#سلام_امام_زمانم
❤️ #سلام_امام_زمانم❤️
? #سلام_آقای_من?
? #سلام_پدر_مهربانم?
#مهدی_جان
تو را قسم ، به غمِ
“بعدك العفا…” ي حسين
بيا ، بيا و خودت روضه را بخوان
تعجیل در ظهور و سلامتی مولا عج پنج #صلوات
#اللهم_عجل_لولیڪ_الفرج
#واجعلنا_من_انصاره_و_اعوانه
صلوات خاصه قبرستان
❤️?صلوات خاصه قبرستان
امام رضا (ع) فرمودند:
“هر کس این صلوات را
1⃣ بار در قبرستان بخواند به مدت 10 سال عذاب از تمام قبرستان برداشته میشود
اگر 2⃣ بار بخواند به مدت 40 سال
اگر 3⃣ بار بخواند برای همیشه عذاب برداشته میشود
همچنین هرکس این صلوات را بر سر قبر والدین خود بخواند حقوق ایشان را ادا نموده است."منبع کتاب مفاتیح الخیرات.
حکایت طبیب و قصاب
✅حکایت طبیب و قصاب
✍️قصابی در حال کوبیدن ساطور بر استخوان گوسفند بود که تراشه ای از استخوان پرید گوشه چشمش. ساطور را گذاشت و ران گوشت را برداشت و به نزد طبیب رفت و ران گوشت را به او داد و خواست که چشمش را مداوا کند.
طبیب ران گوشت را دید طمع او را برداشت و فکر کرد حالا که یکی به او محتاج شده باید بیشتر از پهلوی او بخورد بنابراین مرهمی روی زخم گذاشت و استخوان را نکشید. زخم موقتا آرام شد. قصاب به خانه رفت. فردا مجددا درد شروع شد به ناچار ران گوشتی برداشت و نزد طبیب رفت. باز هم طبیب ران گوشت را گرفت و همان کار دیروز را کرد تا چندین روز به همین منوال گذشت تا یک روز که قصاب به مطب مراجعه کرد طبیب نبود اما شاگرد طبیب در دکان بود قصاب مدتی منتظر شد اما طبیب نیامد. بالاخره موضوع را با شاگرد بیان کرد. شاگرد طبیب بعد از معاینه کوتاهی متوجه استخوان شد و با دو ناخن خود استخوان را از لای زخم کشید و مرهم گذاشت و قصاب رفت. بعد از مدتی طبیب آمد از شاگرد پرسید، کسی مراجعه نکرد.
گفت چرا قصاب باشی آمد طبیب گفت تو چه کردی شاگرد هم موضوع کشیدن استخوان را گفت طبیب دو دستی بر سرش زد و گفت: ای نادان آن زخم برای من نان داشت تو چطور استخوان را دیدی نان را ندیدی.
گرچه لای زخم بودی استخوان
لیک ای جان در کنارش بود نان
پیامبراکرم(صلی الله علیه و آله) :
✍️ پیامبراکرم(صلی الله علیه و آله) :
مردگانتان را که درقبرها آرمیده اند از یاد نبرید. مردگان شما امید احسان شما را دارند. آنها زندانی هستند و به کارهای نیک شما رغبت دارند. شما صدقه و دعایی به آنها هدیه کنید.
?انوار الهدایه ص۱۱۵
سفارش علامه امينى به زيارت عاشورا
✨﷽✨
✅سفارش علامه امينى به زيارت عاشورا
فرزند علامه امينى آقاى دكتر محمد هادى امينى مى نويسد: پس از گذشت چهار سال از فوت مرحوم آيت اللّه علامه امينى نجفى پدر بزرگوارم مؤ لف كتاب الغدير شب جمعه اى قبل از اذان فجر وى را در خواب ديدم او را شاد و خرسند يافتم جلو رفته و پس از سلام و دست بوسى عرض كردم : پدر جان ! در آنجا چه عملى باعث سعادت و نجات شما گرديد؟ گفتم : آقا جان ! شما اكنون از ميان ما رخت بر بسته ايد و به جهان ديگر منتقل شده ايد در آنجا كه هستيد كدامين عمل باعث نجات شما گرديد از ميان صدها خدمات و كارهاى بزرگ علمى و دينى و مذهبى ؟
مرحوم علامه امينى درنگ و تأ ملى نمودند سپس فرمودند: فقط زيارت ابا عبداللّه الحسين عليه السلام . عرض كردم شما مى دانيد اكنون روابط بين ايران و عراق تيره و تار است و راه كربلا بسته ، چه كنم ؟
?فرمود: در مجالس و محافلى كه جهت عزادارى امام حسين عليه السلام بر پا مى شود شركت كن ثواب زيارت امام حسين عليه السلام را به تو مى دهند. سپس فرمودند: پسر جان ! در گذشته بارها تو را ياد آور ساختم و اكنون به تو توصيه مى كنم كه زيارت عاشورا را هيچ وقت و به هيچ عنوان ترك و فراموش مكن مرتباً زيارت عاشورا را بخوان و بر خودت وظيفه بدان ؛ اين زيارت داراى آثار و بركات و فوايد بسيارى است كه موجب نجات و سعادت در دنيا و آخرت تو مى باشد و اميد دعا دارم فرزندم
نصیحت زیبای مولانا
✍️نصیحت زیبای مولانا
در این عمری که میدانـے
فقط چندی تو مهمانـے
به جان و دل
تو عاشق باش
رفیقان را مراقب باش
مراقب باش ﺗﻮ به آنـے
دل موری نرنجانـے
که در آخر تو میمانی و
مشتی خاک که از آنــے