از زیر بُته در نمیآید؛ از یک خانوادۀ مستحکم در میآید.
?دلیل دوم: بیش از نیمی از علائم فساد در آخرالزمان به اضمحلال خانواده مربوط میشود؛ دربارۀ بیبند و باریها در آخرالزمان روایات بسیاری وجود دارد که ریشۀ این فسادها، ضعف بنیان خانواده است، یعنی نابودی خانواده منجر به فساد زنان و مردان میشود.
?استاد پناهیان
【 الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج 】
پایبندی عالمان شیعه به اربعین
? پایبندی عالمان شیعه به اربعین
? مراسم پیاده روی #اربعین در عصر مرجعیت شیخ مرتضی انصاری با شکوه تمام رواج داشته است. در حالی که پس از وی، این عمل متعلق به طبقه فقرا و نیازمندان معرفی شد ولی محدث نوری آن را احیا کرد.
? این مراسم در دورههای مختلف تاریخی استمرار داشت و حتی در دوره دیکتاتوری صدام حسین نیز به صورت مخفیانه برگزار میشد. بااین حال، علمای قدیم و علمای عصر حاضر بر شرکت در زیارت اربعین اصرار داشته اند.
? در میان مراجع تقلید، حضور آیت الله العظمی سید محمود شاهرودی، زبانزد همگان بود. معروف است که وی در این مراسم، نخست با پای پیاده از نجف خارج می شد و به سوی کربلا حرکت می کرد و سپس سایر آقایان، استادان و طلاب هم به دنبال وی به راه می افتادند و وقتی مراسم زیارت تمام می شد، بیشتر زائران از کربلا سوار وسیله نقلیه می شدند و به نجف باز می گشتند؛ اما آیت الله شاهرودی در بازگشت هم پیاده به نجف بازمی گشت. به نقلی ایشان 40 بار با پای پیاده تا کربلا رفتند[1]
? یکی دیگر از شخصیت های برجسته حوزه علمیه نجف که به طور مرتب، در این مراسم شرکت می کرد، علامه امینی مؤلف کتاب ارزشمند «الغدیر» بود که در این سفرها، همواره تعدادی از مؤمنین او را همراهی می کردند. علامه امینی وقتی به نزدیکی کربلا می رسید، حالش منقلب میشد و قطرات اشک از چشمانش جاری می شد. [2]
? امام موسی صدر، رهبر شیعیان لبنان که در شهریور ۱۳۵۷ توسط صهیونیست ها ربوده و ناپدید شد، یکی از شیفتگان مراسم پیاده روی از نجف به کربلا بود. مرحوم آیت الله سید محمدعلی موحد ابطحی، یکی از عالمان بزرگ اصفهان که در نجف با امام موسی صدر هم بحث بود، می گوید:
? «وقتی که امام موسی صدر همراه ما با پای پیاده از نجف به کربلا می رفت، در این سفر، حضوری عاشقانه داشت و در وقت دعا و زیارت عاشورا، از همه باحال تر بود و هنگام گریه، چشمانش از شدت گریه سرخ می شد و وقتی نوبت ذکر مصیبت و خواندن اشعار و نوحه سرایی به او می رسید، با حال جان کاهی در مصیبت اهل بیت(علیهم السلام) اشعار فارسی و عربی فصیحی می خواند و هنگام کار و حمل اثاثیه سفر، وی بیش از همه کار می کرد».[3]
? آیت الله حاج آقا مصطفی خمینی نیز از عالمان و استادان نجف بود که همواره در مراسم پیاده روی حضوری پیوسته و جدی داشت. او مقید بود که در تمام ایام زیارتهای مخصوص امام حسین(علیه السلام) (اول و نیمه رجب، نیمه شعبان، عرفه و به خصوص اربعین) پیاده از نجف به کربلا برود و در میان راه، گاهی کف پایش تاول می زد و زخمی میشد؛ ولی باز هم با شور و شوق تمام، به راه خود ادامه می داد و اصرار دوستان را برای سوار شدن به وسیله نقلیه، حتی در قسمتی از راه نمیپذیرفت.
? چون به نزدیک #کربلا میرسید و نگاهش به گنبد و گل دسته های حرم امام حسین(علیه السلام) و پرچم سرخ رنگ آن می افتاد، بی اختیار اشک از چشمانش سرازیر می شد و مصیبت اهل بیت(علیهم السلام) را زمزمه میکرد و به سر و سینه می زد و عزاداری و نوحه سرایی می کرد.[4]
منابع:
[1]. خاطرات آیت الله ملکوتی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص175.
[2]. علامه امینی، جرعه نوش غدیر، ص40.
[3]. عبدالرحیم اباذری، امام موسی صدر امید محرمان، ص178ـ176.
[4]. محمدحسن رحیمیان، حدیث رویش، ص 149.