#مهدویت
?معنای انتظار فرج این است که مؤمن به اسلام و مذهب اهلبیت علیهمالسلام وضعیتی که در دنیای واقعی وجود دارد، این وضعیت را عقده و گره در زندگی بشر میشناسد و منتظر است این فروبستگی کار بشر و گرفتاری عمومی انسانیت گشایش پیدا کند.?
#مهدویت
#نجات_آینده_بشر_از_نظم_بشری_غیرعادلانه
درس زندگی
درس زندگی ??
❤️ #امام_حسين عليه السلام به ابن عباس فرمود:
☘️هرگز سخن بيهوده مگوى؛ زيرا بيم گناه براى تو دارم و سخن سودمند نيز هرگز مگوى، مگر اين كه آن سخن به جا باشد.?
?بحارالأنوار : ۷۸/۱۲۷/۱۰
روزانه خیلی حرف های که به دردی نمیخوره وگاهی غیبت هم منجرمیشه میشنویم خیلی مهمه خودمان راعادت بدیم به اندازه صحبت کردن
#سکوت بهتراز حرف هایی است که خیری نداشته باشه ?
خودش درس بزرگیه ?
حدیثی شگفت
✔️ حدیثی شگفت
? اهل ری و طالقان ، هنگام ظهور که در روایات آمده به نظرتان کدام منطقه می تواند باشد و با چه ویژگی هایی..
? اکثریت رفاه زده و کج فکر که از لقمه های حرام فرهنگی (برنامه های ماهواره) و مادّی (رشوه، رانت، تخلف، تقلّب و…) ارتزاق می کنند آن اکثریت فاسدند، و مؤمنان مُتّقی و مُصلِح آن اقلیّت صالح..
#پیادهروی_اربعین
#پیادهروی_اربعین
در سال 91به پیاده روی اربعین رفتند.در حالی که با کاروان رفته بود می گفت سعی می کردم جدا از گروه حرکت کنم و مداحی گوش می دادم و می گفت آنجایی که پایم درد می گرفت به یاد بچه های امام حسین گریه می کردم?
هر لحظه خود را در صحنه حرکت کاروان از کربلا به شام می گذاشتم و به یاد امام حسین و اهلش با گریه حرکت می کردم.?
سال بعد می خواست دو مرتبه عازم #کربلا شود، اما هزینه سفرش را به خانواده ای که نیازمند بودند تقدیم نمود☺️ و همان شب خواب دیده بود در کربلا مشغول زیارت می باشد.✨
شهید مدافع حرم حسین امیدواری
وصیت نامه شهید عباس دانشگر
وصیت نامه شهید عباس دانشگر?
❣️بسم الله الرحمن الرحیم❣️
آخر من کجا و شهدا? کجا خجالت میکشم بخواهم مثل شهدا وصیت کنم من ریزه خوار سفره ی آنان هم نیستم, شهید شهادت را به چنگ می آورد راه درازی را طی میکند تا به آن مقام می رسد اما من چه! سیاهی گناه چهره ام را پوشانده و تنم را لخت و کسل کرده, حرکت جوهره ی اصلی انسان است و گناه زنجیر, من سکون را دوست ندارم.? عادت به سکون بلای بزرگ پیروان حق است, سکونم مرا بیچاره کرده.☘️در این حرکت عالم به سمت معبود حقیقی دست و پایم را اسیر خود کرده, انسان کر میشود, کور میشود, نفهم میشود, گنگ میشود و باز هم زندگی میکند?.بعد از مدتی مست میشود و عادت میکند به مستی و وای به حالمان اگر در مستی خوش بگذرانیم و درد نداشته باشیم. درد را, انسان بی هوش نمیکشد, انسان خواب نمیفهمد, درد را, انسان با هوش و بیدار میفهمد. راستی! دردهایم کو؟ چرا من بیخیال شده ام؟ نکند بی هوشم؟ نکند خوابم؟ مثل آب خوردن? چندین هزار مسلمان را کشتند و ما فقط آن را مخابره کردیم?.قلب چند نفرمان به درد آمد؟? چند شب خواب از چشمانمان گریخت؟ آیا مست زندگی نیستیم؟?
خدایا تو هوشیارمان کن, تو مرا بیدار کن, صدای العطش میشنوم صدای حرم می آید گوش عالم کر است.? خیام میسوزد اما دلمان آتش نمیگیرد. مرضی بالاتر از این چرا درمانی برایش جستجو نمیکنیم, روحمان از بین رفته سرگرم بازیچه دنیاییم.
الَّذِینَ هُمْ فِی خَوْضٍ یَلْعَبُونَ ما هستیم, مرده ام تو مرا دوباره حیات ببخش, خوابم تو بیدارم کن.?خدایا! به حرمت پای خسته ی رقیه (س) به حرمت نگاه خسته ی زینب (س) به حرمت چشمان نگران حضرت ولی عصر(عج) به ما حرکت بده.?
?شهید عباس دانشگر?
#خاطرات_شهدا
#خاطرات_شهدا ?
?روز ?هشتم #عید بود ، پادگان بودم دیدم #محمدتقی آمد پیشم گفت: فردا قرار است یک عده #بسیجی طلبه بیایند? پادگان برای آموزش، میتوانی بمانی کمکمان کنی⁉️
?من با اینکه می خواستم #مهمانی بروم ولی نمیتوانستم به تقی نه بگویم? چون او را خیلی دوست داشتم❤️ #قبول کردم. فردای آن روز محمدتقی و #علی_عابدینی و یکی دیگر از بچه ها با هم ماندیم? و از #صبح شروع کردیم به آموزش دادن تا غروب?
?از آنجایی که وقت نداشتیم کلاسها خیلی #فشرده برگزار شده بود و مجبور بودیم با کمترین استراحت? کار را پیش ببریم. برای #تقی این موضوع مهم بود که اگر آموزش سلاح? داشتیم خیلی #مختصر و مفید باشد طوری که بسیجیها خسته نشوند❌
?موقع اذان? بود دیدم تقی با موتور دارد می آید، گفت: وقت #اذان شده آب آوردیم بچه ها در همین میدان موانع #وضو بگیرند و نماز? بخوانند. تقی همیشه به نماز اول وقت اهمیت می داد?
?نماز که تمام شد گفت: بسیجیان را آزاد بذارید تا نیمه شب? که کار #شبانه داریم. محمدتقی آرام و قرار نداشت? #عاشق کارش بود؛ خیلی به بسیجیها علاقه داشت? و با #اشتیاق زیاد به آنها آموزش میداد.
?می گفت: ما که همیشه #نیستیم، باید نیروهایی را آموزش بدهیم که اگر خدای نکرده برای انقلاب✌️ مشکل پیش آمد آنها #آمادگی_لازم را داشته باشند.
?من چون خیلی کار داشتم به تقی گفتم اگر کاری نداری و #ناراحت نمیشوی بروم⁉️ مرا در آغوش گرفت و گفت: دمت گرم زحمت کشیدی تو برو به کارت برس #من_وعلی عابدینی هستیم.
?بعد از #شهادت محمدتقی یکی از بچه ها که آن شب در پادگان کشیک بود گفت: محمدتقی آن شب تا #اذان_صبح بیدار بود، وقتی که آمد از خستگی? #بدون_پتو روی کف زمین دراز کشید و خوابش برد? دلمان نیامد صدایش کنیم.
?یکی از آن #بسیجیها بعد از شهادتش? به من میگفت: تمام افتخار من این است که زیر نظر #شهید_سالخورده آموزش دیدم. تقی با #اخلاق خوبش همه را شیفته خود کرده بود?
#شهید_محمدتقی_سالخورده