آیا شر و بدی که به انسان می رسد به خواست خداست؟
♨️سوال:
?آیا شر و بدی که به انسان می رسد به خواست خداست؟
✍️ پاسخ:
✅ خداوند کریم، جواد، بخشنده، رؤوف و رحیم است و برای بندگان جز خیر و خوبی و امور شادی بخش و پسندیده (حسنه) نمی خواهد و اگر به بندگان شر و بدی و امور ناخوشایند و ناراحت کننده (سیئه) می رسد، نتیجه گناهان و اعمال و اقدامات بد خودشان است. همان که در آیات فراوان دیگر هم بیان کرده است:
?«وَ ما أَصابَكُمْ مِنْ مُصيبَةٍ فَبِما كَسَبَتْ أَيْديكُمْ وَ يَعْفُوا عَنْ كَثيرٍ؛ (۱) هر مصيبتى به شما رسد بخاطر اعمالى است كه انجام دادهايد، و بسيارى را نيز عفو مى كند!»
?این آیه هم در همان راستا و جواب به توهم غلط افراد بی ایمان و سست ایمان است. آیات قبل، توهم غلط آنان را این گونه بیان می کند:
?«إِن تُصِبْهُمْ حَسَنَةٌ يَقُولُواْ هَـذِهِ مِنْ عِندِ اللّهِ وَ إِن تُصِبْهُمْ سَيِّئَةٌ يَقُولُواْ هَـذِهِ مِنْ عِندِكَ قُلْ كُلًّ مِّنْ عِندِ اللّهِ فَمَا لِهَـؤُلاء الْقَوْمِ لاَ يَكَادُونَ يَفْقَهُونَ حَدِيثًا؛ اگر به آنها [منافقان] حسنه (و پيروزى) برسد، می گويند: «اين، از ناحيه خداست.» و اگر سيّئه (و شكستى) برسد، مىگويند: «اين، از ناحيه توست.» بگو: «همه اينها از ناحيه خداست». پس چرا اين گروه حاضر نيستند سخنى را درك كنند؟!
?در آیه بالا بعد از نقل توهم غلط منافقان سست ایمان که امور خوب و خوشایند را از خدا و امور ناخوشایند و دردآور را از ناحیه پیامبر می شمردند، اولا خطاب را از آن نفهم ها منصرف کرده و متوجه پیامبر نموده و بعد می فرماید که همه امور از خوشایند و ناخوشایند به امر و اراده خدا است. ولی شما هنوز به توحید نرسیده اید و نمی فهمید، بعد می فرماید:
?آنچه از پیروزی و موفقیت به شما می رسد، عنایت خدا و یاری اوست که شامل حال شما شده است و آنچه از شکست و مغلوبیت و…، به شما می رسد به جهت رفتارهای غلط خود شما است.
?طبق این گونه آموزه های قرانی معلوم می شود که هر چه از سوی خداوند است خیر ونیکی است وامور نا مناسب و نا گوار خواستگاه عمل وعوامل گوناگون دیگر است.
نکتة دیگر در انتساب خیرات به خدا و شرور و بدیها به مخلوقات این است که بر اساس رویکرد فلسفی و عرفانی خدا هستی مطلق و نامحدود است و هستی مطلق خیر محض و کمال صرف است. هیچ گونه نقص و محدودیتی در ساحت قدسی او راه ندارد، ولی وجود مخلوقات محدود است و همراه با نقص است و شرور و بدیهای از وجودات ناقص و محدود برخیزد، از این رو خاستگاه و مبدأ خیرات وجود حق است و مبدأ شرور وجود ممکنات است.
?پی نوشت ها:
۱. شوری (۴۲) آیه ۳۰.
♨️سوال:
?آیا شر و بدی که به انسان می رسد به خواست خداست؟
✍️ پاسخ:
✅ خداوند کریم، جواد، بخشنده، رؤوف و رحیم است و برای بندگان جز خیر و خوبی و امور شادی بخش و پسندیده (حسنه) نمی خواهد و اگر به بندگان شر و بدی و امور ناخوشایند و ناراحت کننده (سیئه) می رسد، نتیجه گناهان و اعمال و اقدامات بد خودشان است. همان که در آیات فراوان دیگر هم بیان کرده است:
?«وَ ما أَصابَكُمْ مِنْ مُصيبَةٍ فَبِما كَسَبَتْ أَيْديكُمْ وَ يَعْفُوا عَنْ كَثيرٍ؛ (۱) هر مصيبتى به شما رسد بخاطر اعمالى است كه انجام دادهايد، و بسيارى را نيز عفو مى كند!»
?این آیه هم در همان راستا و جواب به توهم غلط افراد بی ایمان و سست ایمان است. آیات قبل، توهم غلط آنان را این گونه بیان می کند:
?«إِن تُصِبْهُمْ حَسَنَةٌ يَقُولُواْ هَـذِهِ مِنْ عِندِ اللّهِ وَ إِن تُصِبْهُمْ سَيِّئَةٌ يَقُولُواْ هَـذِهِ مِنْ عِندِكَ قُلْ كُلًّ مِّنْ عِندِ اللّهِ فَمَا لِهَـؤُلاء الْقَوْمِ لاَ يَكَادُونَ يَفْقَهُونَ حَدِيثًا؛ اگر به آنها [منافقان] حسنه (و پيروزى) برسد، می گويند: «اين، از ناحيه خداست.» و اگر سيّئه (و شكستى) برسد، مىگويند: «اين، از ناحيه توست.» بگو: «همه اينها از ناحيه خداست». پس چرا اين گروه حاضر نيستند سخنى را درك كنند؟!
?در آیه بالا بعد از نقل توهم غلط منافقان سست ایمان که امور خوب و خوشایند را از خدا و امور ناخوشایند و دردآور را از ناحیه پیامبر می شمردند، اولا خطاب را از آن نفهم ها منصرف کرده و متوجه پیامبر نموده و بعد می فرماید که همه امور از خوشایند و ناخوشایند به امر و اراده خدا است. ولی شما هنوز به توحید نرسیده اید و نمی فهمید، بعد می فرماید:
?آنچه از پیروزی و موفقیت به شما می رسد، عنایت خدا و یاری اوست که شامل حال شما شده است و آنچه از شکست و مغلوبیت و…، به شما می رسد به جهت رفتارهای غلط خود شما است.
?طبق این گونه آموزه های قرانی معلوم می شود که هر چه از سوی خداوند است خیر ونیکی است وامور نا مناسب و نا گوار خواستگاه عمل وعوامل گوناگون دیگر است.
نکتة دیگر در انتساب خیرات به خدا و شرور و بدیها به مخلوقات این است که بر اساس رویکرد فلسفی و عرفانی خدا هستی مطلق و نامحدود است و هستی مطلق خیر محض و کمال صرف است. هیچ گونه نقص و محدودیتی در ساحت قدسی او راه ندارد، ولی وجود مخلوقات محدود است و همراه با نقص است و شرور و بدیهای از وجودات ناقص و محدود برخیزد، از این رو خاستگاه و مبدأ خیرات وجود حق است و مبدأ شرور وجود ممکنات است.
?پی نوشت ها:
۱. شوری (۴۲) آیه ۳۰.
شهید یعنی؟؟
? شهید یعنی شاهد شده و برای رسیدن به مقام شاهد شدن مسیری را از توی طبیعت گذرانده تا طبیعتی از فرد کنده شده تا توانسته مشاعرش را باز کند.
? ملاک ورود به برزخ و ورود به هر چیز در این دنیا:
این هست که شما باید یک فیلتری را رد بکنید.
ممکن است که بیحجاب هم باشد ولی یک فیلتری از طبیعت, یک شوهری دارد که این شوهر پاکش میکند, یک زنی دارد که این زن خودش میشود کفاره این.
دروغهایی که ما میگوییم او نمیگوید تکبری که ما داریم او ندارد نخوتی که ما داریم او ندارد خودشیفتگی که ما داریم او ندارد معلوم است فحشای ظاهری دارد اما اسیر فحشای باطنی نیست. خودبرتربین نیست منت گذار نیست تحقیرکننده دیگران نیست و عاشق کمالات خودش نیست.
? پیامبر وقتی میخواسته وحی به او نازل بشود و جبرئیل بیاید سراغش، تا دَم شهادت میرفته.
? پس اینطور نیست که راحت مشاعر آدم باز بشود، یک کسی کشفی بکند، خوابی ببیند، حسی پیدا بکند، باید جایی طبیعت را کنار گذاشته باشد.
? لذا فرد شهید خیلی عظمت دارد و شما وقتی هنوز هم میروید مناطق جنگی، آن قدرتها ?، آن عظمتها، آن فداکاریها، آن بزرگواریها هنوز هست و تأثیرش را هم میگذارد.
در سخنرانی هایمان بگوییم شهدا کیستند، به کجا رسیدند و چه مقاماتی دارند.
وقتی در موعظه از این استفاده بکنید قطعاً روی قلب? دیگران اثر میگذارد
⭕️ نبی اکرم(ص): اَزهَدُ النّاس فِی العالِم اَهلُهُ وَ جیرانُه؛
بیرغبت ترین مردم نسبت به یک عالم خانواده خودش هستند و همسایگانش.
⁉️به خاطر چی؟ به خاطر حجاب عادت، نمیتواند از این شخصیت و از داراییهایش استفاده کند.
? وقتی داریم میرویم بهشت زهرا یا یک جای دیگر که مرقد شهدا هست، متوجه نیستیم سر قبر چه کسی داریم میرویم؟!!
یک سلطانی هست آنجا برای خودش. این شهید یک سهم بزرگی از شفاعت دارد و مشکل گشا است، باب الحوائج و ما اصلاً نمیتوانیم خوب از آنها استفاده بکنیم.
?استاد شجاعی
آیا در قیامت دریاها آتش می گیرند؟ چگونه چنین چیزی ممکن است؟
♨️سوال:
? آیا در قیامت دریاها آتش می گیرند؟ چگونه چنین چیزی ممکن است؟
✍️ پاسخ:
✅ در سوره تکویر، درتوصیف صحنه قیامت دریاها را این گونه توصیف کرده است: «وَ إِذَا الْبِحارُ سُجِّرَتْ»[تکویر/۶]
«در کتاب قاموس اللغه نیز درباره “سجر” می نویسد: سجر= افروختن آتش. پر كردن. راغب آنرا تشدید آتش گفته. صحاح و قاموس آنرا سرخ كردن تنور و پر از آب كردن نهر و غیر آنها گفتهاند. زمخشرى آنرا پر كردن گفته سجر التّنور یعنى آن را با آتشگیره و هیزم پر كرد.خلاصه اینها، افروختن و پر كردن است و اصل آن بنا بقول مجمع انداختن در آتش است»[۱]
بنابراین معنای برافروخته شدن، ترجمه صحیحی خواهد بود. که بعضی از ترجمه ها نیز، محور را برافروخته شدن گرفته اند:
فیض الاسلام: و آن گاه كه دریاها افروخته (آتش) گردند (یا طغیان نموده و از حدّ و اندازه بگذرند.)
مشکینی: و آن گاه كه دریاها پر شوند و جوشان گردند.
مکارم: و در آن هنگام كه دریاها برافروخته شوند.
شعرانی: و آن گاه كه دریاها پر كرده شوند.
حال اگر روزی برافروخته شدن، بیشتر در آتش دیده می شد و با بیان برافروخته شدن، ذهنها به سمت آتش می رفت، امروزه با دیدن تصاویر سونامی، ما به وضوح می فهمیم که برافروخته شدن دریاها به چه شکل خواهد بود. و این معنا با توصیفاتی که قرآن از زلزله روز قیامت دارد، کاملا متناسب است:
«یا أَیُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمْ إِنَّ زَلْزَلَةَ السَّاعَةِ شَیْءٌ عَظیمٌ؛[حج/۱] اى مردم! از (عذاب) پروردگارتان بترسید، كه زلزله رستاخیز امر عظیمى است!»
«إِذا زُلْزِلَتِ الْأَرْضُ زِلْزالَها؛[زلزال/۱] هنگامى كه زمین شدیداً به لرزه درآید.»
این زلزله چنان شدید توصیف شده است که تمام کوه ها را متلاشی می کند:
«وَ تَكُونُ الْجِبالُ كَالْعِهْنِ الْمَنْفُوشِ؛[قارعه/۵] و كوهها مانند پشم رنگین حلاجى شده مى گردد!»
البته اگر تسجیر دریا به معنای آتش گرفتن آن نیز باشد، می توان درباره آن مطالبی بیان کرد:
۱. اگر این تعبیر قرآن در گذشته براى مفسران عجیب بود امروز براى ما جاى تعجب نیست، زیرا مىدانیم آب از دو ماده” اكسیژن” و” هیدروژن” تركیب یافته كه هر دو سخت قابل اشتعال است، بعید نیست كه در آستانه قیامت آب دریاها چنان تحت فشار قرار گیرد كه تجزیه شوند و تبدیل به یكپارچه آتش گردند.[۲]
۲. بگمان بیشتر مراد از بحر مسجور دریاى مركز زمین است و مفرد بودن آن مؤیّد این معنى است، چنانكه میدانیم مركز زمین دریاى مذاب سهمگینى است .و چون آیات راجع بقیامت است و از آیات “«وَ أَخْرَجَتِ الْأَرْضُ أَثْقالَها» (زلزله ۲) و زمین بارهاى سنگینش را خارج سازد. «وَ إِذَا الْأَرْضُ مُدَّتْ. وَ أَلْقَتْ ما فِیها وَ تَخَلَّتْ؛[انشقاق/۳ و ۴] و در آن هنگام كه زمین گسترده شود، و آنچه در درون دارد بیرون افكنده و خالى شود.» میتوان بدست آورد كه در ابتداى قیامت مقدارى از آن مواد بیرون خواهد ریخت.
۳. هر چیزی در توان خدای متعال است و در آستانه قیامت، نظام حاکم بر عالم عوض می شود:
«یَوْمَ تُبَدَّلُ الْأَرْضُ غَیْرَ الْأَرْضِ وَ السَّماواتُ؛[ابراهیم/۴۸] در آن روز كه این زمین به زمین دیگر، و آسمانها (به آسمانهاى دیگرى) مبدل مى شود.»
?منابع:
[۱]. قاموس قرآن، ج۳، ص: ۲۳۲.
[۲]. تفسیر نمونه، ج۲۶، ص: ۱۷۵.
#شهادت_حضرت_رقیه (س) تسلیت باد
▪️به امیدی که بیایی سحری در بر من
▪️خاک ویرانه شده سرمه چشم تر من
▪️مدتی می شود از حال لبت بی خبرم
▪️چند وقت است صدایم نزدی دختر من
? #شهادت_حضرت_رقیه (س) تسلیت باد
خاطره ای از سید رضا علیزاده از ذاکرین اهل بیت از #شهید_مدافع_حرم حسین محرابی
خاطره ای از سید رضا علیزاده از ذاکرین اهل بیت از #شهید_مدافع_حرم حسین محرابی?:
او گفت: یک روز به بهشت رضا رفته بودم در کنار مزار شهید مدافع حرم رضا اسماعیلی خلوت کرده بودم?. شهید حسین محرابی کنارم آمد و دستم را گرفت و گفت بیا. گفتم کجا؟ گفت بیا یک #روضه_حضرت_رقیه(س) برام بخون?. گفتم شما برو من میام. یک ربع منتظرم شد تا رفتم پیشش. خانواده شهید محرابی هم اونجا حضور داشتند. کنارش نشستم. گفت برام روضه حضرت رقیه(س) را بخون✨
گفتم کدوم روضه ایشان را بخونم. گفت روضه ای که تو همه ی مراسمات او می خونی بعد ادامه داد روضه ای که سه ساله امام حسین(ع) را زدند.??
گفتم من روضه را می خونم ولی نقد چی بهم میدی؟ گفت: شفاعت.? بعد ادامه داد وقتی من را میارن چهره غرق به خون من را خواهی دید.☝️
سپس ادامه داد من روضه را با دو سه مصرع شروع می کنم شما بقیه اش را بخون…?
موهامو کشید بابا بابا?
هی گفتم بهش میام میام
موهام و نکش میام میام??
حسین رو دیدم اشک تو چشمش حلقه زد و گفت الهی به رقیه (س)
حسین رو دیدم اشک تو چشمش حلقه زد و گفت الهی به رقیه (س)
#بخوانید ?
صبح یکشنبه بود قراربود شب ساعت8 حرکت کنیم ؛ 9 صبح بود هنوز گذرنامه نداشتم ویزاکه هیچی
جلوی در اداره گذرنامه بودم
حسین زنگ زد
+سلام داداش خوبی
نوکرم توخوبی
+گرفتی گذرنامه رو ازصبح استرس تو رو دارم?
داداش گفتن بیام اداره گذرنامه ، اونجاس
+باشه داداش گرفتی بهم بگو ان شاالله ردیف میشه
باشه چشم
قطع کرد رفتم تو خیلی شلوغ بود پرسیدم گفتن کلا صادر نشده باید بشینی شانست بزنه امشب بدن وگرنه فردا…
بابغض زنگ زدم حسین
بهش گفتم نمیشه من بیام قسمت نشد شمابرید
حسین گفت: این چه حرفیه ماقرارگذاشتیم باهم بریم توکل داشته باش درست میشه اگه نشد فردا صبح میریم
گفتم ن برنامه هاتون خراب میشه
گفت نه نهایتش بچه ها روراهی میکنیم منوتوبا اتوبوس میریم
دلمو گرم کرد
داخل جانبود بشینم ایستاده بودم
ساعت شد ۶ عصر حسین پیام داد چه خبر گفتم داداش هنوز ندادن هربیست دقیقه اسم ۱۰ نفرمیخونن تحویل میدن گفت باشه داداش تااینجا اومدی بقیشم ارباب ردیف میکنه
گفتم دارم ازاسترس میمیرم
گفت ی ذکر بهت میگم هربار گیرکردی بگو من خیلی قبول دارم گره کارمنم همین باز کرد( اخه خودشم به سختی اجازه خروج گرفت)
گفتم باشه داداش بگو
گفت تسبیح داری
گفتم اره
گفت بگو الهی به رقیه س حتما سه ساله ارباب نظر میکنه منتظرتم
قطع کردم چشممو بستم شروع کردم
الهی به رقیه س الهی به رقیه س…
10 تانگفتم که یهو گفت این 5 نفر اخرین لیسته بقیش فردا توجه نکردم همینجور ذکر گفتم که یهو اسمم خوندن
بغضم ترکید باگریه گرفتم رفتم سمت خونه حاضر بشم
وقتی حسین رو دیدم گفتم درست شد
اشک توچشمش حلقه زد گفت الهی به رقیه س
#شهید_حسین_معز_غلامی
#خاطره
#اربعین
#عزیز_برادرم ?❤️