نقل خاطره جالبی از علامه محمد تقی جعفری!
نقل خاطره جالبی از علامه محمد تقی جعفری!
علامه جعفری از قول شخصی میگفت:
در یکی از زیارت هام که مشهد رفته بودم، به امام رضا گفتم:
یا امام رضا، دلم میخواد تو این زیارت خودمو از نظر شما بشناسم که چه جور منو میبینی! نشونه اش هم این باشه که تا وارد صحنت شدم از اولین حرف اولین کسی که با من حرف میزنه، من پیامتو بگیرم…
وارد صحن که شدیم، خانممو گم کردم، اینور بگرد، انور بگرد؛ یه دفعه دیدم داره میره، خودمو رسوندم بهش و از پشت سر صداش زدم، که کجایی خانم…؟
روشو که برگردوند، دیدم زن من نیست، بلافاصله بهم گفت: “خیلی خری"!!
حالا منم مات و مبهوت شده بودم که امام رضا عجب رک حرف میزنه!!
همین جور که نگاش میکردم و تو فکر بودم، فکر کرد دست بردار نیستم، دوباره گفت: ” هم خودت خری، هم هفت جد و آبادت"!!!
علامه میگفتن؛ این داستان رو برای شهید مطهری تعریف کردم، ایشان تا بیست دقیقه میخندید…
پ.ن : تصویر علامه جعفری و اسماعیل ناکایاما شاگرد ژاپنی ایشان !!
.
نقل خاطره جالبی از علامه محمد تقی جعفری!
نقل خاطره جالبی از علامه محمد تقی جعفری!
علامه جعفری از قول شخصی میگفت:
در یکی از زیارت هام که مشهد رفته بودم، به امام رضا گفتم:
یا امام رضا، دلم میخواد تو این زیارت خودمو از نظر شما بشناسم که چه جور منو میبینی! نشونه اش هم این باشه که تا وارد صحنت شدم از اولین حرف اولین کسی که با من حرف میزنه، من پیامتو بگیرم…
وارد صحن که شدیم، خانممو گم کردم، اینور بگرد، انور بگرد؛ یه دفعه دیدم داره میره، خودمو رسوندم بهش و از پشت سر صداش زدم، که کجایی خانم…؟
روشو که برگردوند، دیدم زن من نیست، بلافاصله بهم گفت: “خیلی خری"!!
حالا منم مات و مبهوت شده بودم که امام رضا عجب رک حرف میزنه!!
همین جور که نگاش میکردم و تو فکر بودم، فکر کرد دست بردار نیستم، دوباره گفت: ” هم خودت خری، هم هفت جد و آبادت"!!!
علامه میگفتن؛ این داستان رو برای شهید مطهری تعریف کردم، ایشان تا بیست دقیقه میخندید…
پ.ن : تصویر علامه جعفری و اسماعیل ناکایاما شاگرد ژاپنی ایشان !!
.
روشهای توسل به امام عصر(عج)
? روشهای توسل به امام عصر(عج)
#روشهای_توسل_به_امام_عصر
?? بگو: یا صاحب الزمان!
? فاضل ارجمند، محب ولایت آقای شیخ جعفر ابراهیمی در نامه ای نوشته اند:
در سال 1415 ماه مبارک رمضان که جهت تبلیغ به اطراف شیراز رفته بودیم، افطاری را در منزل آقای خداکرم زارع بودم و ایشان داستان زیر را نقل کردند:
♦️همسر من، به خاطر غده ای که در سر او پیدا شده مدتی بود که به سردرد مبتلا بود، آن هم سردرد شدید و دکترها از خوب شدن او مأیوس بودند. به اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام مخصوصاً وجود اقدس حجة بن الحسن امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف توسل پیدا کرد.
یک روز خیلی ناراحت و افسرده در منزل نشسته بود که ناگاه صدای درب بلند شد و سیدی نورانی وارد حیاط شدند. این خانم وقتی سید بزرگوار او را می بیند از علاقه ای که به سادات دارند می گوید: ای آقا من مبتلا به سردرد هستم که دکترها از خوب شدن من مأیوسند، شما از جدتان بخواهید تا مرا شفا دهد؛ من هم هر چه پول شما می خواهید به شما می دهم.
آقا در حالی که تبسم داشتند فرمودند: ما احتیاج به چیزی نداریم و آمده ایم برای شفای شما و شما خوب می شوید . پس از این هم، هر کجا درمانده شدی بگو: یا صاحب الزمان!
بی اختیار فریاد زد: ” یا صاحب الزمان ” و بیهوش شد. وقتی به هوش آمد متوجه شد که سرش بر دامان زنان همسایه است. گفتند: جریان چیست؟ از اول تا آخر داستان را برای آنان نقل کرد، به حمدالله از همان وقت دیگر سردرد او بر طرف و نگرانی از این جهت ندارد.
? منبع :
شیفتگان حضرت مهدی (عج) جلد دوم ص 338
#حدیث_معاشرت_اخلاقی
#حدیث_معاشرت_اخلاقی
?امیرالمؤمنین علیه السلام میفرمایند❣️
?كـسبُ العَقلِ الاعتِبارُ و الاستِظهارُ ، و كَسبُ الجَهلِ الغَفلَةُ و الاغتِرارُ
?دستاوردِ خرد، پند گرفتن و احتياط است و دستاورد نابخردى، غفلت و فريب خوردگى .
?( غرر الحكم : ۷۲۲۷ )
روز بیست و نهم ماه محرّم الحرام:
⬛️روز بیست و نهم ماه محرّم الحرام:
1. رسیدن کاروان اسرا ی اهل بیت علیهم السلام به شام?
◾️در این روز اسرای اهل بیت علیهم السلام به حوالی شام رسیدند .ابراهیم بن طلحةبن عبدالله جلو آمد و به امام زین العابدین علیه السلام نزدیک شد ،و کینه هایی که از جنگ جمل در سینه ذخیره کرده بود ظاهر ساخت و به حضرت گفت:دیدی غلبه با کیست؟حضرت فرمودند :اگر می خواهی بدانی غالب کیست صبر کن تا هنگام نماز اذان واقامه بگو ،آن وقت میدانی آوازه چه کسی تا قیامت باقی است.1
?1.قلائد النحور:ج محرم وصفر،ص 336
#روش برخورد با #دنیا
#روش برخورد با #دنیا
#نهج_البلاغه
✨ كنْ آنَسَ مَا تَكُونُ بِهَا أَحْذَرَ مَا تَكُونُ مِنْهَا فَإِنَّ صَاحِبَهَا كُلَّمَا اطْمَأَنَّ فِيهَا إِلَي سُرُورٍ أَشْخَصَتْهُ عَنْهُ إِلَي مَحْذُورٍ أَوْ إِلَي إِينَاسٍ أَزَالَتْهُ عَنْهُ إِلَي إِيحَاشٍ وَ السَّلَامُ.
? آنگاه كه به دنیا خو گرفته ای بیشتر بترس، زیرا كه دنیاپرست تا به خوشگذرانی در دنیا اطمینان كرد زود او را به تلخ كامی كشاند، و هرگاه كه به دنیا انس گرفت و آسوده شد، ناگاه به وحشت دچار می گردد.
? #نامه ۶۸